دنیای بیرون از کنگره اعتیاد را عادت می‏ داند

به نام قدرت مطلق الله

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر. مدت ده ماه و شش روز سفر کردم به روش دی اس تی با داروی اوتی با راهنمای خوبم آقای اصغر غفاری؛ در ادامه وارد لژیون ویلیام شدم.  راهنمای محترم آقای اصغر غفاری رهایی از بند مواد و نیکوتین دو سال و بیست و هشت روز.
1- عدم درمان سیگار ترس است یا عادت؟
انسان موجودی است با صفت‌های خیلی زیاد می‌تواند هم از روی ترس باشد و هم عادت البته به جای عادت از نیاز استفاده بشود کلمه نیاز قشنگ‌تراست چون دنیای بیرون از کنگره اعتیاد را عادت می‏‌داند از معنای واژه لغوی که اعتیاد یعنی عادت ولی ما این را متوجه شده‏‌ایم که نیاز است وقتی چیزی از بیرون استفاده می‌کنیم و در بدن وجود دارد باعث سرخوشی می‌شود حالا سیگار هم همین داستان را دارد یک سری‌ها از روی ترس که نمی‌خواهند درمانش کنند و یک سری هم از روی نیاز؛ احساس نیاز به سیگار دارند می‎‌‌‌‌‌ ترسند و نمی‌آیند که درمان شوند.
2- اینکه می‌گویند سیگار من را آرام می‌کند علتش چیست؟
خب ما در کنگره با سیستم ایکس آشنا شده‌ایم و متوجه شده‌ایم که سیستم ایکس یک سری از قسمت‌های بدن است و یک سری از عصب‌ها است که مواد شبه افیونی تولید می‌کند و با گردش خون به قسمت‌هایی که نیازاست می‌فرستد. برای مغز و برای هر قسمتی از بدن یکی از چیزهایی که در سیگار وجود دارد حالا نیکوتین می‌آید روی خمر اسیتیل‌کولین می‌نشیند و شما بعد از استفاده از سیگار دچار آن سرخوشی، آرامش و لذت می‌شوید و رفته رفته بعد از غذا خوردن دوست دارید که یک سیگار بکشید یا قبل از خوابیدن یک سیگار بکشید یعنی هر کاری که می‌خواهید انجام بدهید باید قبلش یا بعدش یک سیگار بکشید تا آن لذت و آن آرامش که غیر طبیعی است در بدن شما تولید شود تا شما آن لذت را ببرید.
3- آیا موضوعی هست که دوست داشته باشید بیان کنید؟
یک موضوع در قسمت لژیون سردار است که بعضی از بچه‌ها بعضی وقت‌ها می‌شنوم که دوست دارند اول فهم ایجاد شود و بعد بیایند و وارد لژیون سردار بشوند. یکی از پارامترهای بسته شدن حس نبودن ساختار مناسب در انسان است. من تا وقتی که در جلسه لژیون سردار حضور نداشته باشم و‌‌صحبت های بچه‌ها را در لژیون سردار نشنوم چه ساختاری می‌خواد درون من به وجود آید که حس ایجاد شود و من ترغیب شوم و بخواهم که بخشیدن را در آن لژیون یاد بگیرم؟ این یک کلمه‌ای شده یک حرفی شده که بعضی وقت‌ها آدم می‌شنود و جا می‌ماند کسی که روی این حرف بایستد جا می‌ماند و نمی‌تواند بخشش را لمس کند بخشش را احساس کند و آن انرژی که وجود دارد در لژیون سردار در بخشش مال کسب نمی‌کند وقتی کسب نکند تبادل انرژی صورت نمی‌گیرد و شاید حالش خوب نباشد.
4- به نظرتان تخریب سیگار در صورآشکار اثر مخرب دارد یا صورپنهان؟
در صورآشکار که خوب تخریب صد در صد دارد! همان جسمی که شما وقتی سیگار می‌کشید ریه‌ات دچار آن غلظت می‌شود آن قیری که آقای مهندس می‌فرمایند و آن مولاژی که سلولی است که باید ریه را پاکسازی کند و تمیز کند برای این که اکسیژن بیشتری را جذب کنند مولکول‌ها در ریه نمی‌تواند و می‌چسبد به آن قیر و به خاطر این است که یک کسی که یک سال، دو سال یا ده سال است که سیگار مصرف می‌کند چهار قدم که تندتر راه می‌رود به هن و هن می‌افتد و نفس کم می‌آورد. در صورپنهان هم که خوب داستان‌های خودش را دارد و باعث می‌شود که حس آدم بسته شود و خیلی چیزها را نبیند و حس نکند حتی درختی که شاید روبروی خانه شان کاشته شده است و سال‌های سال در آن محل زندگی می‌کند ولی آن درخت را نمی بیند بسته شده است.حس بسته می‌شود در صورپنهان.
5- از جنبه لذت، سیگار لذت بخش بود یا آدامس؟
زمانی که من نگاه درستی ندارم، جهان‌بینی ندارم و با خودم می‌گویم که جسم سالم را می‌خواهی بکنی زیر خاک برای چی!؟  از مواد استفاده می‌کنم، بعدش هم سیگار استفاده می‌کنم، آن لذت هم دارم و هیچ کس نمی ‎تواند منکرش شود ولی ما آگاه نیستیم که چه ضربه‌هایی به فیزیولوژی و کالبدمان که امانت دست ما است که سال های سال به خوبی همه مواد شبه افیونی را تولید می‌کرده و ما حالمان خوب بوده، با نداشتن جهان‌بینی و یک سری حرف‎ها باعث تخریبش می‌شویم. ولی وقتی که متوجه سیستم ایکس می‌شوی و خیلی اتفاق‌های دیگر که در کنگره، دانایی ‎ات را بالا می‌بری و ظرفیت را بیشتر می کنی ظرف وجودی‌ات را بزرگ‌تر می کنی، آن جا است که می‌بینی آدامس لذت بیشتری دارد، چرا!؟ چون وقتی من سیگار استفاده می‌کردم و پدرم سیگاری نبود و خانواده ام سیگاری نبودن مشکل داشتم، به نظر خودم ادکلن می‎زدم، آدامس می خوردم خیلی کارها می‌کردم که بوی سیگار ندهم ولی خودم نمی‌فهمیدم، سر خودم را شیره می ‎مالیدم، آن بو بود. همه می‌فهمیدند که من سیگار می‌کشیدم. ولی چون حس‌های من بسته بود حس بویایی من توسط سیگار خیلی بسته شده بود و طعم و بوی خیلی چیزها را آن‌طوری که باید و شاید متوجه نمی‌شدم. حسم بسته بود و متوجه این موضوع نبود.

