جلسه دوم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی هاتف با دستور جلسه «بنیان» با استادی راهنما همسفر آمنه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر سمیه در روز یکشنبه ۲ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.
سخنان استاد:
سلام دوستان آمنه هستم یک همسفر، شاکر خداوند هستم که امروز در این جایگاه خدمت میکنم. از ایجنت گروه خانواده همسفر ناهید و از نگهبان همسفر فاطمه و دبیر محترمشان تشکر میکنم که استادی جلسه را به من واگذار کردند.
روز زن و روز مادر را به همه شما همسفران و زنهای زندگی تبریک میگویم. به قول خانم شانی که فرمودند: «اگر زن زندگی نبودید راه کنگره برای شما باز نمیشد». پیشاپیش جشن همسفر را نیز تبریک میگویم و امیدوارم جشن خوبی کنار همدیگر در نمایندگی برگزار کنیم و دستور جلسه امروز همانطور که مستحضر هستید بنیان کنگره۶۰ است. به جناب مهندس و خانواده محترمشان و تکتک شما اعضای کنگره۶۰ تبریک میگویم که هر کدام به نحوی در برپایی کنگره سهیم هستید.
بنیان از بن میآید و بن؛ یعنی ریشه، جناب مهندس ریشه کنگره۶۰ هستند؛ مثل یک درخت که ریشه آب و املاح معدنی را از خاک میگیرد و به تمام نقاط درخت میرساند و جناب مهندس هم به عنوان ریشه تمام چیزهایی که ما نیاز داریم از جمله آموزشهای نابشان را به صورت مساوی و عادلانه به تمام اعضای کنگره میرساند؛ یعنی آن چیزیکه در اینجا و در شهرهای دیگر ما یاد میگیریم دیدهبانان هم همین مطالب را آموزش میگیرند و در نمایندگی سیستان و بلوچستان هم همین آموزشها را میبینند و همه از صحبتهای جناب مهندس بهرهمند میشوند.
جناب مهندس به مدت ۱۷ سال در تاریکی اعتیاد بودند؛ باید این اتفاق میافتاد تا این بذر را بکارند؛ چون بذر در خاک سیاه و تیره و در تاریکیها کاشته میشود تا کمکم شکوفا شود. در زمانیکه جناب مهندس در تاریکیها بودند، چندین بار قصد کردند دست از مواد بردارند و ترک کنند؛ ولی موفق نشدند تا اینکه در سال ۱۳۷۶ جناب مهندس با روش ابداعی خودشان روش DST و کاهش تدریجی توانستند بالاخره به این موفقیت برسند.
در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۷۶ آخرین قطعه از موادشان را خوردند و بعد از آن از وسوسه و ناراحتی خبری نبود و عکسالعملهای پنهان و آشکار که بعد از قطع مواد اتفاق میافتد برای ایشان اتفاق نیفتاد و بسیار خوشحال شدند. با کشف این روش از آنجایی که ایشان انسان بسیار بخشنده و مهربانی هستند دلشان خواست که این روش را به بقیه هم انتقال دهند؛ بنابراین در سال ۱۳۷۶ که به رهایی رسیدند ۲ سال بعد کنگره را با ۸ نفر تأسیس کردند که این افراد یا مصرفکننده بودند و یا قطع ناگهانی مواد داشتند و حال خوبی نداشتند. جناب مهندس بنا را از آنجا گذاشتند و شروع به کار کردند و در ادامه کمکم رهاییها یکی پس از دیگری شروع شد.
جناب مهندس زمانیکه میخواستند کنگره را تأسیس کنند زمانی بود که در اثر جهل و نادانی طرحهای مختلفی از نهادها برگزار میشد و مهمترین طرح طرح والعادیات بود. هر کسی که مصرفکننده بود و کمترین موادی در دسترس داشت میگرفتند و زندانی میکردند که این اتفاق برای مسافران ما هم افتاد و ما هرچه میگفتیم این مواد برای مصرفش است میگفتند کسی که مواد مخدر دارد باید زندانی شود و در آن زمانکه داشتن موادمخدر و معتاد بودن جرم بود جناب مهندس میخواستند با تریاک کشیدنی افراد را درمان کنند و وضعیت نابسامانی بود و جناب مهندس از هدفشان منصرف نشدند.
پیامبر (ص) در زمان جاهلیت حضرت فاطمه را عزیز و محترم میشمردند در صورتیکه در آن زمان زن بودن و دختر بودن ننگ بود؛ ولی پیامبر دخترشان را بسیار دوست داشتند و بسیار به ایشان احترام میگذاشتند. اینها پیشگامان هستند، اینها الگو هستند که در زمانهای سخت یک کاری را شروع میکنند. برای ما الآن خدا را شکر همه چیز آماده است و یک سیستم صوتی که یک مقدار خراب میشود ما ناراحت میشویم و نمیدانیم از اول هیچ چیز نبوده اصلاً راه روشن نبوده و برای خیلی طرحها جلوی جناب مهندس را میگرفتند و جناب مهندس را بارها از محل کارشان بیرون کردند. جناب مهندس کنار خیابان به مسافران آموزش میدادند؛ ولی همچنان ادامه میدادند. جناب مهندس تجربیات خود را در کتاب ۶۰درجه یادداشت کردند و این کتاب سرلوحه سفر همه مسافران و همسفران شد. در ادامه وقتی که مسافران به رهایی رسیدند جناب مهندس مشاهده کردند که مسافران بیماریهای دیگرشان مثل MS، سرطان و ... خوب شده است و متوجه شدند که روش درمانی اعتیاد برای درمان بیماریهای دیگر کاربرد دارد. برای همین با دیدهبان بینالمللی که آقای ویلیام وایت هستند تحقیقات خود را آغاز کردند و در ادامه مقالات پرمحتوایی ارائه میدهند و آزمایشهای زیادی روی موشهای صحرایی انجام دادند و به نتیجه رسیدند و ایشان به عنوان بهترین سخنران در مجامع علمی شناخته میشوند و همیشه از ایشان در این مجامع دعوت میشود.
من در مدت ۵ دقیقه نمیتوانم زحمات ۲۷ ساله جناب مهندس را شرح بدهم و این اتفاقات بسیار عظیم و سنگین هستند و من فکر میکنم همانطور که ما نمیتوانیم به خورشید نگاه کنیم و چشمهای ما را میزند. این اتفاقات از بس بزرگ و عظیم است و در سطح جهانی گسترش پیدا کرده است ما نمیتوانیم درک کنیم؛ پس بیایید به خود بیاییم و از این اتفاق به سادگی عبور نکنیم هر کس هر جوری که میتواند با درمی یا قلمی یا با علمش یک گوشه از خدمتها را بگیرد تا در این اتفاق بزرگ خودش را سهیم کند و بهره ببرد چه در این دنیا و چه در بعد دیگر انشاءالله که بتوانیم رستگار شویم. باز هم تشکر میکنم که با سکوت زیبایتان گوش کردید. امیدوارم هفته خوبی داشته باشید و باز هم جشن همسفر را تبریک میگویم.
مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر محمد
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکس: مرزبان خبری همسفر مریم
ویراستار: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
180