جلسه دوم از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دکتر احمد به استادی مرزبان همسفر مرجان، نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری موقت راهنمایتازهواردین همسفر زهرا با دستور جلسه " OT " در روز دوشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه OT است و جا دارد من همینجا تشکر کنم از آقای بابک لطفی دیده بان محترم OT و تمام عزیزانی که در قسمت OT خدمت میکنند. شاید خیلی دیده نشوند ولی خیلی ارزشمند هستند. جناب آقای مهندس در صحبتهای چهارشنبه گفتند یک چیزی حدود ۱۳۷۰ نفر خدمتگزارهای OT هستند و این خیلی ارزشمندو خیلی قشنگ است. اما دستور جلسه OT، برای مسافر یک معنی دارد، برای من همسفر هم یک معنی دارد. مسافر OT را برای درمانش استفاده میکند و خیالش راحت است. وقتی که یک زمانی تریاک استفاده میکرد، وقتی میخواست تریاک را بگیرد سخت بود تشخیص اینکه آیا خوب است و یا نامرغوب و بد است. به قول آقای مهندس انشالله روزی برسد که در کشور خودمان خشخاش کاشته بشود و بدون هیچ حاشیهای باشد. صحبتهای آقای مهندس خیلی من را تکان داد و خیلی قشنگ درباره OT صحبت کرد. همسفرها یک برداشت دیگر از OT دارند. شاید پیش بیاید همسفری وارد شعبه شود و بگوید ای داد و بیداد دوباره باید دارو بخورد، دوباره باید مصرف کند، این چی است و خیلی سخت است!.. اما وقتی در کنگره آموزش میگیری و با داروی OT آشنا میشوی متوجه میشوی که مصرف OT یکی از اصول درمان است. یعنی رکن اصلی درمان یک مسافر شربتOT است. چون مسافر آمده که درمان بشود، آمده از این به قول معروف مادهای که افیونی و زجر آور بوده، جدا بشود و این برایش خیلی ارزشمند است. کاری به صور پنهان و آشکار و جهانبینی ندارد. آن مسافری که میآید، فقط پناه آورده که درمان شود و خیلی خوشحاله که در اینجا به او دارو میدهند. ما هر بیماریی داشته باشیم، خوشحالیم که دارو دریافت کنیم و خوب شویم. مسافر هم این دید را دارد و خیلی خوشحاله دارو میگیرد، ولی برای همسفر چطور؟ برای من همسفر خیلی فرق میکند. OT برای من همسفریی که شاید سالها تو سر خودم میزدم و میگفتم چرا مصرف میکند خیلی متفاوت است. برای من مرجان که مسافرم میرفت و در پارکینگ مصرف میکرد و من مدام ساعت رو نگاه می کردم. البته راهنمای تازهواردین چند بار این را به من تذکر داده بود که نباید کاری به کار مسافرم داشته باشم و به من میگفت یعنی واقعاً ساعت میگیری، چرا ؟! میگفتم چون میبینم روز به روز داغونتر میشود، از این نظر ناراحتم. من همسفر از این ناراحت بودم که دارو مصرف میکند و دارم از دستش میدهم. ولی در سفر DST خوشحال بودم که دارو مصرف میکند و دارم به دستش میآورم و هر روز بهتر میشود. این دید همسفرها به این دارو خیلی ارزشمند است. این دستور جلسه برای این است که چگونه به این شربت نگاه کنیم. OT یک شربت خیلی باارزش است. برای من مرجان که یک جورایی مواد مخدر خط قرمزم بود یعنی از همان بچگی خط قرمزم بود، دست خودم نبود، اما دچارش شدم، گرفتارش شدم و سخت بود و خیلی سخت، شاید ادب شدم وقتی با این سختیها آشنا شدم. ترس کنگره تو وجودم بود که من که مسافر ندارم من را از کنگره بیرون میکنند، اما خدا را شکر اتفاق افتاد و دریافتش کردم. شاید برای اینکه خیلی نگران بودم که تریاک همه زندگی من را دارد نابود میکند اما همین شربت تریاک زندگیم را نجات داد. ما همسفرها گاهی از دید خودمان نگاه میکنیم و کاری به مسافرها نداریم. مسافرها خیلی دیدگاهشان داخل کنگره با همسفرا فرق دارد. شاید من یک جورایی از بچگی نگران مواد مخدر بودم اما متاسفانه پدرم گرفتار شد و بعد همسرم گرفتار شد. ما باید همیشه قدردان OT باشیم، قدردان کنگره ۶۰ باشیم، قدردان آقای مهندس باشیم. یعنی هرچه داریم از آقای مهندس داریم و هر چه داریم از کنگره ۶۰ هست و هرچه که قراره در آینده به دست آوریم از کنگره ۶۰ هست.
در آخر هم تبریک میگویم به همه عزیزانی که در آزمون راهنمایی قبول شدهاند انشالله موفق و پیروز باشند.
مرزبان کشیک:همسفر الهام
تایپ: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون اول)
عکاس:همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال:همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد_اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
68