جلسه هفتم از دوره نهم کارگاههایآموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگیچرمهین به استادی راهنما همسفر محدثه، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر سمانه با دستور«بنیان کنگره۶۰»روز دوشنبه۳ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
اگر انسان هر جایگاهی را انتخاب کرد حتماً رزق و روزی آن همسفر و مسافر در آن جایگاه بوده است و نیاز است که آموزشهای بیشتری بگیرد و زمانی که این را برای خود نهادینه کنیم؛ که اگر جایگاهی من را انتخاب کرد آن را به فال نیک بگیرم. زیرا ما در کنگره معتقد هستیم آن جایگاه است که ما را انتخاب میکند نه اینکه من آن جایگاه را انتخاب کنم .
خوشحال هستم که از سمت خداوند اجازه به من داده شد تا من بتوانم در دستور جلسه بسیار زیبا بنیان خدمت کنم. این هفته بسیار زیبا و با ارزش را در ابتدا خدمت آقای مهندس«بنیان کنگره ۶۰»، کلیه اعضای C۱۴، خدمت همسفران شعبه چرمهین تبریک عرض میکنم؛ تکتک شما عزیزان در پیشبرد اهداف کنگره یاری رسان هستید و این یعنی من همسفر به بنیان کنگره ۶۰کمک میکنم تا به آن اهدافی که از سمت خداوند برای آنها رقم خورده است ایشان را نزدیک کنم.
در مورد دستور جلسه، به این فکر میکردم که اگر من قرار باشد شاگرد آقای مهندس باشم و دستور جلسه بنیان را هر روز در خود نهادینه کنم؛ باید همه ما این را بدانیم که هر روز ما دستور جلسه بنیان است و هر روز جشن شکرگزاری و قدردانی در ابتدا از خالق هستی و در ادامه از مردی که در حقیقت قایق نجات تکتک ما شده است که اگر ایشان نبودند، اگر کنگره ۶۰، متد DST و اکتشافات آقای مهندس نبود الان من محدثه قرار بود کجا باشم؟ چه کار کنم؟ و برای من سرتاسر از ترس میشد .
در حقیقت زندگی برای من محدثه، قبل از کنگره یک محدثه با کلی از خصوصیاتی که الان فکر میکنم که چه کارهایی انجام میدادم، تمام تن و بدن من را وحشت می گیرد و با خود میگویم آیا من محدثه بودم که راحت انسانها را قضاوت و غیبت میکردم؟ زندگی بعد از کنگره که از من محدثه توسط ساختار عظیم کنگره یک زن قدرتمند ساخت که بدانم برای اینکه بخواهم دیگران به من احترام بگذارند نیاز است که به خود احترام بگذارم و این مشکل من در کنگره حل شد.
به این فکر میکردم که چهکار کنم بنیان در وجود من نهادینه شود؟ بتوانم هر روز که از خواب بلند میشوم این شکرگزاری را از هستی داشته باشم. اگر آقای مهندس نبودند، اگر ساختار کنگره ۶۰ نبود من باید چه کار میکردم؟ جالب بود که آنقدر این مسئله برای من مهم شده بود که تا خود آگاه باشم. مصاحبهای از آقای ترابخانی دیدهبان راهنمایان کنگره ۶۰ میخواندم که دقیقا این سوال را از ایشان پرسیده بودند که ایشان جواب زیبایی داده بود و من به خود قول دادم این را سرلوحه خود قرار بدهم و جواب ایشان این بود که اگر من سعی کنم یک آقای مهندس را در درون خود بسازم فکر نکنم فقط، زمانی من باید کنگرهای رفتار کنم که داخل کنگره باشم، در کنار آقای مهندس باشم، خدمتگزار باشم، همسفر یا مسافر باشم. اگر من در بیرون از کنگره آقای مهندس را درون خود بسازم و همیشه به احترام زحمات این مرد بزرگ که در زندگی تکتک ما کشیده شده است، من آن را به خود یادآور شوم من هیچ موقع این را فراموش نمیکنم که یک کنگرهای هستم و باید همهجا کنگرهای رفتار کنم؛ یعنی اینکه اگر من امروز روی این صندلی نشستم و به هم لژیونی، راهنما، نگهبان، ایجنت و مرزبان احترام گذاشتم، باید یاد بگیرم بیرون از کنگره هم حقوق شهروندها را محترم بشمارم و به آنها احترام بگذارم؛ به کسانی که به من خدمت میکنند، راننده اسنپ که مرا به مقصد میرساند، منشی دکتری که من را برای پیش دکتر رفتن ویزیت میکند، فرزندی که به من جایگاه مادری را بخشید، همسری که به من جایگاه یک زن قدرتمند را داد، اگر یاد بگیرم به تکتک آنها احترام بگذارم و درست حرکت کنم؛ در واقع میتوانم اسم خود را یک همسفر کنگرهای یا یک شاگرد لایق و خوب برای کنگره ۶۰ و آقای مهندس بگذارم.