6- علت نیمه کاره رها کردن سفر سیگار چیست؟
علتش، نبودن ساختار مناسب؛ ببینید یک راهنما باید بداند که کی و کجا در رهجوها ساختار در وجودشان بسازد.  یعنی آن لحظه‎ای که یک سفر اولی وصل می شود و مصرفش بالاست و پدیده سازگاری می خواهد برایش اتفاق بیافتد و مصرف سیگارش به شدت می‌آید پایین آن لحظه، لحظه هایی است که راهنما می ‎تواند یک رهجو را برای وصل شدن به لژیون سیگار استفاده کند. یعنی آن ساختار را در آن لحظه باید به وجود بیاورد و وصلش کند و از مضرات سیگار برای او تعریف کند تا آن ساختار در وجود شخص شکل بگیرد و وصل شود. وقتی وصل شود و لذت آدامس را احساس کند بهترین سفر را می‌تواند داشته باشد.
7- آیا تجربه ترک سیگار به صورت سقوط آزاد را داشته اید؟
بله؛ آن زمانی که آمدم وارد کنگره شدم تقریبا یک هفته بعد رفتم لژیون سیگار و با خودم گفتم که من چند وقتی است که سیگار نکشیدم لژیون سیگار را می‌آیم ولی آدامس را     نمی‎ خورم و تجربه من این بود که خیلی بازی های فکری، یعنی در جهان ذهنی درگیر بودم و در فکرم با خودم می‌جنگیدم، تا اینکه بعد از سه الی چهار هفته راهنمای عزیزم به من گفت که چند تا قطعه آدامس می خوری، گفتم من اصلا آدامس نمی خورم، آقا من سیگار نمی‎ کشم و قطع مصرف کردم و آن جا تازه فهمیدم که درمان سیگار یعنی با آدامس. از وقتی که شروع کردم به خوردن آدامس تازه متوجه خیلی از آن افکاری که می‌آمد در ذهنم و من اصلا کنترلی روی آن فکرها نداشتم متوجه این موضوع شدم که مشکلی که من دارم از کجا است وقتی که شروع کردم به استفاده کردن از آدامس نیکوتین، خیلی از آن فکرهای منفی و بازی های فکری که برای شخص من اتفاق می‏ افتاد حل شد و متوجه درمان شدم. هر کسی که یک بار، یک بار در عمرش سیگار کشیده باشد، باید درمان سیگار را شروع کند، تا لذت مواد شبه افیونی که خود بدن کامل تولید می‌کند را لمس کند خیلی ممنون متشکرم

مصاحبه و تایپ مسافر علی لژیون دوم
ویراستاری و ارسال مسافر حامد لژیون هشتم