جلسه دوازدهم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، با استادی راهنما مسافر حسن و نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسۀ اول ((OT)) و دستور جلسۀ دوم «تولد اولین سال رهایی مسافر اکبر»روز پنجشنبه بیست و نهم آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. اینکه میگویم کلام خود نیست بلکه فردیست در جمع بیکران هستی که باورش کار هر کس نیست مگر معنای آن بداند که آن چیست ارابهها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین میگذرد نیازمندند بشکافید آنچه شکافتنی نیست در دل سنگ بروید و ترکیبها را جدا نمایید.
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر، خداوند را بسیار تا بسیار به خاطر لمس این جایگاه سپاسگزارم، از تمامی اساتیدی که زحمت کشیدند تا من رها شوم، راهنما شوم و بتوانم خدمتگزار خودم و کنگره ۶۰ باشم تا بتوانم رهجویی را به رهایی برسانم تشکر مینمایم.
در ابتدا هفته بنیان کنگره ۶۰ را به شما دوستان تبریک میگوییم. دیروز یکی از لایوهای کنگره بود که من از ته دل میخواستم در این جلسه حضور داشته باشم و در خدمت آقای مهندس و تمام دیدهبانهای محترم حضور داشته باشم. همانطور که مستحضر هستید امروز دو دستور جلسه داریم، دستور جلسه ۱) هفته اوتی و دستور جلسه ۲) تولد یکمین سال رهایی مسافر اکبر که در وقت خودش به آن میپردازیم.
این هفته روزهای یکشنبه و سهشنبه اساتید محترم در مورد این دستور جلسه مشارکت کردند بنده نیز دو هفته پیش تهران بودم و دوست داشتم مشارکت کنم که متاسفانه وقت مشارکت به من نرسید. قسمت اوتی یکی از وسیعترین دامنههای خدمتی در کنگره میباشد.
در شعبه خودمان کسانی هستند که در قسمت اوتی و کلینیکها خدمت میکنند. من هفته اوتی را در رأس به آقای مهندس و آقای بابک لطفی دیده بان محترم بخش اوتی و آقای احمد دستجردی که در شعبه خودمان خدمت میکند تبریک میگویم.
آقای مهندس فرمودند حدود ۱۳۷۰ نفر در قسمت اوتی خدمت میکنند که همگی تلاش میکنند تا یک سفر اولی بتواند با عزت و احترام داروی خود را در کلینیک تهیه کند. اوتی یک انقلاب خیلی بزرگ در کنگره ۶۰ بود، آقای مهندس بسیار زحمت کشیدند، سختیهای زیادی متحمل شدند و تهمتهای زیادی به ایشان زده شد که میخواهد یک مواد جدید بیاورد.
شربت اوتی مزایای زیادی دارد که شاید دوستان سفر اولی از آن خبر نداشته باشند کسانی که با اپیوم سفر میکردند واقعاً خیلی سختی کشیدند به خودمان نگاه نکنیم که صبح ساعت ۶ داروی اوتی را به میزان مصرف میکنیم یا سر کار به راحتی آن را در اختیار داریم.
یک خاطره از آقا رضا پروانه که میگفتند اوایل افتتاح کنگره ۶۰ در اصفهان یک تیم فوتبال تشکیل داده بودیم، میخواستیم برای مسابقات به تهران برویم ما یک مینی بوس دربست کردیم. بعد از حرکت حوالی قم به راننده گفتیم برای استراحت نگه دارد که تمام بچهها با پیک نیک و وسایل مصرف پایین آمدند و شروع به مصرف کردند، آقای راننده تعجب کرده بود و میگفت مگر شما نمیخواهید به مسابقه بروید.
از مزایای دیگر اوتی این است که دارای ۲۵ آلکالوئید میباشد که بدن ما را تآمین میکند. ارتباط مسافر با ساقی و مصرف کننده را قطع میکند و یک رهجوی سفر اولی وقتی اوتی را دارد یک شخصیت دیگری دارد، تا اینکه دائم درگیر مسائل مربوط به مصرف مواد مخدر باشد؛ تمام اینها را ما مدیون آقای مهندس و همچنین پیشکسوتانی که ماندند و زحمت کشیدند تا امروز در این نقطه باشیم هستیم.