انشاءالله تکتک اعضا همسفران کنگره چرمهین بتوانیم یک آقای مهندس مانند آقای ترابخانی در وجود خود داشته باشیم و هر جایی که قرار است خطایی انجام بدهیم و ضد ارزشی به سمت ما آمد، از آن استفاده کنیم و به آن هدف آقای مهندس که ساخت انسان است برسیم. آقای امین فرمودند:« ما دنبال کمیت نیستیم که بگوییم فلان شعبه سیصد نفر همسفر دارد، فلان شعبه دویست نفر مسافر در حال درمان دارد، فلان شعبه صدتا راهنما دارد؛ ما دنبال کیفیت کارهستیم». دنبال این هستیم که اگر کسی بیرون از کنگره ما را دید، حداقل بتوانیم طوری رفتار کنیم که اگر کسی از کنگره پرسید یا اسم کنگره را شنید، اسم کنگره به خوبی یاد شود و این تنها خواستهای است که آقای مهندس از تکتک ما همسفران و مسافران دارند. انشاءالله من همسفر بتوانم رهجوی خوبی برای کنگره باشم.
همیشه اولین دعایی که میکنم این است که آقای مهندس اجازه بدهد در کنار ایشان باشم و شاگرد لایقی برای ایشان باشم تا اسم کنگره به خوبی توسط من یاد شود. انشاءالله این خواسته برای تکتک اعضا کنگره رقم بخورد زیرا این مسائل کنگره را جهانی میکند، تکتک ما باید رفتارمان کنگره ای باشد و مناسب با شأن کنگره و آموزشهایی که از آقای مهندس میگیریم باشد و در حقیقت تکتک ما در پیشبرد اهداف کنگره و جهانی شدن کنگره کمک میکنیم. دستور جلسه بنیان است و باید از بنیان کنگره صحبت کنیم، از بزرگ مردی که اگر وجود ایشان در زندگی تکتک ما نبود، معلوم نبود من محدثه در آن برهه از زمان که مشکلاتم زیاد بود، هیچ فردی را دوست نداشتم و احساس میکردم آدمها به من ضربه میزنند و حس میکردم هرقدر از آنها دور باشم ضربه کمتری میخورم، در حقیقت این خودم بودم که به خودم ضربه میزدم؛ زیرا بلد نبودم مسئولیت کارهایم را بپذیرم این را از دید انسانها میدیدم و این باعث میشد که من از انسانها فاصله بگیرم و این فاصله گرفتن باعث میشد که یک جوری به زندگیام پایان بدهم؛ زیرا وادی دوم را نمی دانستم و کنگره را بلد نبودم و در سختترین لحظه زندگی من، کنگره مانند یک معجزه سر راه من قرار گرفت و باعث شد که من ابتدا با خود آشتی کنم و بعد با انسانها آشتی کنم و زندگی من تبدیل به یک زندگی پر از عشق شود. از این بابت از آقای مهندس تشکر میکنم و دست ایشان را میبوسم و اگر این اجازه را داشتم قطعا هر چهارشنبه سختیهای سفر را به جان میخریدم و میرفتم و کنارشان مینشستم. یکی از بزرگترین آرزوهای من که به تحقق پیوست، این بود که دوست داشتم پهلوان شوم و خدا را شکر میکنم که این اتفاق افتاد؛ آرزوی بعدی من این است که به عنوان دبیر کنار آقای مهندس بنشینم و در کنار این مرد بزرگ لذت ببرم و امیدوارم که این خواسته هم تحقق پیدا کند.غیر ممکن است که در کنگره چیزی بخواهی و در جهت آن تلاش کنی و به آن نرسی. اگر بخواهیم از بنیان کنگره شروع کنیم، یک زمانی کنگره با اعضا هشت نفره خود در ساختمان مهدی زاده شروع به فعالیت کرد. دوسال از درمان آقای مهندس میگذرد که اولین جلسه کنگره برگزار میشود. اولین جلسه در شهریور سال ۷۸ برگزار شد و الان بیش از صدها شعبه مشغول فعالیت هستند و این چیزی جز ساختار عظیم کنگره ۶۰ نیست.
این اتفاق عظیم را خدمت آقای مهندس، خدمت اعضایی که از ابتدا کنار آقای مهندس بودند و اعضاC۱۴ تبریک می گویم، در ادامه خدمت خانواده بزرگ کنگره، خانواده محترم آقای مهندس، مادر کنگره ۶۰ خانم آنی بزرگوار که اگر از خود گذشتگی خانم آنی بزرگوارنبود، بخش همسفران تشکیل نمی شد. حتماً پشت این همه موفقیت در قسمت همسفران یک بانوی از خود گذشته بوده است، مانند زندگی تکتک ما که در کنار آن یک همسر از خود گذشته بوده است که زندگی ما رونق پیدا کرده است. خدمت همه اعضا تبریک عرض میکنم و امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را ادا کرده باشم.
مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر محمد
تایپ: همسفر آزاده و همسفر سمانه رهجویان راهنما همسفرمرضیه (لژیون اول)
ویراستار ورابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه( لژیون اول)
عکس و ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
123