دلنوشته همسفر حسین از لژیون یکم به راهنمایی همسفر مصطفی در رابطه با حس و حال خودش نسبت به کنگره
سلام دوستان حسین هستم یک همسفر. مسافر من احمد با ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شد؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و حشیش، راهنمای خوبشون آقای مهدی سنچولی، راهنمای خودم آقا مصطفی عظیمی زاده، مدت ۱۱ ماه سفر کرد به روش DST، داروی درمان شربت OT، ورزش خودم و مسافرم هر دو در کنگره والیبال و اکنون هم نزدیک ۷ سال است که آزاد و رها هستند.
دنبال کردن کلاس های جهانبینی، نوشتن سیدیها، خواندن و مرور کتابها و نوشتار های آقای مهندس، من را وادار کرد که کمی به انسان بزرگی مثل آقای مهندس و سیستمی به نام کنگره ۶۰ فکر کنم. تا قبل از اینکه من سیدی نوشتن را شروع کنم و بدانم که مهندس چه کارهایی کرده اند و ساختار فکری ایشان چه هست و در کل، این سیستم چه کار هایی انجام میدهد، چندین سال در پارک حضور داشتم و از انرژی آن استفاده میکردم و به ورزش والیبال می پرداختم. در آن مقطع زمانی، من علاقهای به حضور در شعبه نداشتم و فکر میکردم که شعبه یک فضای خسته کننده است که باعث تلف شدن من میشود؛ منی که به ظاهر هیچگونه تخریبی نداشتم. در حال حاضر که یک سالی هست که در فضای بیکران کنگره ۶۰ شنا میکنم، احساس و نظر دیگهای پیدا کردهام که این به خاطر آشنایی و شناخت بیشتر من با کنگره و کاری که جناب مهندس انجام میدهند است. هدف من در این دلنوشته، پرسیدن سوال خوب هر فرد از خودش است. در علم کسب و کار گفته میشود که هر شخص در کار خودش، اگر سوال خوب از خودش بپرسد، ۵۰ درصد موفقیت را رفته است. حال ما با استناد بر این قضیه، اگر در کنگره سوال خوب از خودمان بپرسیم کار درستی کردهایم؛ چون به قول جناب مهندس: سوال پرسیدن و جواب دادن به آن هم، نوعی تعیین مسیر است. آیا تا به حال فکر کردهایم که چرا همه جلسات دبیر دارد و اطلاعات هر جلسه در هر نقطه از کشور را کسانی هستند که دقیق مکتوب میکنند و بایگانی میشود؟ چرا باید موضوع جلسات و خلاصه صحبت های استاد نوشته شود؟ یا چرا لایو های مهندس و لژیون پزشکان در سایت و سیدیهای مهندس در اپلیکشن دژاکام ذخیره میشود؟ جواب این سولات در آخرین جمله از کتاب ۱۴ مقاله است، جایی که پروفسور ویلیام وایت در پیامی برای آقای مهندس مینویسند و میگویند: (امیدوارم این منابع، مورد استفاده تاریخنویسان آینده قرار بگیرد) آيا تا به حال فکر کردهایم که این یعنی چه؟ یعنی اینکه در آینده یا قرن های بعد، روزی افرادی راه کنگره ۶۰ و خط فکری آقای مهندس را ادامه میدهند؛ اگر بیشتر کتاب ۱۴ مقاله را مطالعه کنیم، میبینیم که چند جا جناب مهندس فرضیه هایی ارائه دادند و گفتند که از محققین و دانشمند ها ميخواهند که ادامه این تحقیقات را ادامه دهند و قطعا افراد زیادی در آینده غبطهی مسافران و همسفرانی چون ما را میخورند که در خط زمانیای حیات میکنیم که جناب مهندس هستند و ما هر روز از اطلاعات و آگاهی تازه ایشان استفاده میکنیم. در تصدیق حرف های من، مشارکت دیدهبان محترم آقای سنچولی را در هفتهی گلریزان سال ۱۴۰۱ ببینید که گفتند: (حرف های آقای مهندس را شاید هزار سال بعد بفهمند) گویی که هر چه دانایی افراد در کنگره بیشتر میشود، عظمت دنیای کنگره ۶۰ و جناب مهندس را بیشتر درک میکنند. همانطوری که خودمان هر چه جلوتر میرویم، احترام بیشتری برای مهندس قائل میشویم؛ چون بیشتر میفهمیم و این فهمیدن احترام بیشتری می آورد. در انتهای حرف هایم میخواهم از راهنمای خودم آقای مصطفی عظیمی زاده، تمام خدمتگزاران و مسافران و همسفرانی که از گذشته تا کنون در کنگره بودند تشکر کنم که اگر آنها نبودند من هم نبودم. ممنونم که دلنوشته بنده را مطالعه نمودید.
مرزبان خبری: همسفر امین
تایپ: همسفر حسین لژیون اول
ویراستاری: همسفر پوريا لژیون اول
ارسال خبر: همسفر معین لژیون چهارم
سايت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
57