ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم
یک دم نشد که بی سر خر زندگی کنیم
صحبت از اینجا آغاز میشود که یک دوست آمده و ما از دیدن او لذت میبریم. روابط فی مابین ما در تمام زندگی یک مثلث را تشکیل میدهد که یک ضلع آن میشود من، ضلع دیگر تو و قائده آن روابط ما است. این مثلث یک فضایی را به وجود میآورد که من چگونه عمل میکنم او چگونه عمل میکند و روابط بین ما چگونه است؛ پس ما هستیم که این فضا را درست میکنیم. اگر بخواهیم، فضای این مثلث خوب و عطرآگین باشد به رفتار و تفکرات ما بستگی دارد. به نظر من انسان بد نداریم؛ بد رفتاری انسانها بر اثر اطلاعات و دانش کم است؛ چون هنوز نفهمیده که بدی کردن بد است؛ ولی فطرت انسان کمال گراست. وقتی در فضای مثلث رابطه قرار میگیریم با غیبت کردن، گمان بد، تجسس، گله و شکایت، انتقاد و هر کار ضدارزشی فضای مثلث را آلوده میکنیم. در این فضای مثلث، باید روی نقاط مشترک کار کنیم تا فضا متشنج نشود. باید در این فضا لجبازی و قهر کردن را کنار بگذاریم. برای فهم بهتر این مسائل، مولانا چهار اصل دارد که باید آنها را رعایت کنیم تا به آرامش برسیم: ۱) بیثباتی: در سیستم و هستی هیچ چیز ثبات ندارد و همه چیز متغیر است. ما میخواهیم، همه چیز را ثابت نگهداریم و چون نمیتوانیم، دچار رنج و عذاب میشويم. ما باید از لحظه لحظه زندگی استفاده کنیم و لذت ببریم. ۲)مقایسه کردن: این مسئله بلای جان همه انسانها است؛ هرگز نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم. همیشه در قیاس به جلو نگاه میکنیم در صورتی که این غلط است. باید تلاش کنیم؛ ولی نباید حرص بخوریم. پس مقایسه کردن خود با دیگران آرامش ما را از بین میبرد. ۳) دربند توجه و توصیف دیگران نباشیم: بعضیها نیاز دارند که دیگران توصیفشان کنند؛ چقدر زیبایی، چقدر خوب راه میروی و... وقتی از تعریف دیگران انرژی میگیریم، اگر از ما انتقاد کنند، نابود میشویم. گاهی ما را به خاطر جایگاهی که داریم، تحویل میگیرند؛ پس ما نباید خودمان را دست دیگران بدهيم. این مسئله مهم است؛ ولی ما نباید وابستهی آن باشیم.
ساعـــتی مـــیزانِ آنـــی، ساعـــتی مـــوزونِ ایـن
بعد از این میزان خود شوتا، شوی موزون خویش
۴) زندگی چیزی نیست که همه چیز را با هم به همه بدهند. یک چیزی داریم، یک چیز نداریم و این جز قوانین زندگی است که گاهی چیزی به دست می آوریم؛ ولی چیز دیگری را از دست میدهیم، نمیشود، همه چیز را با هم داشت.
آن یکی خر داشت، پالانش نبود
یافت پالان، گرگ خر را در ربود
بنابراین ما و طرف مقابل و روابط بین ما فضایی را میسازد و این ما هستیم که این فضا را معطر یا متعفن میکنیم. نکته مهم دیگر این است که: تنهایی بلای جان ما انسانهاست؛ منظور مجرد بودن نیست و در حالت کلی ارتباط با دیگر انسانهاست با جمع بودن مهم است. ما در کنگره از این مسئله لذت میبریم و برای این که از تنهایی در بیاییم، باید برای جمع ارزش قائل شویم تا جمع هم برای ما ارزش قائل باشد. در آخر اینکه شاد بودن و ناراحت بودن و در حالت کلی عواطف ما تحت تاثیر ترشح هورمونها و مواد مختلف در سیستم ایکس است. وقتی ما خوشحال یا عصبی میشویم، هورمونهایی ترشح میشوند؛ اینکه کورتیزول ترشح بشود یا سروتونین یا دوپامین، بستگی به رفتار و کردار ما دارد.
به قلم: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر رضوان، رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون سوم)
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر فرزانه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
85