English Version
This Site Is Available In English

(تولدی دیگر) شعری از مسافر مهدی

(تولدی دیگر) شعری از مسافر مهدی

بیدار شو از خواب و ببین دور و برت را
چرخی بزن و شانه بکش موی سرت را

اندازه‌ی این شعر تو را جان عزیزت
بازی نکن و باز کن آن گوش کرت را

چون مرغ نباش و به زمین نوک نزن اینقدر
سیمرغی وُ از هم بگشا بال و پرت را

یک عمر در این باغ به جز هیچ ندادی
از ریشه بزن این تنه‌ی بی ثمرت را

یک عمر گرفتی و چه شد میو‌ه‌ات ای مرد؟!
وقتش شده جبران بکنی هر ضررت را

دنیا همه‌اش وادی و تو مثل مسافر
باید که به پایان برسانی سفرت را

ایمان به عمل جلوه نماید، نه به صحبت
اینگونه نبینی به جهانی اثرت را

خواهی به رهایی برسی در دل جنگل
باید که فقط تیز نمایی تبرت را

این چرخ که عمری خبر از رفتن شب داد
یک روز بیاید که بیارد خبرت را...

دنیا همه جنگ است ولی بی برو، برگرد
در قائله‌ی عشق... رها کن سپرت را...

مسافر مهدی لژیون دوم نمایندگی پرند 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .