هفتمین جلسه از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی وکیلی یزد به استادی راهنما همسفر اشرف، نگهبانی همسفر مهناز و دبیری همسفر فریده با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۳ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خوشا به حال آنکس که میدهد و بهدنبال پسگرفتن نیست، بیدریغ همچون قدرت مطلق.
از نگهبان، ایجنت و بقیه اعضای خدمتگزار شعبه تشکر میکنم که اجازه خدمت به من دادند. این روز عزیز و تولد حضرت زهرا (س) را تبریک میگویم، به همه همسفرانی که در آزمون قبول شدند و همچنین راهنماهای آنها تبریک میگویم.
انرژی شعبه امروز خیلی زیاد است، امیدوارم بتوانم از این انرژی استفاده کنم.
این هفته را به آقای مهندس و خانواده گرامی ایشان که حامی و یار آقای مهندس بودند و همچنین دیدهبانها تبریک میگویم؛ چراکه آقای مهندس همیشه میفرمایند: دیدهبانها ستونهای کنگره هستند.
بنیان یعنی علم و حقیقت، یعنی یک نقطه شروع، نقطهای که شروع شده و یک نفر این نقطه را شروع کرده است؛ کسی که همیشه خواستار این بود که به بشریت کمک کند و خودش در اعماق تاریکیها رفت تا بتواند به افرادی که در راه مانده و گرفتار اعتیاد شدهاند، کمک کرده تا آنها هم راهی پیدا کنند.
آقای مهندس در این راه خیلی تلاش کردند و وقت زیادی گذاشتند تا راه را پیدا کردند؛ زمانیکه راه را پیدا کردند، تبدیل به ریشه شدند؛ ریشه یعنی چیزی که تکثیر میکند. همانطور که میدانید ریشه درخت تمام املاح و مواد معدنی را از زمین میگیرد و به تمام شاخ و برگها میدهد و روز به روز گسترش پیدا میکند، در کنگره هم آقای مهندس همین کار را انجام دادند؛ چراکه با آموزشهای نابی که در اختیار تمام اعضاء گذاشتند، درخت کنگره۶۰ را روز به روز تنومند کردند تا بزرگ و بزرگتر شد؛ به طوریکه ریشه آن در اعماق زمین و شاخوبرگهای آن در آسمانها قرار دارد.
از آقای مهندس تشکر میکنم که خودشان در این راه قرار گرفتند و با قدمهای محکمی که برداشتند، روز به روز جلو آمدند و تاریکیها را پشت سر گذاشتند و در ۱۳۷۶/۰۹/۱۵ به رهایی رسیدند و این رهایی را تقدیم به تمام اعضاء کنگره کردند تا بتوانند به کنگره بیایند و آموزش بگیرند.
از خانواده آقای مهندس تشکر میکنم؛ چراکه همیشه ایشان را حمایت کردند؛ حتی زمانیکه آقای مهندس مصرفکننده بودند، خانم آنی بچهها را ساماندهی و مدیریت میکردند تا آقای مهندس بتوانند تحقیقات خود را انجام دهند.
آقای مهندس یک محقق، پژوهشگر و دانشمند هستند. ایشان با تحقیقات خود، پایه و اساس جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ را بنا کردند؛ یعنی برای بیداری کسانی که در خواب غفلت بهسر میبردند، فعالیت کردند و سیستم ایکس که برای خودشان فعال شده بود و همچنین روش DST و شربت OT را در اختیار همه گذاشتند.
در بین عزیزانی که رها شدند، افرادی بودند که از لحاظ جسمی بیماریهای دیگری داشتند و در حین سفر خیلی عذاب میکشیدند؛ وقتیکه سیستم جسمشان بازسازی شد، بیماریهایشان هم درمان شد و زمانی آقای مهندس متوجه شدند، این موضوع را با ویلیاموایت در میان گذاشتند و تحقیقات خودشان را شروع کردند، این راهی دوباره برای آقای مهندس باز شد تا تحقیقات ایشان بیشتر شود و مقالههای آقای مهندس که در دنیا چاپ میشود، بیشترین بازدیدکننده را دارد، سپس آقای مهندس لژیون سیگار و لژیون تغذیه را بنا نهادند، ایشان DSAP را درست کردند و هرکدام از اینها را که میخواستند پایهگذاری کنند، ابتدا روی خودشان امتحان کردند؛ به همیندلیل به آقای مهندس بنیان میگویند، چون ابتدا، اصل و الگوی هرچیزی که در کنگره وجود دارد، خودشان هستند.
آقای مهندس میفرمایند: ای همسفر تفکر کن و حرکت کن؛ اگر میخواهی از تاریکیها نجات پیدا کنی، نوری به تو رسیده که این نور را با تفکر کردن میتوانی وسعت دهی و با ناامیدی مبارزه کنی. مسئولیت کار خودت را خودت بر عهده بگیر، نگو میخواهم این مسئولیتم را به خدا واگذار کنم و در آخر تفکری که کردی را از قوه به فعل تبدیل کن. حرکت کن و زمانیکه به فرمان عقل رسیدی، یعنی از سرزمین سفر اول رها شدی و وارد سفر دوم شدی، پس آنچه دریافت میکنی را برداشت کن و بدان صفت گذشته تو در حال تغییر است. درصورتی میتوانی صفتی را تغییر دهی که نقطه تحملت را بالا ببری و وقتی که نقطه تحملت بالا رفت و صفت تو تغییر کرد، آن لحظه میتوانی چشمه جوشان شوی؛ زمانیکه از خودت جوشش پیدا کردی، میتوانی عضو لژیون سردار شوی، میتوانی خدمت کنی و بدانی پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ بعد میتوانی اینها را به وادی ۱۴ برسانی؛ یعنی وادی عشق، حقیقت و دوست داشتن؛ یعنی از همهچیز بگذری و همه را دوست داشته، کینه و نفرت نداشته باشی.
همه اینها آموزشهایی است که آقای مهندس برای تکتک ما قرار دادهاند؛ بنابراین من همسفر باید این آموزشها را کاربردی کنم تا بتوانم آن رسالتی که بر گردن من گذاشته شده را به اجرا درآورم.
زمانیکه آقای مهندس میخواستند بر این سیستم مدیریت کنند، این سیستم بحران زده بود؛ سیستمی که همه بیتعادل بودند و کسی تعادل نداشت؛ اما علمی که تجربه شده باشد، سندی بدون نقص است.
خدا را شکر میکنم که در اینجا قرار دارم و از سخنان آقای مهندس و سیدیها آموزش میگیرم. همیشه باید سخنان آقای مهندس را سرلوحه کار خود قرار دهم و کتاب۶۰ درجه را نکته بهنکته بخوانم و آن مسیرهایی که آقای مهندس نشانهگذاری کرده را دنبال کنم تا به وادی عشق و محبت برسم.
آقای مهندس فرمودهاند: امروز باید سپاسگزار افرادی باشیم که خدمتگزار کنگره۶۰ هستند؛ یک دست صدا ندارد و خیلی افراد کمک کردند. من دست تکتک عزیزانی را میبوسم که از راه دور میروند تا یک نفر را از بیماری اعتیاد رها و آزاد کنند و نجات بدهند. امیدوارم که ما هم جزء آن خدمتگزاران باشیم و بتوانیم خدمت کنیم.
من سفر دومی که خدمت میکنم باید حواسم خیلی جمع باشد؛ استاد امین در سیدی آفت گفتند: سفر دومی، مراقب باش؛ به باغی آفت وارد میشود که میوه بدهد؛ تو سفر دومی شدی، عضو لژیون سردار شدی و خدمت میکنی؛ پس مراقب آفتها باش تا یکمرتبه منیت سراغت نیاید و بدان که باید همیشه حرکت کنی و آموزش بگیری تا به ارتقاء برسی.
از شما عزیزان خیلی تشکر میکنم که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و ویرایش: همسفر زهرا.ط رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زهرا.ط رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
30