بسم الله الرحمن الرحیم
آقای مهندس در سیدی «قلب» میفرمایند:
اهمیت وادی سیزدهم و چهاردم در این است که در قلبها، رودخانهها و بحری جاری بشود که سرچشمه آن زمین و سماء است و هرگز خشک نمیشود. هموار نمودن و باز نمودن قلبها بسیار سخت است و با ضرب تازیانه این دردها بیشتر، سخت و غیر قابل تسخیر میشود؛ اما این فرمان، فرمان خداوند است که مرض را به طور عمیق درمان بنماییم و این بسیار سخت است. تنها درمان مرض نیست؛ زیرا همیشه سالم بودن، مهمترین است و بسیار زمان لازم دارد. اکنون دیگر درمان در یک قدمی است.
قلب در سینه است و حسی ندارد؛ یعنی درد نمیگیرد. قلب مرکز پمپاژ خون است و مرکز محبت نیست. در کتاب آسمانی ما، خداوند به پیامبر میفرمایند: «آیا ما سینه تو را گشاده نکردهایم؟» اینجا منظور قلبی که خونرسانی میکند، نیست.
ما سه جمله در کنگره داریم که بسیار کلیدی هست که تمام جهان آفرینش بستگی به این سه پارامتر یعنی صوت، نور و حس دارد. خداوند ابتدا کلمه را آفرید و کلمه یعنی صوت. در قرآن آمده است که خداوند نور آسمانها و زمین است. نور و صوت چیزی است که هستی را بوجود آورده و ارتباط با آنها انجام میشود. در قرآن سه کلمه همیشه با هم میآید: سمع، ابصار و قلوب. سمع مربوط به شنوایی، ابصار مرتبط با چشم و قلوب برای حس است. قلب یعنی مرکز حس. وقتی گفته میشود قلب فردی از سنگ و سیاه است؛ یعنی حس وی از سنگ است. صوت و نور را از طریق حس درک میکنیم. خراب بودن حس از کینه، دشمنی، حسادت، مردمآزاری، مال مردمخوری و... به وجود میآید. زمانیکه خودخواهی و خودپسندی باشد، قلب سیاه و حس خراب میشود.
اکثر انسانها در هنگام ایجاد مشکل به جای پیدا کردن راه حل، به دنبال فرد مقصر هستند؛ مانند داستان فردی که وقتی در معرض نیش مار قرار گرفت، به جای درمان، به دنبال مار رفت تا آن را تنبیه و ادب کنند. انتقامجویی و دنباله مطلب را گرفتن یعنی حس سیاه است و آسودگی و در بهشت بودن یعنی داشتن حس خوب. اگر خواهان آسیب یا مشکل برای دیگران هستیم، قلب و حس ما سیاه است. همه چیز به حس بستگی دارد. حس دریافتکننده صوت و نور است؛ بنابراین برای روشن نمودن قلب باید حسهای منفی را از خود دور کنیم؛ پس قلب شد مرکز احساس که جایگاه آن در سینه است. هموار نمودن قلب نیز کار سختی است و با ضرب تازیانه این دردها بیشتر سخت میشود. در کنگره به روی همگان باز است و هر که بخواهد میتواند بیاید و برود؛ اما در کمپ اینگونه نیست، درها بسته است و به ضرب تازیانه میخواهند حسها را عوض کنند.
مرض را به طور عمیق درمان بنماییم. بسیاری از افراد علم بسیاری فرا میگیرند؛ اما عمل نمیکنند. دانش به تنهایی کاربرد ندارد؛ زمانی دانش سودمند خواهد بود که عمل شود و با انجام آن حس عوض میشود. تغییر و خروج حس از آلودگیها، زمان نیاز دارد. در حاشیه بودن، ما را از زندگی ساقط میکند. پرداختن به حاشیهها وقت، انرژی، توجه و قدرت ما را میگیرد. در پی برنامهریزی برای زندگی خود باشیم و به مسائل بیهوده اطراف توجه نکنیم.
تنها درمان مرض، مسئله نیست؛ بلکه همیشه سالم بودن در اولویت است. سالم بودن جسم، روان، اندیشه و احساس مهم است. باید برای سالم بودن و سالم ماندن پیشگیری کرد که مهمترین آن افکار و احساس سالم است. اولین چیزی که در صورپنهان باید درست شود، حس است. حس بسیار مهم است و تمام گیرندگی بستگی به حس دارد.
با نیروی عقل و ایمان، کلمات الهی را در سطوح مغز حک کنیم و با جان خود آبیاری کنیم. بدین ترتیب میتوانیم حسهای خراب را اصلاح کنیم. کلمات الهی یعنی مسائل ارزشی مانند: نداشتن ظن بد، از بین بردن حسادت، کینه و خودخواهی، ندادن شهادت دروغ و... بعضی انسانها برای خدمت به دیگران از مال و جان خود میگذرند و این موقعی اتفاق میافتد که حس تصفیه شده باشد.
در جهان مادی، انسانها برای رسیدن به صراط مستقیم درگیر نیروهای بازدارنده میشوند. نیروهای بازدارنده مرتب فعال هستند و باید اینگونه باشد؛ چراکه انسان آزموده میشود. مهم این است که ما راه مستقیم را انتخاب کنیم و بتوانیم با نیروی عقل و ایمان حس خود را درست کنیم.
منبع: قلب
نویسنده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
رابط سایت: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
ویرایش نهایی: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
61