هیچ کس نمیتواند با زور و خشم وارد قلب ما انسانها شود. انسانها همه دارای دو چهره هستند، یک چهره بسیار خشمگین طوفانی و طغیانی و یک چهره بسیار آرام و متین، من تصور میکنم اصلاً انسان بد وجود ندارد خداوند اصلاً انسانی که ریشهاش بدی و طغیانی باشد را خلق نکرده در ریشه هیچ کس بدی وجود ندارد در اثر مسائل متعدد این واقع رخ میدهد که انسانها کدام چهرهشان را نشان دهند؟ ما تعیینکننده هستیم که انسانها کدام چهرهشان را به ما نشان دهند و انسانها چگونه واکنش نشان دهند آن واکنش دست ما هست.
کاری که ما میتوانیم با محبت انجام دهیم نمیتوانیم با خشم و دعوا انجام دهیم، نباید در همه جا محبت کرد وقتی یک شیر درنده حمله میکند نمیتوان محبت کرد در جایگاه خودش باید محبت کرد البته همه انسانها خوب هستند به رفتار ما بستگی دارد که چگونه رفتار کنیم یا میتوانیم با رفتارمان انسانها را تحریک کنیم یا میتوانیم با رفتارمان انسانها را پر کنیم.
باید به عمق حرفهای انسانها توجه کنیم به درون انسانها برویم به صحبتهایشان گوش کنیم ببینیم درونشان چگونه است. ما یک پروندهای را قبول کردهایم که هر کس این پرونده را قبول کرده به زمین گذاشته است پرونده درمان قطعی و به تعادل رسیدن یک فرد معتاد. ما در کنگره سعی کردیم واژهها را درست انتخاب کنیم. فرق بین معتاد و مسافر این است معتاد کسی است که دائم مصرف میکند ولی مسافر کسی است که میخواهد دیگر مصرف نکند. حرمت و قوانین کنگره در دست مرزبان هست باید آن را حفظ کند.
در کنگره به هیچ کس نمیگوییم مریض، در کنگره دکتر نداریم، درمان گر نداریم، مدد کار نداریم، پزشک نداریم، مشاور نداریم ما در کنگره فقط یک راهنما داریم و یک رهجو داریم راهنما کسی است که راه را نمایان میکند، رهجو کسی است که جوینده راه است کسی است که دنبال راه میگردد تا راه درمان اعتیاد را پیدا کند.
اگر کسی را پدر یا مادرش به زور کنگره بیاورد این فرد رهجو نمیشود وقتی کسی نمیخواهد به کنگره بیاید این رهجو نمیشود. وقتی کسی وارد کنگره میشود سه جلسه مهمان کنگره است در این سه جلسه به او مهلت میدهیم تا ببیند کنگره را قبول دارد یا ندارد. بعد از سه جلسه راهنما انتخاب میکند وقتی راهنما انتخاب کرد به او میگویند رهجو و مسافر وقتی میخواهد راهنما انتخاب کند با احساسش انتخاب کند نباید با حرف دیگران راهنما انتخاب کند.
وقتی یک تازه وارد رهجو شد باید هدف داشته باشد هدف رسیدن به درمان داشته باشد. رهجو نمیتواند به دو گروه برود مثلاً هم گروه x هم کنگره چون هدف گروه x ترک اعتیاد است و هدف کنگره درمان اعتیاد، اینها باهم متفاوت هستند هر دو را نمیتواند انجام دهد. رهجو باید به راهنمایش اعتقاد داشته باشد باید ایمان داشته باشد این اعتماد را راهنما باید به وجود بیارد.
رهجو باید به کنگره اعتقاد داشته باشد تا به درمان برسد، کنگره هدف نیست کنگره یک وسیله است، وسیلهای است که میتواند به رهایی برساند. رهجو نباید نظر دهد سؤال کند. مسئله بعدی رهجو باید به داروی کنگره ۶۰ اعتقاد داشته باشد باید به شربت OT اعتقاد داشته باشد تا به رهایی برسد اگر نداشته باشد به درمان نمیرسد رهجو باید هر هفته یک سی دی گوش کند.
درمان اعتیاد بسیار سخت است از نظر انسانهای روی زمین درمان اعتیاد غیر ممکن است فقط ما در کنگره درمان را ممکن کردیم. سفر اول یک لذتی دارد که در هیچ جای دنیا ندارد اگر در سفر اول درست سفر کنند این لذت را در هیچ جای دنیا نمیبینند.
مطلب دیگر وظایف رهجو باید ۱۵ دقیقه مانده به جلسه در کنگره حضور داشته باشد ساعت در کنگره ۶۰ اختراع شده است وقتی میگویند ۹ صبح جلسه آغاز میشود باید ۹ صبح در کنگره حضور داشته باشد.
منبع: سیدی وظایف راهنما و رهجو
نویسنده: همسفر علیرضا
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
151