English Version
This Site Is Available In English

هر آنچه در درون ماست بیرون ما هم وجود دارد

هر آنچه در درون ماست بیرون ما هم وجود دارد

جلسه هماهنگی و آموزشی لژیون‌های سردار با استادی دیده‌بان محترم علیرضا زرکش با دستورجلسه «بنیان» سه‌شنبه 27 آذرماه 1403 ساعت 5:30 بعدظهر در ساختمان حسام‌زاده شروع به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. هفته‌ی آینده هفته‌ی بنیان است، اتفاق بزرگی رخ‌داده است و ما درون اتفاق هستیم؛ ولی از آن خبر نداریم، بیرون از کنگره درگیر ناراحتی‌ها و مشکلات ولی درون کنگره از اتفاقات ناخوشایند به‌دور هستیم. کنگره درحرکت است و اگر سرعتمان را کم کنیم از حرکت جا می‌مانیم و مجدداً وارد فضای منفی می‌شویم، هرقدر به تفکر بنیان کنگره نزدیک‌تر باشیم شرایط بهتری را تجربه می‌کنیم.

هرچقدر پیش می‌رویم متوجه می‌شویم مهندس دژاکام چقدر مهندسی می‌دانند، یک‌بار از جناب مهندس پرسیدم آیا تصور می‌کردید کنگره به این جایگاه برسد؟ اگر من متوجه مسیر نیستم و نسبت به مسیر آگاهی ندارم اشتباه از من است، ما می‌گوییم از بزرگ‌ترین دشمن که جهل و ناآگاهی است به خدای بزرگ پناه می‌بریم؛ اما چگونه! مبحث روی نادانی و زیر نادانی، روی دانایی زیر دانایی؛ روی نادانی چیست؟ نادانی. زیر نادانی چیست؟ جهل.

از روی نادانی و زیر نادانی که بزرگ‌ترین دشمن انسان است پناه می‌بریم به خداوند، در ۱۴ ثانیه. استاد امین و مهندس می‌گویند هر آنچه در درون ماست بیرون ما هم وجود دارد، اگر قرار است اتفاقی در بیرون رخ دهد بایستی ابتدا در درون ما شکل بگیرد و آن معرفت است، اولین ضلع در سفر اول معرفت و عمل سالم است. اگر شخصی جهل، نادانی و نیروهای بازدارنده را نشناسد نمی‌تواند سفر کند، تا زمانی که در این مکان است سطح انرژی زیاد است؛ اما از این در که خارج شود حفظ انرژی به‌دست‌آمده غیرممکن است اگر شخص به معرفت و شناخت دست پیدا نکند.

به همین خاطر بعضی افراد دائماً خشمگین و عصبی هستند، این نیرویی درونی است و شخص مجبور به پوشیدن ماسک برای پنهان کردن حس خشم و شهوت می‌شود. اگر معرفت درون را بشناسیم توانایی پناه بردن به قدرت مطلق را به دست می‌آوریم و کلید این توانایی جز بخشش نیست. کلماتی که درکنگره دررابطه‌با آن‌ها صحبت می‌کنیم قبلاً هم وجود داشته‌اند؛ اما دلیل تأثیر مطالب امروز در ذهن ما این است که صاحب این کلمات خود نیز بخشش دارد.

لژیون سردار شروع سفر دوم است، افرادی که در این زمین، بازی می‌کنند بایستی قدرتمند عمل کنند و افراد دیگر را هم در این موضوع سهیم کنند، جناب مهندس گفتند تنها ماندن در بهشت هم خوشایند نیست به همین خاطر مدام به افراد متذکر می‌شوند که اندیشه، فکر، عمل و ذهن اهمیت دارد. بدون بخشش حرکت صورت نمی‌گیرد و تنها کلام خالی است؛ مانند باد. ۱۴ ثانیه در سکوت به خداوند پناه می‌بریم و ۱۴ ثانیه خواسته‌مان را در سکوت در ذهنمان متصور می‌شویم و این موارد در قاموس هستی قانون‌اند. سکوت می‌کنیم تا درک کنیم و اجازه دهیم حس‌های منفی از ما عبور کنند، خواسته‌های خود را مطرح می‌کنیم و اجازه می‌دهیم جمع شوند. گاهی به دشمن خود بایستی اجازه‌ی عبور و رد شدن دهیم و گاهی به دوستمان اجازه‌ی جمع‌شدن دهیم.

جناب مهندس می‌گویند ۲۰ سال است که دارند دانشگاه را می‌سازند، در ۱۴ ثانیه‌ی خواستن و تزکیه و پالایش می‌کنند، در ۱۴ ثانیه‌ی پناه بردن به قدرت مطلق. این‌ها رمز و راز هستی کنگره هستند، لایه‌های زیرین وادی‌ها و نانوشته‌ها در درون نوشته‌ها هستند؛ اما برای افرادی که می‌خواهند تغییر کنند، تبدیل شوند و ترخیص شوند. افرادی که گوش شنوا دارند و مقاومت نمی‌کنند؛ بلکه استقامت می‌کنند، با آموزش و اطلاعات برای خود اندازه می‌گیرند و می‌بافند.