باید قدردان این اوتی که امروز در دستان سفر اولیها است باشیم. باید به آن احترام بگذاریم حداقل کاری که میکنیم این باشد که اوتی را سر وقت و به میزان مشخص شده بخوریم. جناب مهندس گفتهاند که نگوییم شربت شفابخش اوتی؛ چرا؟ زیرا این اوتی در کنگره است که برای ما کاربرد دارد و دارو است.
من رهجویی داشتم که با آنتیایکس اوتی و حال خراب وارد کنگره شد؛ مصرف او همین اوتی بود اما چرا حال خوبی نداشت؟! چرا در کنگره ما حال خوبی داریم؟ این در پرتو قرار گرفتن اوتی در کنار جهان بینی و حل شدن صورت مسئله اعتیاد در کنگره است.
اما دستور جلسه دوم «تولد یک سال رهایی اکبر» اکبر آقا در تاریخ ۲۴/ ۸/ ۱۴۰۱ وارد لژیون بنده شد و سفرش را شروع کرد و در تاریخ 1402/8/10 رهاییاش را گرفت. اکبر آقا رهجوی منظم و منضبطی شد؛ اوایل خیلی حرص داد با حال خیلی خرابی آمده بود و یکی از مشکلاتی که اکبر آقا داشت کم سواد بودن او بود و با سی دی نوشتن مشکل داشت اما سی دی نوشتن الزامی بود که آقای مهندس گفتند که حتماً مسافر باید سیدی بنویسد.
به او گفتم باید سی دی بنویسی، اگر سواد نداری برو نهضت سوادآموزی سواد یاد بگیر و سیدیهایت را بنویس و او گفت که نه! اندک سوادی دارم میتوانم مقداری بنویسم! گفتم اسمت را بنویس و نوشت! دیدم که میشود روی او کار کرد و همین جا جای دارد که از همسفر ایشان تشکر کنیم که خیلی به اکبر در سفر اول کمک کردند، واقعاً بال پروازی شدند برای اکبر آقا و به او در زمینه سی دی نوشتن کمک کردند.
اعلام سفر مسافر اکبر
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، تخریب بیش از 20 سال، آخرین آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک، روش درمان DST، همراه با شربت اوتی، در لژیون دوم به راهنمایی حسنآقا سفر کردم، رهایی 14 ماه، در ادامه سفر وایت به راهنمایی آقا ابوالفضل فاتحپور انجام دادم، روش درمان DST، همراه با آدامس نیکوتین خوراکی، رهایی 12 ماه، ورزش در کنگره فوتبال.
آرزوی مسافر اکبر
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، خواسته من این است که هر مسافر که روی این صندلی نشسته است قدر این صندلی را بداند.
سخنان مسافر اکبر
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، قبل از هر چیز سپاسگزار خداوندم که راه کنگره را برای من باز کردند، از تمامی دوستانی که لطف کردید و در جشن ما شرکت کردید تشکر میکنم. از راهنمای عزیزم که واقعاً در طول سفر به خاطر نوشتن سی دیها او را اذیت کردم تشکر میکنم.
روز اول فکر میکردم فقط باید دو سی دی بنویسم بعداً متوجه شدم که این خبرها نیست و باید تا آخر عمر سی دی بنویسم. ابتدا به استادم گفتم که من سواد ندارم ایشان گفتند باید به نهضت سواد آموزی بروی و سواد یاد بگیری، خیلی تلاش کردم تا توانستم سی دیها را به طور کامل بنویسم تا به درمان برسم.
از راهنمای درمان سیگارم آقا محسن تشکر میکنم که تمام زحمات سفر اولم به عهده او بود از راهنمای سفر دومم آقا ابوالفضل فاتح پور تشکر سپاسگزاری میکنم وقتی او را میبینم انرژی میگیرم، از حسن آقا و امیر آقا ایزدان تشکر میکنم که در این مسیر مرا کمک کردند.
از همسفرم تشکر میکنم که واقعاً بال پرواز من بود. یک خاطره از همسفرم اوایل ازدواج ما بود که یک روز جمعه همسفرم گفت؛ مرا به خانه پدرم ببر، بعد از رفتنش بساط را برای مصرف آماده کردم، دیدم یک نفر درب خانه را میزند وقتی درب را باز کردم دیدم همسفرم با گریه برگشته دلیل را پرسیدم نگفت بعد از چندین سال که از این ماجرا گذشت به من گفت بعد از رفتن شما پدرم گفت که شوهرت مواد مصرف میکند با او دعوا کردم و به خانه برگشتم. همسفرم همیشه رازدار من بود و هیچگاه گله و شکایتی نمیکرد اگر هم گلهای میکرد فقط به مادرم بود نه به فامیل خودش، من بابت این صبوری و رازداری از همسفرم تشکر میکنم. از بچههایم که در اینجا حضور دارند تشکر میکنم من هیچگاه برای پسر بزرگم پدری نکردم و حتی یادم نمیآید کی بزرگ شد، چون ما در خانه پدری و مشترک زندگی میکردیم.
