جرقه ای برای رسیدن به روشنایی

بنیان کنگره ۶۰
تشکیل و آغاز فعالیت کنگره ۶۰ در تاریخ ۱۵ آذر ماه ۷۶، هم زمان با پایان سفر اول آقای مهندس رقم خورد و این تاریخ را آغاز بنیان کنگره ۶۰ مطرح نمودند. وقتی به نوشته‌ها و خاطرات و مکتوباتی که از گذشته وجود دارد نگاه و آن‌ها را مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم که آقای مهندس بسیار صادقانه این مطلب را بیان می‌کند که کشف راه درمان اعتیاد به روش DST کلاً به صورت تصادفی اتفاق افتاده است. مهندس حسین دژاکام؛ پس از ۱۷ سال اعتیاد به مواد مخدر و یاس و ناامیدی از بکارگیری روش‌های متعدد ترک اعتیاد، سر انجام موفق شدند با روش دی اس تی به درمان و رهایی از اعتیاد برسند که در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر اشاره می‌شود، این رویداد برای ایشان و خانواده محترمشان باوری در ناباوری بود، این رویداد جرقه‌ای برای رسیدن به روشنایی بود. من خودم که در یاَس و نا امیدی به سر می‌بردم و تمام راه‌ها را رفته بودم و هیچ نتیجه‌ای نگرفته بودیم و من بارها و بارها به فکر این افتاده بودم که به زندگی خود خاتمه بدهم و حتی وارد عمل هم شدم که در لحظه آخر چهره دختر معصوم و دلبندم، جلوی چشمانم می‌آمد و دوباره پشیمان می‌شدم.

تا این که در سال ۸۹ با کنگره ۶۰ آشنا شدیم؛ ولی در آن زمان هنوز کنگره ۶۰ در شیراز تأسیس نشده بود و ما به اصفهان رفتیم و وارد کنگره شدیم در ابتدا ورود خیلی استرس داشتم که آیا نتیجه می‌گیریم یا نه؟ وقتی که آقای مهدی زارع مرزبان اصفهان با من و مسافرم صحبت کردند، متوجه استرس و ناراحتی من شدند و با من و مسافرم که از راه دور آمده بودیم، صحبت کردند و به من گفتند که مطمئن باش که یک روزی به آقا مسعود افتخار می‌کنید، و خیلی آرام شدم و فهمیدم که نقطه امید من همین جا هست و مسافرم درمانش را در اصفهان شروع کرد، چون راه دور بود مسافرم خیلی اذیت می‌شد؛ ولی مسافرم چون ذوق رهایی را داشت، این مسیر طولانی را به امید طعم شیرین رهایی پشت سر می‌گذاشت و یه وقفه‌ای بین درمانش به خاطر مریضی که داشت افتاد و به لطف خدا کنگره ۶۰ در شیراز تأسیس شد و مسافرم، درمانش را خیلی بهتر و جدی‌تر شروع کرد و از همان سفر اول، خیلی شوق خدمت کردن داشت و بعد از رهایی در جای جای کنگره خدمت کرد و خیلی دوست داشت که به جایگاه کمک راهنمایی برسد، تا به هم نوعان خودش خدمت کند تا انسان‌های در بند اعتیاد را به رهایی و درمان برساند و با این وجود که عمل پیوند کلیه، انجام داد و در قرنطینه بودند با اصرار خودش امتحان کمک راهنمایی داد و در آزمون کمک راهنمایی قبول شدند و خدمت خودشان را در جایگاه راهنمایی شروع کردند.

بعد از آن خیلی دوست داشت که جایگاه پهلوانی را تجربه کند و خواسته‌اش را داشت و خدا را شکر که به شال پهلوانی هم رسیدند. مهم‌تر از همه خیر و برکات کنگره به زندگی من و دو دختر گلم برگشت و در این جا خدا را شاکر و سپاس گزار هستم و به حرف اقای مهدی زارع رسیدم و به وجود همسرم افتخار می‌کنم. از آقای مهندس که مسافرم را از بند تاریکی‌ها به سوی روشنایی کشاند تشکر و قدردانی می‌کنم و همیشه دعاگوی بنیان و بنیان گزار کنگره ۶۰ و خانواده محترمشان هستم و از خداوند خواستار سلامتی و طول عمر ایشان هستم.
نویسنده: همسفر تهمینه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون هشتم)
منبع: دلنوشته
رابط خبری: سایت و لژیون همسفر صغری
ویرایش و ویراستاری: مرزبان خبری همسفر معصومه
ارسال: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید