سیزدهمین جلسه از دوره شصت و دوم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی راهنما همسفر زهرا، نگهبانی مسافر معصومه و دبیری مسافر وحیده با دستور جلسه« بنیان » در روز ۱ دیماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
《به نام خالق عشق》 عنوان اولین جلسه کنگره ۶۰ که در تاریخ ۳۰ شهریورماه ۱۳۷۶ که با حضور ۸ نفر تشکیل شده بود، از طرف بنیان کنگره بیان شد و من بعد از گذشت ۲۷ سال از آن تاریخ، امروز دوست داشتم به زبان، جاری کنم.
هفته بنیان را در رأس به جناب مهندس، خانواده محترم ایشان، دیدهبانان و تکتک اعضای کنگره تبریک عرض مینمایم و از ایجنت محترم و مرزبانان گرامی تشکر میکنم که به من فرصت خدمت دادند و باعث افتخار است که در هفته بنیان لژیون ۱۴ همسفران، خدمتگزار جلسه باشند، انشاءالله که مورد تأیید قرار بگیرد.
بنیانگذار یعنی مؤسس، ولی ما اینجا ریشه داریم پس کلمه بنیان را به کار برده؛ یعنی پایه، ریشه و بهراستی که برازنده آقای مهندس است. در مورد دستور جلسه بنیان، صحبت و مطالب زیادی را میتوان بیان کرد که در اینجا زبان به گفتن آن قاصر است. به فرموده جناب مهندس در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر؛ باوری در ناباوری است.
آقای مهندس با کشف متد DST و درمان اعتیاد خود، با مدرک تحصیلی و جایگاهی که در جامعه داشتند، میتوانستند به زندگی شخصی خود ادامه دهند؛لیکن عاشقانه ایستادند و با تمام مشکلات و سختی ها مبارزه کرده و پایه کنگره را مستحکم کردند تا به امروز که با امنیت کامل و به راحتی ،هر انسان بیمار اعتیاد و خواستار رهایی، بتواند به این مکان مقدس پا نهد.
همچنین آقای مهندس برای داروی OT چه رنج ها تحمل کردند تا سختی های سفر با تریاک خوراکی و کشیدنی را برای مسافران سهل و آسان گرداند. سفر در کنگره به راحتی رانندگی در اتوبان است، اگر یک سفر اولی حرف های راهنما را گوش کرده و چشم گفتن بلد باشد، به آسانی درمان می شود.
زمانی که برای اولینبار به اصرار خواهرم وارد کنگره شدم، حال بسیار بدی داشتم، با زمین و سماء در نبرد بودم، همان روز خانم آنی در شعبه اصفهان حضور داشتند، چه شور و هیجانی در بین بچهها برقرار بود. آن موقع من شعف و شادی بچهها را درک نمی کردم ولی حس خوبی داشتم. آقای مهندس برای افتتاح این شعبه به اصفهان آمده بودند. آن زمان من در قسمت همسفران بودم، البته که در کنار چنین استادی در این بُعد زندگی، توفیق بزرگی است که شامل حال ما شده است.
با تولد آقای مهندس؛ ما یکبهیک دوباره متولد شده و به زندگی بازگشتیم که من خود یکی از آنها بودم، دوازده سال است که وارد کنگره شدهام و ده سال از رهایی من گذشته و معنای زندگیکردن را در این مدت متوجه شدم، بسیاری از مشکلات روحی، روانی من در اینجا برطرف شد و به حال خوب رسیدم و این حال خوب را مدیون کنگره ۶۰ میدانم، جایی که به مسافر و همسفر کمک می کند.
درمان و رهایی هشتاد هزار نفر افتخار بزرگی برای کنگره میباشد که این تنها خدمت کنگره نبوده و موفق به درمان بعضی از بیماریها هم شده است. کنگره مکان مقدس و با ارزشی است و بایستی بدانیم که به کجا و برای چه میآییم؟ در جلسات شرکت کرده، سیدیها را نوشته و بدانیم هر روزی که جلسهای بر پا میگردد، چه زحماتی در بر دارد.
ما اگر در اینجا خدمت درست انجام دهیم، تفاوت خدمت با خیانت را بدانیم، جوانههایی میشویم برای تأسیس شعبههای دیگر در تمام نقاط کشور که محتاج این مکان هستند و با عملکرد درست، اتفاق و کار عظیم را رقم زده تا همه به درمان برسند. در اینجا همه برای یک نفر و یک نفر برای همه.
تایپ: مسافر مینا لژیون ۴
ویرایش: همسفر بدری لژیون ۱۴
بازبینی و ارسال:همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
82