جلسه ششم از دوره سوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی قوچان با استادی همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته همسفر» شنبه ٨ دیماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که این جایگاه را قسمت و روزی من کرد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. همانطور که مطلع هستید دستور جلسه «هفته همسفر» است. این هفته را در رأس به خانواده محترم و بزرگوار آقای مهندس و همچنین به تمام همسفرانی که به پای مسافرانشان ماندند تبریک میگویم.
همسفر به کسی اطلاق میشود که سابقه مصرف هیچگونه مواد مخدری ندارد، اما به دلیل قرار گرفتن در کنار یک فرد مصرفکننده مواد، آسیبها و تخریبهای زیادی را متحمل شده است. مسافر شخصی است که سابقه مصرف موادمخدر را دارد و برای اینکه سفر و درمانش را به خوبی به پایان برساند، به یک همراه و همسفر خوب نیاز دارد. در کنگره۶۰، همسفر و مسافر مکمل یکدیگر هستند و رابطه بین این دو نفر بسیار حائز اهمیت است.
همسفر بال پرواز مسافر است که میتواند در سفر اول با آموزشهایی که میگیرد کمک و پشتیبان مسافر باشد، برای مثال من در سفر اول خیلی سختی زیادی را متحمل شدم؛ ولی با آموزشهایی که از راهنما و کنگره گرفتم ایستادگی کردم که خدا را شکر به حال خوش هم رسیدم.
در سفر اول مسافران در تاریکی هستند، این داشتن همسفر است که سفر را برای مسافر راحتتر میکند؛ چرا که با آموزشهایی که از نوشتن سیدیها و حضور در کارگاههای آموزشی و لژیون میبیند میتواند نقش مهمی را ایفا کند و باعث قوت قلب و دلگرمی مسافرش که پایه اصلی زندگی او است شود.
قبل از آمدن به کنگره تمام تلاش و تمرکز من روی درمان اعتیاد مسافرم بود، تمام فکر و اندیشه من را اعتیاد مسافرم مشغول کرده بود و اصلاً در تفکرات من خبری از تخریب و حال بدم نبود. در کنگره در کارگاههای آموزشی، در لژیون در سی دیهایی که آقای مهندس و استاد امین که آموزش دادهاند، رفتهرفته متوجه شدم و به این پی بردم که تخریب من همسفر در کنار مسافرم یکی است و شاید هم تخریب من بیشتر از مسافرم بوده است.
آقای مهندس میفرمایند: در کنگره دو نوع تخریب داریم، یکی بیسیم و دیگری با سیم، که تخریب بیسیم مختص ما همسفران است و من این موضوع را زمانی فهمیدم که حضور مستمر در جلسات کنگره را داشتم. ما در سفر اول خیلی مشکل مالی داشتیم و مسافرم قادر به کار کردن نبود که حتی شربت OT خود را تهیه کند، اگر من همسفر آموزش نگرفته بودم و اندیشه من مثل سابق میماند ممکن بود با نیش و کنایه زدن یا بحث کردن یا شروع یک دلخوری، دوباره باعث شوم که مسافرم را به سمت تاریکی بفرستم.
من آموختم که باید همدم و همدرد مسافرم باشم، آموختم که نباید با گفتار یا رفتار ناشایست خودم، مسافرم را آزرده خاطر کنم؛ باید محیطی امن و آرام برای مسافرم فراهم کنم و در کار او تجسس نکنم و تمرکز من باید بر روی خودم باشد تا بتوانم سیستم ایکس و جسمم را که در اثر تخریبها آسیب دیده، احیاء کنم. این نیاز به زمان و آموزشهای جهانبینی دارد؛ باید خودم را دوست داشته باشم و حسهای منفی را رها کنم؛ زیرا با احساسات منفی نمیتوانم برای مسافرم بال پرواز شوم و نمیتوانم مسیر او را هموار کنم.
من همسفر با آموزشهایی که از راهنما و کنگره دیدم صبر و تحمل کردم و تا جایی که در توانم بوده آموزشها را عملی کردهام و مسافرم هم با آموزشهایی که از کنگره پیدا کرد از نظر مالی، اجتماعی و شغلی هم خدا را شکر بهتر شدیم. از آقای مهندس، خانم آنی بزرگوار و خانواده محترمشان تشکر میکنم که چنین بستری را برای ما فراهم کردند که آموزش بگیریم و به حال خوش برسیم.
تهیه و تنظیم: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی قوچان
- تعداد بازدید از این مطلب :
585