برادرانم او را دوست داشتند و این بار را به دوش میکشیدند. و اما یک خاطره دیگر: من چند باجناق دارم که همیشه در مهمانیها سر به سر من میگذارند و پسرانم را فرزندان یعقوب میخوانند و میگویند که چرا پسرانت دیر میآیند، من به آنها میگویم آنها به مصر رفتند تا گندم بیاورند نگران نباشید میآیند. در آخر از خانم منیره راهنمای همسفرم که واقعاً برای او خیلی زحمت کشیدند تشکر میکنم. از این که به حرفهای من گوش کردید از شما سپاس گزارم.
سخنان راهنما، همسفر منیره
سلام دوستان منیره هستم یک همسفر، خدا را شکر میکنم که بعد از مدتی توانستم در شعبه حضور پیدا کنم و به واسطه این جشن بزرگ بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم. اول هفته اوتی و هفته بنیان کنگره را به تمام خدمتگزاران اوتی و آقای مهندس و خانواده محترمشان نیز تبریک عرض میکنم.
تبریک عرض میکنم یکمین سال رهایی آقای اکبر را به آقای مهندس و خانواده محترمشان، عرض تبریک دارم خدمت راهنمای محترم حسن آقا همچنین، مسافر محترم اکبر آقا و به همسفر گرامیشان تبریک عرض میکنم، به راهنمای جدیدشان خانم فاطمه تبریک عرض میکنم و برای این عزیزان بهترینها را از خداوند خواستار دارم.
اگر بخواهم در مورد خانم معصومه چند کلمه صحبت کنم، خانم معصومه وقتی که وارد لژیون شدند بسیار استرس داشتند، همیشه فکر میکردند که اگر مشکلی در خانواده پیش آمد باید تمام مشکلات را خودش حل کند، حتی مشکلاتی که بین پدر و پسر پیش میآمد را باید خودش حل کند، در حالی که ما یاد گرفتهایم که هر کسی مسئول کار خودش است و خودش باید اگر اشتباهی کرد آن اشتباه را جبران کند، بتواند عذرخواهی کند.
کمکم آموزش گرفت که این استرس را کنار بگذارد، مسئولیت کار دیگران را قبول نکند و توانست نقطه تحمل خودش را بالا ببرد، انشالله این رهایی مستدام باشد و بتوانند در کنگره خدمتگزار باشند.
آرزوی همسفر معصومه
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر، خواسته من این است که تمام مصرف کنندگان مواد مخدر راه کنگره برایشان باز شود و به این حال خوش و این جایگاه برسند.
سخنان همسفر معصومه
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر، من اول از خدای خودم متشکرم که در را برای ما باز کرد و ما توانستیم به کنگره بیاییم و به این حال خوش برسیم. از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند، از راهنمای خوبم تشکر میکنم که من را راهنمایی کردند.
من خیلی تخریب داشتم و در زندگی نمیتوانستم تصمیم درست بگیرم. از مسافرم تشکر میکنم که باعث شد من به اینجا بیایم و به حال خوش برسم، از راهنمای مسافرم تشکر میکنم که خیلی او را راهنمایی کرد، همیشه مسافرم میگفت من نمیتوانم کارهایم را انجام دهم و من به او میگفتم برو با راهنما مشورت کن، خیلی حسن آقا به ما کمک کردند و مسافرم را خیلی راهنمایی کردند؛ از ایشان متشکرم.
از راهنمای جدیدم خانم فاطمه تشکر میکنم که واقعاً خوب هستند و من را راهنمایی میکنند و از همه شما تشکر میکنم، از ایجنت بخش خانواده خانم زهرا تشکر میکنم امیدوارم که همه سفر اولیها بتوانند ادامه دهند و به حال خوش برسند از همه شما متشکرم.
تقدیر از خدمتگزاران قسمت اوتی
با تشکر از تمامی خدمتگزاران سایت در قسمتهای: تایپ، ویراستاری، ضبط صدا، دیتا شو و مسئول صوتی
تنظیم و ارسال: مسافر ایمان
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
340