سلام بر شما ای بزرگ مرد مهربان، درود خدا بر شما که مفهوم عشق و محبت واقعی را به من آموختی، مسیر زندگی را به من آموختی، فهمیدم هر قدر هم تحصیلات داشته باشم بزرگترین علم، علم درست زندگی کردن است. با وادیهای عشقت زندگی کردم، با کتاب ۶۰ درجه زیر صفر راه درست را شناختم.
توانستم درک کنم و بفهمم حال مسافرانم را و همسفر و بال پروازش باشم. با سیدیها؛ هر روز مطلب تازهتری آموختم. از معبدی غریب، به بهشتی که بر سر در آن نوشته است، کنگره ۶۰ رسیدم. کتاب عشقت را خواندم، وادی اول؛ امید را در دلم زنده کرد؛ در وادی چهارم فهمیدم مسئولیت زندگی بر عهده خودم است گریه و زاری، گله و شکایت به درگاه خدا را رها کردم، الان اگر نماز میخوانم از روی عشق است؛ چون امیدوارم و آرامش دارم.
افتخار میکنم جزئی از خانواده کنگره ۶۰ هستم، زمانی درمان مسافرم برایم آرزو شده بود؛ اما حالا ما رها هستیم و حال ما خوب است. حال و روز گذشته خودم و خانوادهام را هیچ وقت فراموش نمیکنم که با چه حالی وارد کنگره شدیم.
کسی که بهشت را بر روی زمین پیدا نکند در آسمان نیز نمیتواند پیدا کند. بهشت من کنگره ۶۰ است و شما و راهنماها فرشتههای این بهشت هستید. خانه خدا نزدیک من است و تنها اساس آن عشق و محبت است. در کلام آخر استاد بزرگ عشق؛ همیشه به خاطر آرامشم از خدای مهربان تشکر میکنم؛ چون کسی همچون شما را سر راهم قرار داد. برای شما از خداوند بزرگ سلامتی و طول عمر آرزو میکنم، تا مردههای متحرکی که در یخبندان اسیر شدهاند را زندگی دوباره ببخشید.
من به عنوان یک همسفر سلامتی مسافرم، حال خوش خودم و خانوادهام را بهترین هدیه خداوند میدانم. بزرگ مرد مهربان، همیشه دعایت میکنم و بهترینهای دنیا را برای شما و خانواده محترمتان خواستارم.
نویسنده: همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر الهام، رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)
ویراستار: همسفر سعیده، رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)
ارسال: همسفرناهید، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی آزادشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
30