English Version
This Site Is Available In English

هر کدام از ما قسمتی از ریشه هستیم

هر کدام از ما قسمتی از ریشه هستیم

جلسه هشتم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی هاتف با استادی پهلوان همسفر نجمه، نگهبانی همسفر صدیقه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «بنیان» در روز یک‌شنبه ۲ دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان نجمه هستم یک همسفر. بسیار خوشحالم به واسطه خدمتی که قسمت شد تا با گروه دیگری از بچه‌های کنگره۶۰ در اصفهان از نزدیک آشنا شوم و از این‌که شما را ملاقات می‌کنم بسیار خوشحالم. امروز تبریک‌ها زیاد است بابت همه جشن‌ها، امیدوارم جشن‌ها و دلخوشی‌ها مستدام باشند، جشن همسفر را به شما تبریک می‌گویم. هفته بنیان را خدمت تک‌تک شما عزیزان تبریک می‌گویم. هفته‌ای که مال همه ما است و؛ مثل این‌که همه ما در روز بنیان، بنیان تازه‌ای برای زندگی‌مان بنا کردیم و امیدوارم بتوانیم با این پایه محکم و ریشه محکم و فونداسیون قوی مسیر و ساختمان زندگی‌مان را به درستی پایه گذاری کنیم.

در مورد دستور جلسه امروز (هفته بنیان) و لژیون سردار اگر بخواهم تلاقی این دو را با هم داشته باشم تنها چیزی که می‌توانم در موردش بگویم این است که هفته بنیان مربوط به یک مناسبت خاص و یا یک تولد برای جناب مهندس نیست، شاید در سال‌های گذشته ما در این ماه بسیار خوشحال بودیم که تولد جناب مهندس را در کنگره برگزار می‌کنیم؛ اما سال‌ها است که جناب مهندس این را مربوط به تک‌تک ما دانستند و هفته بنیان ریشه و پایه کنگره است؛ چرا مربوط به تک‌تک ما است؟ چون تک‌تک ما توسط این ریشه تغذیه می‌شویم و به واسطه این ریشه تمام ما شکل می‌گیریم. بنیان همان‌طور که جناب مهندس می‌فرمایند: «آن فونداسیون و پایه‌گذاری اساسی است». بنیان روش DST است، بنیان شربت OT است، بنیان همه خدمت‌هایی است که به تک‌تک ما داده می‌شود. بنیان همین لژیون سردار است، بنیان D.SAP است و بنیان هم‌چنان ادامه دارد.

شما در مورد ریشه گیاهان و درختان اگر دقت کنید متوجه می‌شوید همان‌طور که استاد امین می‌فرمایند: «از طبیعت الهام بگیرید می‌بینید هیچ وقت ریشه یک درخت و یا گیاه متوقف نمی‌شود مگر این‌که آن درخت مرگش رسیده باشد؛ یعنی به محض این‌که ریشه یک گیاه دچار مشکل شد، گیاه یا درخت از بین می‌رود‌».

بنیان کنگره یا ریشه کنگره هم هم‌چنان در حال رشد و وسیع شدن و حرکت است. می‌بینید درختانی که قوی‌تر می‌شوند ریشه‌های قوی‌تری دارند. درخت به همان اندازه که بالا می‌رود به همان اندازه هم در درون خاک ریشه می‌دواند؛ مثلاً وقتی گلدان را عوض چمی‌کنیم، می‌گوییم چرا رشد نمی‌کند؟ می‌گوییم دارد ریشه می‌دواند و ریشه آن گسترده می‌شود. زمانی‌که ریشه گسترده می‌شود شاید در ظاهر گیاه تغییری احساس نکنیم. کنگره۶۰ برای ادامه حیات خودش لازم دارد که بنیان و ریشه‌اش محکم‌تر شود و این مربوط به تک‌تک ما می‌شود، این‌که من امروز چه وظیفه‌ای دارم، کنگره چیزی به اسم نمایندگی ندارد و ما بچه‌های کنگره هستیم. ما وقتی از نمایندگی‌ کردگاری شروع کردیم اصفهان یک نمایندگی بود؛ ولی الآن می‌بینیم چه‌قدر ریشه دوانده است و من خیلی از شعبه‌ها و ریشه‌ها را نیامده‌ام ببینم و این نشان دهنده رشد عظیم و گسترده کنگره۶۰ است.


خدا را شکر نزدیک ۱۵ سال است که من و مسافرم در کنگره هستیم. در این سال‌ها بیش از یک نمایندگی در اصفهان هر سال اضافه شده و این نشان‌دهنده این است که برای رسیدن به یک درخت تنومند و برای رسیدن به یک محصول پربار ما لازم داریم ریشه قوی داشته باشیم. مسئولیت ریشه به عهده یک نفر نیست و تک‌تک ما که این‌جا هستیم مسئول هستیم که این ریشه را هر روز قوی‌تر کنیم. هر کدام از ما قسمتی از ریشه هستیم در کل ما در یک کار خاص نباید خدمت کنیم ما موظفیم در تمامی مواردی که در کنگره مورد توجه است حرکت کنیم و قشنگی کار این است که هنگامی که ما حرکت می‌کنیم غیر از این‌که به استحکام ریشه و بنیان کنگره کمک می‌کنیم خودمان هم قوی می‌شویم و خودمان هم پایه‌های قوی برای خود درست می‌کنیم. یکی از آن موارد که امروز با لژیون سردار مرتبط است و بهتر است در موردش صحبت کنیم بنیان مالی است. استغنای مالی باید در کنگره۶۰ محقق شود و این را ما در جامعه امروزی در تمام مراحل درک می‌کنیم.

اگر امروز پایه‌های مالی خودم را محکم نکنم قطعاً برای بچه‌هایم مشکلاتی پیش می‌آید. اگر امروز کنگره۶۰ پایه‌های مالی خودش را قوی نکند قطعاً در ادامه به بنیان و ریشه کنگره آسیب می‌زند؛ پس همه ما موظفیم امروز در لژیون سردار به قوی شدن و استحکام این پایه‌های مالی کمک کنیم. اگر از این زاویه نگاه کنید درختی که از بالا دارد شاخه اضافه می‌کند از آن پایین ریشه‌هایش هم اضافه می‌شود و یکی از ریشه‌ها ریشه مالی است و دیگری ریشه علم و دیگری ریشه خدمت و ریشه هم‌بستگی و محبت و همه این‌ها را باید قوی کنیم و ما در قبال تک‌تک این‌ها مسئول هستیم که به آن‌ها رسیدگی کنیم؛ چون این‌جا جناب مهندس دستور دادند از خاطراتی که در گذشته برای ما اتفاق افتاد صحبت کنیم تا تلنگری باشد برای کسانی که امروز به راحتی به کنگره می‌آیند و آن‌ها‌ نیز مطلع شوند.

نمایندگی شما هم که خیلی با امکانات است و زمانی این را لمس می‌کنید که یا خودتان تجربه کرده باشید یا شخصی که تجربه کرده برای شما بیان کند در شعبه کردگاری در ابتدا آقای کردگاری محلی را در اختیار کنگره قرار دادند و بعد پیگیر خرید شدند و یا جلسه شهرکرد وقتی ما به جلسه می‌رسیدیم، جلسه قبل از ما NA بود و بچه‌ها باید پیام‌های NA را از تابلوها و پلاکاردها بر می‌داشتند و پیام‌های کنگره را وصل می‌کردند و کنگره در تمام شهرها به همین شکل شروع شد و در مورد OT اگر بخواهم صحبت کنم، مسافر من با تریاک درمان شد نه با شربت OT و این برای کسی که تصمیم گرفته است دیگر مصرف‌کننده نباشد خیلی سخت بود.

من در حوزه کاری خودم؛ مثلاً می‌گویم باید بروید کنگره دوباره شربت بخورید می‌گویند من قطع مصرف کردم و برایشان سخت است شربت بخورند چه برسد به این‌که شخصی قصد درمان داشته باشد و به او بگویم برو از ساقی هم‌چنان تریاک بخر، مسافر من هم‌چنان می‌رفتند تریاک تهیه می‌کردند و هر موقع مواد جدید می‌گرفتند سیستم بدن مسافر به علت ناخالصی مواد به هم می‌ریخت و همیشه گله و شکایت می‌کرد که به میزانی که راهنما گفته این بار به او جواب نمی‌دهد. برای همین باید قدردان این شربت باشیم که آن‌قدر خالص، یک دست، سر و سنگین و با احترام در اختیار مصرف کننده قرار می‌‌گیرد. هم‌چنین ساختمانی که از همه لحاظ گرمایشی و سرمایشی در اختیار ما قرار گرفته است، باید آگاه باشیم که این امکانات وجود دارد تا بتوانیم قدردان آن باشیم و در قبال آن کاری را که باید انجام دهیم.

در اصفهان لژیون مالی در ابتدا ۵ نفر بیشتر عضو لژیون مالی نشده بودند و راهنما همسفر مهین، اولین همسفر بودند که در اصفهان عضو لژیون سردار بودند. روزی که مسافر من عضو لژیون سردار شد ما فقط یک پراید داشتیم و امروز فکر می‌کنم که من و مسافرم هنر نکردیم که پهلوان شدیم، باید از آن‌چه می‌توانیم بیشتر در لژیون سردار خدمت کنیم. این حرف استاد امین را باید آویزه گوشمان کنیم که «اگر راحت داریم ۶ میلیون یا ۶۰ میلیون را می‌دهیم این؛ یعنی که تو حقی ادا نکرده‌ای باید سختی بکشی برای عضویت در لژیون سردار» و به واسطه تک‌تک چالش‌هایی که برای پرداختن مبلغ سردار و یا خدمت با شال سبز یا نارنجی که به گردن ما است برای ما اتفاق می‌افتد آموزش است؛ یعنی هر چالشی که با آن روبرو می‌شویم درس بزرگی به ما داده می‌شود و ما به تصویر آخر کتاب ۶۰ درجه می‌رسیم که در زمین یخبندان با لذت اسکی بازی می‌کنیم. یخبندان همان مشکلات است که در ابتدای سفر وجود داشت و ما بلد نبودیم و ماشین ما قراضه بود و از پیچ و خم جاده‌های کوهستانی عبور می‌کردیم؛ ولی از همان زمین و از همان چالش‌ها آخر کتاب یاد گرفتم چه‌طور با بی‌پولی، عضو لژیون سردار شوم و چه‌طور برنامه‌ریزی کنم و به جای این‌که مجبور شوم یک‌جا ۵۰ میلیون بدهم، ماهیانه ۳ میلیون بدهم یا ماهی ۱۰ میلیون و عضو لژیون سردار شوم.

تجربه من و مسافرم این است که نگذارید برای روز گلریزان و بیایید استاد سردار را هر ماه شریک کار و کاسبیتان کنید و بخشی از درآمدتان را مخصوص لژیون سردار بگذارید و باورتان نمی‌شود انگار یک شریک آوردید که دسترسی دارید به نیروی کائنات و نیروی ماورایی و آن‌قدر دستگیری می‌کند که برای من و مسافرم باورناپذیر بود. امیدوارم که آگاهی و بینش به دست آوریم و ما باید پهلوان جیب خودمان باشیم و خودمان با خودمان روراست باشیم و امیدوارم که ما هم گوشه‌ای از خدمت در کنگره را به عهده بگیریم.

‌ تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .