آقای مهندس در سیدی قلب در رابطه با وادی سیزدهم فرمودند: پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ یعنی هر مرحله‌ای تمام می‌شود، مرحله دیگری آغاز می‌گردد. بعد از این وادی چهاردهم را پیش رو داریم که برای رسیدن به این وادی بایستی وادی‌های قبلی را پشت سر گذاشته باشیم؛ به‌عبارتی از وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد شروع می‌کنیم و با عملی کردن و پشت سر گذاشتن سایر وادی‌ها به وادی عشق و محبت وارد می‌شویم. آن‌جاست که می‌گویند: ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین می‌گذرد نیازمندند؛ یعنی این ارتباط همیشه از زمین و آسمان است.
اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم به این دلیل است که در قلب‌ها، رودخانه و بحری جاری شود که سرچشمه آن هم زمین است و هم سماء. به بیانی دیگر اگر بخواهیم قلبمان روشن شود بایستی حس‌های منفی را از خودمان دور کنیم تا درونمان پاک گردد.
یک برداشت از پیام عشق که می‌گوید: بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمایید، این است که قلب‌ها را بشکافید تا بتوانید وارد آن شوید؛ در نتیجه باید بدانیم قلب چیست تا بعد آن را بشکافیم! قلب؛ مرکز محبت و احساس در سینه می‌باشد یا مجموعه‌ای است که حس ندارد و کار آن پمپاژ خون است اما به این دلیل که جایگاه حس در سینه است، به عنوان تمثیل گفته می‌شود قلب! حال اگر حسمان خراب باشد، قلبمان سیاه و اگر حسمان خوب باشد قلبمان روشن می‌گردد.
در ادامه آقای مهندس فرمودند: فرمان خداوند است که مرض را به‌طور عمیق درمان کنیم و این بسیار سخت است. آیا تاکنون در جهان توانسته‌اند اعتیاد را عمیق درمان کنند؟ خیر! فقط کار تکراری و ادامه‌دار انجام می‌دهند. برای پرورش انسان باید سال‌ها زمان گذاشت، شاید صد سال طول بکشد تا تغییر ایجاد شود پس برای درست کردن حس و پاک کردن آن از آلودگی‌ها زمان طولانی لازم است؛ چراکه اکثر اوقات حس انسان‌ها آلوده است و هموار نمودن و باز کردن قلب‌ها بسیار سخت می‌باشد. به دیگر سخن با زور تازیانه، حس کسی را نمی‌توان عوض کرد؛ چه بسا که کار بسیار سخت‌تر می‌شود. عشق با شلاق جواب نمی‌دهد اما اکثر انسان‌ها سعی در انجام این کار دارند و با زور می‌خواهند محبت خود را به دیگران منتقل کنند که در نتیجه رابطه‌ها تیره‌تر می‌شوند.
مطلب دیگر اینکه درب کنگره باز است، هر کسی خواست می‌آید و هر کسی دوست نداشت می‌رود پس زور و اجباری در کار نیست و این‌جا مانند کمپ نیست که درب آن بسته یا نگهبان داشته باشد. آقای مهندس در مورد D.SAP فرمودند: به شکر خدا ما این محلول را داریم که راه‌گشایمان بوده و هست؛ زیرا هم ضدعفونت و هم ضدالتهاب است. به بیان دیگر بدن برای ترمیم خودش نیاز به مواد مختلفی دارد که باید ارگانیک باشد و این مهم در D.SAP موجود است.
من از این سیدی دریافتم که اگر انسان بخواهد از تاریکی‌ها رها شود بایستی قلبش شفا پیدا کند که البته این کار با تزکیه و پالایش امکان‌پذیر است. باید سینه خود را از تمامی حسادت‌ها، کینه‌ورزی‌ها و خشم‌ها خالی کنیم و بدانیم که بعضی از حرف‌ها مانند شمشیری هستند که در قلب‌ها فرو می‌روند. بایستی با قلب خود به نرمی رفتار کنیم و با هر عملی از دیگران نرنجیم؛ همچنین بدانیم که گاهی نیاز است ببخشیم و نادیده بگیریم؛ زیرا حس پاک داشتن به ما کمک شایانی می‌کند. نکته دیگر آنکه بدانیم در بهشت دنیا زندگی کردن، آب خوردن با کاسه‌ای از طلا نیست! حتی می‌توان با آب خوردن در کوزه‌ای گلی بهترین حس‌ها را تجربه کرد و آرامشی داشت بی‌بدیل! پس جسممان را با تغذیه‌ای سالم و ورزش کردن حتی در یک اتاق شش متری سالم نگه داریم.
امیدوارم بتوانیم با حسی سرشار از عشق، محبت و ایمان به لژیون سردار در جهت اهداف جناب مهندس و کنگره۶۰ یاری‌رسان باشیم و سهم کوچکی در درمان انسان‌های در بند اعتیاد یا بیماری‌های لاعلاج داشته باشیم. در پایان از جناب مهندس به خاطر تمامی زحمات بی‌شائبه‌شان کمال تشکر را دارم.
منبع: سیدی قلب
نویسنده: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهاردهم)
ویراستار و ارسال مطلب: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
231