امروز در کنگره همه‌ی ما باید خردمند باشیم، اهل فکر و تفکر باشیم. بایستی بتوانیم خواسته‌های خود را با جزئیات در ۱۴ ثانیه متصور شویم و به خشم و شهوت اجازه‌ی عبور دهیم. به تصاویر گذشته در زندگی‌مان اجازه‌ی عبور دهیم، حتی با ثانیه‌ای قبل نباید درگیر شویم، از الآن به بعد اهمیت دارد. اگر صاحب بخشش باشیم می‌توانیم از این کلمات استفاده کنیم؛ ولی اگر صاحب بخشش نباشیم از این در که خارج شویم باوجود داشتن حال خوب نمی‌توانیم آن‌ها را عملی کنیم، این کلمات دستگیره‌ای ندارند که در دستان ما جا شوند.

باید شاگرد زرنگ کنگره بود و از کلمات بهره برد، افرادی می‌توانند که بخشنده باشند، سال‌های حضور در کنگره مهم نیست مهم بهره‌بردن است. خدمت کردن داستانش با بخشش متفاوت است، بخشش مال چیز دیگری است. تمام راهنماها و ایجنت‌ها و دیده‌بان‌ها در این زمین، بازی می‌کنند؛ زیرا می‌دانند و آگاه هستند. اگر جز این باشد این آتش ویرانگر مهار نمی‌شود شاید به آسایشی موقت برسیم؛ ولی آرامش نخواهیم داشت. شخصی آرامش دارد که قوانین را بلد باشد و ما به‌عنوان رهجوی کنگره باید در مکتب جناب مهندس صاحب‌کلام و مکتب و جایگاه باشیم.

ما در سفر دوم با صور آشکار بازی می‌کنیم، خویش و خویشتن باید همدیگر را بپذیرند، عین غیب را بپذیرد و تن خویش را و آشکار پنهان را و این اتفاق درگذر زمان میسر می‌شود، بایستی پذیرفته شویم، با اعمال خود و کلام خود موردپسند هستی واقع شویم در غیر این صورت بازنشسته می‌شویم؛ اما نمی‌دانیم که هستی بازنشستگی ندارد. بایستی در این مسیر مؤثر باشیم و برای مؤثر واقع‌شدن راهی جز بخشش نیست.

هرچه بیشتر بخشش‌کنیم هستی می‌خواهد ما را امتحان کند، هستی از اعمال ما آگاه است هرقدر ازنظر ما کوچک و کم‌اهمیت باشند، همه‌ی اعمال حساب‌وکتاب دارد. اگر خداوند زرنگ نبود افرادی در سختی و افرادی در آسایش نبودند، در کلام خود می‌گوید به نشانه‌ها توجه کنید و نشانه‌ها الگوها هستند، الگو جناب مهندس است. اگر در مقابل دیگران مقاومت کنیم دچار دردسر می‌شویم چه در کلام و چه در عمل، هیچ تفاوتی باهم نداریم بایستی به همدیگر اجازه‌ی صحبت و عمل دهیم.

کنگره برای تعدادی از افراد معطوف شده به سفر اول و لژیون و راهنمای سفر اول، درحالی‌که برای سفر دومی‌ها مهم‌ترین لژیون، لژیون سردار است. با حضور در لژیون سردار تفاوت در کلام ما احساس می‌شود. لژیون سردار برای همه‌ی افراد درکنگره ست و همه بایستی از این مسیر عبور کنند. امروزه افرادی که خدمت می‌کنند نباید برای خدمت خودشان اسم بگذارند. باید از هستی بخواهیم تا به ما داده شود، زمان مشخص نیست؛ ولی اتفاق می‌افتد. افرادی که خدمت می‌کنند برای به‌دست‌آوردن باید بداند چطور به خواسته‌ی خود برسد، اگر ندانیم و ناآگاه باشیم برای ما جز عذاب نیست، باید لیاقت داشتن آن جایگاه را در ادامه‌ی مسیر حفظ کنیم. هستی در مقابل بخشش باز به ما می‌دهد تا ما از مسیر خارج شویم، باید بلد باشیم چگونه بازی کنیم و بعد از رسیدن به خواسته‌هایمان عمل صالح داشته باشیم.

بخشش شمشیری دو لبه ست که هم صور آشکار را اصلاح می‌کند و هم صور پنهان را. شمشیر را اگر به دست خشم دهیم سوار شهوت می‌شود، ما نمی‌توانیم خشم و شهوت را از بین ببریم بایستی از آن‌ها استفاده کنیم و بتوانیم خشم را بر روی شهوت قرار دهیم و این راهی جز تزکیه و پالایش ندارد. بخشش حق است، خداوند حق است، محبت، عشق و بخشش را به یاد داشته باشیم.

رهایی که ما در کنگره به آن دست پیدا می‌کنیم بی‌نهایت ارزش دارد. حتماً صحبت‌های جناب مهندس حکمتی درون خود دارند و اگر ما به کلمات عمل کنیم به حکمت دست می‌یابیم در غیر این صورت نتیجه‌ای کسب نمی‌کنیم. هیچ فردی در زندگی از کمک‌کردن به دیگران و انفاق و بخشش ضرر نخواهد کرد، زیرا هستی نظاره‌گر است و از اعمال ما آگاه است. در بعضی موارد ما بایستی کاری را انجام دهیم تا هستی بداند ما هستیم و خواسته‌هایمان را تصور کنیم تا به آن‌ها برسیم، البته تزکیه و پالایش را نباید فراموش کنیم. افرادی که حاضر نیستند ببخشند و از چیزی بگذرند نمی‌توانند حتی فکر کنند، با بخشش اتفاقات جور دیگری در زندگی رقم می‌خورد.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .