یک چیدمان هوشمندانه

سومین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی آبیک با استادی مسافر بیوک، نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «هفته بنیان» در روز یکشنبه 2 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
هفته بنیان را در رأس به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و همچنین اعضای کنگره ۶۰ در سراسر کشور علی الخصوص شعبه  آبیک تبریک عرض می‌کنم.
آقای مهندس بعد از حل صورت مسئله اعتیاد  یک آرزوی بزرگ داشت، ساخت آکادمی درمان اعتیاد؛ خدا را شکر آرزوی ایشان در حال تحقق است.
من خیلی وقت ها فکر می‌کنم اگر کنگره نبود من در چه وضعیتی بودم؟ چه کار باید می‌کردم؟ به کجا پناه می‌بردم؟ کدام پزشک و بیمارستان می‌رفتم که معالجه بشوم؟
من ۳۵ سال تخریب داشتم و هیچ دارویی پیدا نکردم که مرا نجات بدهد. تنها جایی که من را درمان کرد کنگره ۶۰ بود، آنهم با شربت اوتی که آقای مهندس برای تهیه آن خیلی زحمت کشید تا به این راحتی به دست من و شما داده می‌شود. الان راحت نشسته‌ایم عزیزان در قسمت اوتی نامه‌های ما را می‌نویسند، می‌رویم کلینیک داروی خود را دریافت می‌کنیم.
اگر کنگره نبود تکلیف ما چه می‌شد؟ از کجا سر در  می‌آوردیم؟ آیا زنده بودیم؟ آیا به آنچه در نظر داشتیم می‌رسیدیم؟ آقای مهندس می‌فرمایند: در جهان امروز ۳۰۰ میلیون نفر آلوده به مواد مخدر هستند؛ آقای مهندس مارادونا را مثال می‌زند که اسطوره فوتبال جهان بود و مواد مخدر باعث شد او از بین برود. چرا؟ چون درمان آن را پیدا نکردند.
در تمام کشورهای پیشرفته مارادونا نتوانست خودش را با آن شناخت و ثروتی که داشت معالجه کند؛ زیرا علم آن را نداشتند و خدا را شکر آقای مهندس به این علم دست يافتند و کنگره ۶۰ را با برنامه‌ریزی دقیق پایه‌ریزی کردند و الان در سراسر کشور شعبه داریم و هدف آقای مهندس جهانی شدن کنگره ۶۰ است.

ایشان با آموزش‌هایشان این را پایه گذاری می‌کنند و فعلاً مقاله‌های آقای مهندس در نشریات مهم جهان چاپ می‌شود و این باعث افتخار است و ما باید خیلی شاکر باشیم و از آنچه در توان داریم به کنگره کمک کنیم. من هرگز تصور نمی‌کردم در این جایگاه باشم چون اسم خودم را بلد نبودم بنویسم.
من باید شکر گذار باشم از آقای مهندس و دیده‌بانان و تمام اعضای کنگره ۶۰ که زحمت می‌کشند، تشکر می کنم. باید قدر اینجا را بدانم و شش دانگ حواسم را جمع آموزش‌های کنگره کنم و گوش به فرمان راهنما باشم. راهنماها خیلی زحمت می‌کشند و نور چشم کنگره هستند.
آقای مهندس خیلی هوشمندانه و مهندسی شده کنگره را چیدمان کرده است، از دیده‌بانان تا مرزبانان و ایجنت و راهنماها هر کدام وظایفی دارند. خود آقای مهندس ریشه این درخت تنومند و دیده‌بانان تنه درخت هستند و ثروتی که کنگره دارد هیچ کجا آن را ندارد و این سرمایه با دستان من و شما به وجود آمده است.
من بارها گفته‌ام اینجا برای ما یک دانشگاه عشق است نه تنها برای ما بلکه برای خانواده‌های ما؛ وقتی می‌خواستم رها بشوم‌ همسفرم اشک شوق می‌ریخت و باورش نمی‌شد تمام این‌ها را مدیون کنگره هستیم و باید با عشق سفر کنیم و خودمان را از تاریکی‌ها رها کنیم. از اینکه به صحبت‌هایم گوش کردید سپاسگزارم.
تایپ،ویراستاری و بارگزاری: مسافر علی (لژیون یکم)