English Version
This Site Is Available In English

هفته بنیان

هفته بنیان

جلسه چهاردهم از دوره سی‌وهفتم سری کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی راهنمای محترم مسافر صادق، نگهبانی مسافر احمدرضا و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "بنیان" در روز یک‌شنبه دوم دی‌ماه1403 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، صادق هستم یک مسافر
خداوند را بسیار تا بسیار سپاسگزارم و ضمن تبریک این هفته به آقای مهندس بنیان کنگره 60 به خاطر این‌که این سیستم عظیم را پایه‌گذاری کردند بی‌نهایت قدردانی می‌نمایم. از ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و شما دوستان گرامی که فرصت خدمت را برای من مهیا نمودید، کمال تشکر و قدردانی رادارم.
جایگاهی که من امروز دارم، شما هفته‌ای سه روز دارید. خوش به حالتان که چنین مکانی هست که بتوانید وارد آن شوید و با صحبت کردن و مشارکت، از حال خوب برخوردار شوید. تمام این امکانات و حال‌خوشی‌ها را مدیون آقای مهندس هستیم که واقعاً زحمت و سختی‌های زیادی را در این مسیر متحمل شدند تا ما بتوانیم خوب گوش دادن، خوب صحبت کردن و خوب رفتار کردن را یاد بگیریم. یک نفر ممکن است دوستانش را به باغی دعوت کند تا در کنار یکدیگر لذت ببرند ولی در پایان، هرکدام به‌نوعی از دست همدیگر، دلخور هستند؛ ولی کنگره60 مکانی هست که هرکس وارد آن شد، انرژی گرفته و تا چندین روز از حال خوش برخوردار خواهد بود.

من رهایی خود را در نمایندگی سلمان فارسی گرفتم و تا سال 1392 در آن نمایندگی لژیون داشتم. از تاریخ 16/4/1391 استارت تأسیس نمایندگی نیک‌آباد زده شد و اولین شعبه‌ای بود که بعد از نمایندگی سلمان فارسی، در اصفهان تأسیس گردید، ولی در این راه سختی‌ها و رنج‌های زیادی را متحمل شدیم. قدیم‌ها درمان به تریاک به‌صورت دودی بود و چون خانواده‌ها و افراد به‌خوبی توجیه نبودند و از روش درمانی DST هم به‌خوبی آگاهی نداشتند، به‌هیچ‌عنوان زیر بار نمی‌رفتند، حتی در زمان شروع جلسات، بعضی از افراد، همسایگان نمایندگی را تحریک کرده بودند و آن‌ها مشکلات زیادی را برای ما به وجود می‌آورند، حتی شب‌ها به من زنگ می‌زدند و حرف‌های بیهوده می‌‌زدند؛ ولی در آن ایام من همیشه به یاد سختی‌های آقای مهندس در شروع کار می‌افتادم و برای همین به‌هیچ‌عنوان نه دلخور می‌شدم و نه از ادامه کار برای پایه‌گذاری نمایندگی نیک‌آباد خسته می‌شدم.
برای ایجاد نمایندگی، دوستان زیادی زحمت کشیدند، اخوی بنده، حسن آقا، آقای نادعلیان، حسن آقا طاووسی، آقا مرتضی نیز متحمل زحمت شدند و آقای علی کاظمی هم بود که ایشان از اصفهان می‌آمدند و خیلی هم فعال بودند. بیشتر کارهای فیزیکی نمایندگی روی دوش بنده و حسن آقا طاووسی بود.
برای دریافت مجوز، آقای مهندس گفتند باید 500 متر زمین داشته باشید که همسفر اخوی بنده، علی آقا رضوانی زمینی را اهدا نمودند و نمایندگی به‌صورت رسمی تأسیس شد.
در ابتدا ما خدمتگزار نداشتیم و مثلاً بنده علاوه بر اینجا در اصفهان هم لژیون داشتم و همچنین باید هر هفته چهارشنبه‎‌‌ها برای رهایی به تهران مراجعه می‌کردیم و شرایط بسیار سخت بود.
نکته آخر این‌که من همیشه حتی در لژیون هم می‌گفتم که بعضی‌اوقات لطف خداوند شامل حال ما می‌شود و نعمتی به ما داده می‌شود، ولی نگهداری و مراقبت از این نعمت بسیار مهم‌تر از به دست آوردن آن است؛ مثلاً شخصی که در کنگره حدود 10 یا 11 ماه دارو مصرف می‌کند و بعدازآن به رهایی می‌رسد، باید مواظب بود که در سفر دوم مجدداً وارد ضد ارزش‌ها نشود. سفر دومی‌ها باید با خدمت کردن و وصل بودن به کنگره60، رهایی و درمان خود را حفظ کنند.
انشاالله همه باهم دست‌به‌دست هم دهیم تا بتوانیم این امانتی را که به ما سپرده‌شده است به‌خوبی نگهداری نموده و به آیندگان تحویل دهیم تا کسانی که در رنج و عذاب مصرف مواد مخدر هستند بتوانند با ورود به این مکان‌ به رهایی و حال خوش برسند.
"از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما متشکرم."
تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن: راهنما تازه‌واردین مسافر کریم
عکس: مسافر یحیی (لژیون سوم)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .