English Version
This Site Is Available In English

چشمه‌ی آب یک منبع و یک هدف دارد

چشمه‌ی آب یک منبع و یک هدف دارد

جلسه چهارم از دوره پنجم لژیون ماهشهر، به استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر عارف و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه « وادی یازدهم و تاثیر آن روی من » جمعه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۸ صبح در پارک فردوس ماهشهر آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر

پیشاپیش هفته OT را در رأس خدمت جناب مهندس و دیگر خدمتگذاران بخش OT تبریک می‌گویم.

در مورد دستور جلسه که وادی یازدهم و تأثیر آن روی من می‌باشد،آقای مهندس در سه بخش درباره‌ی این وادی صحبت کرده است،اگر بخواهم تأثیر جهان‌بینی و دلیل یادگیری آن را در زندگی خودم بدانم در ابتدا لازم است بدانم که چرا به جهان‌بینی نیاز دارم،حلقه‌ی گمشده در درمان اعتیاد و تنها علمی که به درمان اعتیاد کمک می‌کند علمِ زندگی کردن می‌باشد که آقای مهندس نود درصد درمان اعتیاد را جهان‌بینی در نظر گرفتند.

آموزش‌های جهان‌بینی را به جهت اجرا کردن در زندگی فرا می‌گیریم و با سعی و تلاش و به آرامی اثرات این آموزش ها را در زندگی خود حس کنم با توجه به صحبت‌های آقای مهندس و استاد امین  اعتیاد اولین ضربه‌اش را به شخصیت انسان وارد می‌کند و اگر توانست آن را به صورت کامل دچار تخریب کند انسان دگر هیچ انگیزه‌ای جهت تغییر خود ندارد و دیگر هیچ تفاوتی برای آنها ندارد که در چه وضعیت و شرایطی قرار بگیرند،استاد امین در مورد این‌چنین مصرف‌کننده‌هایی می‌گوید همانند فردی می‌باشند که لباس‌های کثیف بر تن خود کرده است، با ریختن چای یا قهوه بر روی لباس‌های او، برای این شخص هیچ تفاوتی نمی‌کند اما فردی که لباس او سفید‌ رنگ‌ و تمیز باشد با ریختن یک قطره چای یا قهوه بر روی لباس او ناراحت می‌شود و تأثیر جهان‌بینی بر روی ما نیز باید به این‌گونه باشد که بایستی من از بخش وجودی خودم مراقبت و نگهداری کنم و آن چیزی که مانند یک دیوار یا یک حائل می‌باشد که باعث می‌شود من در درونِ خودم  احساس امنیت کنم،شخصیتِ من می‌باشد

شخصیت انسان از سه بخش تشکیل شده است: احساس شایستگی،احساس امنیت و احساس معصومیت،که بیشتر ضربه‌ها از این سه بخش وارد انسان می‌شود،یکی از این ضربه‌ها ترس‌های من می‌باشد که اجازه نمی‌دهند تغییر کنم یا حتی صحبت کنم،مسئولیت هیچ‌کدام از کارها را بر عهده نمی‌گیرم و منشأ آن وجود ترس در من می‌باشد.

چهار وادی اول در مورد تفکر می‌باشد و تفکر، آن بذر اولیه می‌باشد که با کاشتن آن می‌توانم امیدوار باشم بعد از یازده ماه محصول خوبی برداشت کنم اگر از ابتدا خواستِ من برای تغییر کردن قوی باشد لازم است از وادی دوم یاد بگیرم من به هیچ نیستم ارزش خودم را بدانم و نباید احساس نا‌امیدی کنم و اگر در مسیرِ تغییر با مشکلات مواجه شدم به حرکت کردن ادامه بدهم و از وادی سوم یاد می‌گیرم که در این مسیر مسئولیت بر عهده‌ی من می‌باشد و از دیگران انتظار کمک نداشته باشم، راهنما و تجربه دیگران در این مسیر کمکم می‌کنند اما باید خوب بدانم من در کجا قرار دارم و در وادی چهارم مسئولیت‌های خود را به خداوند هم واگذار نمی‌کنم و خدا را غولِ چراغ جادو در نظر نمی‌گیرم.

من از کنگره ۶۰ یاد گرفتم که شکرگزاری را در عمل انجام دهم،شکرگزاری می‌تواند نسبت به خداوند باشد و هم می‌تواند نسبت به بنده خداوند،مانند یک فرد کافر که به خداوند کفر دارد یا نسبت به بنده خدا؟یا نسبت به خوبی‌هایی که در دیگران وجود دارد کافر می‌باشم و روی آن خوبی‌ها پوشش می‌گذارم و آنها را نمی‌بینم؟به نظرِ من تعریف کفر این است که خوبی‌های دیگران را نمی‌بینم و شکرگزاری به این معنی است که خوبی‌های دیگران را ببینم و نسبت به آنها واکنش خوب بدهم و متوجه کوچکترین کارِ خوب از دیگران شوم. صبح که در کنگره با دیدن همدیگر خنده بر لب ما جاری می‌شود این یک شکرگزاری می‌شود،تا شکرگزاری نسبت به خداوند.

وادی یازدهم در مورد رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان صحبت می‌کند،چشمه‌ی آب یک منبع دارد و یک هدف،آن مسیری که از این چشمه شروع می‌شود آن تجربه‌ی من در طول سفر درمانم می‌باشد که من چشمه‌های جوشان را در وجودِ خودم داشتم که به عنوان تولید کننده مخدر طبیعی در بدن ما کار می‌کردند که بوسیله‌ی مصرف مواد از کار افتادند و مانند چاه آبی که ما آرام آرام آب آن را خالی کردیم اما بوسیله روشDST و روش درمان در کنگره این چشمه‌های حیاتی را بازسازی می‌کند که از درون مخدرهای طبیعی را در بدن تولید کنند و ما دیگر هیچ احساس نیازی به مصرف مواد نداریم و وسوسه هم نخواهیم شد که مواد مصرف کنیم که این تأثیر اصلی روش DST می‌باشد و در زندگی ما نیز این تعریف  وجود دارد که اگر به قولِ آقای مهندس،من بتوانم هدف از زندگی کردن خود را بیابم دیگر مانند زمان مصرف یک زندگی تکراری نخواهم داشت و با شناخت و آگاهی بتوانم مبدأ خلقت و زندگی خودم را پیدا کنم و اگر جهان‌بینی را به خوبی متوجه شوم،هدف از زندگی که همین کنار همدیگر بودن ما انسان‌ها می‌باشد را پیدا خواهم کرد.

زندگی من نیز مانند یک رودی جاری که در مسیر خود ممکن است با خیلی چیزها برخورد کند،می‌باشد و در زندگی من هم ممکن است اتفاقات گوناگونی بیفتد و یکی از نکات مهم آموزشی در این وادی این است که این  اتفاقات مسیر زندگی من را مانند رودی کج نکند و به شوله‌زار و باتلاق سوق ندهد و باعث شود در یک نقطه‌ای راکد شوم و از خودم مراقبت کنم که در مسیر درست زندگی کنم و با استفاده از آموزش های کنگره بتوانم فضای زندگی‌ام را با دروغ و دیگر کارهای ضدارزش نا‌امن نکنم و سالم نگه دارم تا همچون رودی در مسیر درست زندگی‌ام بمانم و به  هدف حقیقی از زندگی و خلقت برسم.

آقای مهندس می‌گوید یک  شرط و دلیل اصلی وجود دارد که چه کسانی می‌توانند چشمه جوشان و رود خروشان باشند:کسانی که دریافت می‌کنند و باز‌پرداخت دارند،کسانی که یاد می‌گیرند و یاد می‌دهند،کسانی که خدمت دیگران را دیدند و دوست دارند به دیگران خدمت کنند،این دسته از افراد هستند که به بحر و اقیانوس می‌رسند اما فردی که همه چیز را برای خودش می‌خواهد مانند یک چشمه‌ی راکد می‌شود و ذره ذره خشک خواهد شد. اگر به خوبی در کنگره متوجه شویم دلیل خدمت کردن افراد را پیدا خواهیم کرد که سختی و دوری راه،بودن حال خوب یا مال برای آنها معنی ندارد،با هر شرایطی سعی می‌کنند خدمت کنند و به دلیل شادی که در خدمت کردن می‌باشد دارند خدمت می‌کنند،من از زمانی که وارد کنگره شدم شادی را تجربه کردم و قبلاً به دنبال لذت بردن بودم، لذت در تنهایی به دست می‌آید اما شادی را در جمع می‌توان به دست آورد،لذت با خرج و هزینه کردن به دست می‌آید اما شادی در پرداخت کردن می‌باشد،لذت را که تکرار کردم اعتیاد را در من بوجود آورد اما شادی را هر اندازه تکرار کنیم امکان ندارد در ما اعتیاد ایجاد کند.لذت تولید دوپامین در بدن می‌باشد اما شادی تولید سروتونین است و چیزی که باعث می‌شود سروتونین در بدن ما کم شود تولید زیاد دوپامین می‌باشد.

گروه سايت نمایندگی ماهشهر 

تایپ و عکس: مسافر فضیل از لژیون ماهشهر

ارسال مطلب: مسافر محمد صادق 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .