سومین جلسه از دوره بیست و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی باباطاهر همدان با استادی ایجنت محترم مسافر عبدالله، نگهبانی مسافر شاهپور و دبیری مسافر الیاس با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» روز پنجشنبه ٢٢ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ١۶:٠٠ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عبدالله هستم مسافر
قبل از هر چیز برای آقا جلال عزیز که همیشه در شعبه حضور داشتند و الان اینجا نیستند و لژیون خود را تحویل دادند و در کبودرآهنگ خدمت میکنند برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
اما دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من و قسمت دوم تولد پنجمین سال رهایی و آزادمردی آقا رضا عزتی راهنمای تازه واردین است. در ابتدا یک مقدار در مورد وادی یازدهم صحبت کنیم، چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند، یک پیام دارد. ابتدای وادی میگوید آنگاه که روشنایی آبستن تاریکی بود اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. گویی نقطهای تاریک و سیاه در دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام وخزنده برای تاختن به جهان روشنایی آغاز نمود تا برتری خود را در برابر انسان در برابر پروردگار به اثبات برساند. میگوید وقتی روشنایی آبستن تاریکی بود این قضیه همیشه وجود دارد اگر من الان اعتیاد خودم را درمان کردم ممکن است دوباره برگشت کنم چون آن نقطه سیاه هیچ موقع از بین نمیرود. من وارد روشنایی شدم یا کسی که داخل تاریکی است آن نقطه روشنایی در وجودش وجود دارد، اینطوری نیست که همیشه داخل تاریکی بماند، و می خواهد این پیام را به من بدهد.
استاد امین می گوید: درد و رنج باعث شکافتن فهم انسان میشود. من و شما که داخل تاریکی هستیم داخل درد و رنج بودیم یا هستیم این قضیه می تواند تغییر کند میتواند آرام آرام به روشنایی تبدیل شود، منتهی مراتب در اینجا دارد میگوید که در جایی که انسان اختیار دارد اهریمن کینه را به دل گرفت و خواست برتری خود را نسبت به انسان به اثبات برساند. چیزیی که اینجا دارد دوباره به ما پیام میدهد اختیار انسان میباشد. یعنی ما هر کاری که کردیم همه آن کسب کرده دست خودمان است که در کتاب آسمانی قرآن هم به آن اشاره شده است. اگر رضا امروز پنجمین سال رهایی خود را جشن میگیرد این کسب کرده دست خودش است و اگر یک نفر هم پنج سال است که میآید کنگره و هنوز درجا میزند این هم کسب کرده دست خودش است و اختیار کامل دارد. کنگره خیلی قشنگ این قانون را اجرا میکند.
سه جلسه برای تازه واردین را به عنوان میهمان محسوب میکند چرا؟ چون بیاید و انتخاب کند. ممکن است در جاهای دیگر یک مصرف کننده اختیار دست خودش نداشته باشد، آن را داخل کمپ بیندازند. این یکی را مثلا آب درمانی یا خیلی از چیزهای دیگر که خودتان میدانید و همه ما از آن آگاه هستیم ولی کنگره این قانون را رعایت میکند و اختیار کامل را به ما میدهد. شربت سه هفته را به رهجو میدهد و میگوید که برو و با اختیار کامل چون این آگاهی است که میتواند ما را از این بند نجات دهد. به شما آگاهی میدهد، نشانی خودت را به شما میدهد، در مورد مواد مخدر به شما اطلاعات میدهد، دارو را هم به شما تحویل میدهد و میگوید اختیار با توست. اینجاست که آن اختلاف پتانسیل یا منابع صحیح به کمک ما میآید، من میگویم که این داروی من است، برای درمان اعتیاد من است و درست استفاده میکنم.
همانطور که در وادی هم گفته اهریمن روی خطرناک ترین نقطه دست گذاشته است یعنی خمر و آن را در سه مرحله به اجرا گذاشت، که انسانها را از مسیرشان منحرف کند، برای ما خیلی پیام دارد چون ما انسانهایی بودیم که مستقیما با خود خمر در گیر شدیم. خمر یک پرده شد بر روی آگاهی و دانش انسانها. اما ما با کلمه خمر بیشتر آشنا هستیم ممکن است تنفر باشد، کینه باشد و مواد مخدر باشد. اما اینجا در وادی میگوید اهریمن از طریق مواد این سه مرحله را به اجرا در میآورد که در وادی کاملا توضیح میدهد. اما انسان آگاه همانی است که میگوید وادی یازدهم و تاثیر آن روی من، انسان آگاه آن کسی است که بتواند از آن درس بگیرد، کنگره بستر همه آگاهیها میباشد. انشاالله بتوانیم استفاده کنیم و رشد و ارتقا پیدا کنیم و تمامی آن نیرویی که در تاریکی بود را به عنوان یک مکمل استفاده کنیم و به ارتقا برسیم.
اما قسمت دوم دستور جلسه که تولد راهنمای تازه واردین رضا میباشد، آقا رضا در تاریخ ١٧ مهرماه ١٣٩٧ وارد لژیون سوم شد و سفر خودش را شروع کرد. رهایی این عزیز ۶ شهریور ١٣٩٨ میباشد. من داشتم دقت میکردم به اینکه رضا چگونه شد که موفق شد و به رهایی رسید؟ این بود که رضا در تمامی جلسات شرکت میکرد، یکی هم شرکت در ورزش. فرمانبرداری را هم داشتند، اما دو موضوعی که به رضا خیلی کمک کرد یکی شرکت در جلسات بود و دیگری هم شرکت در ورزش جمعهها در پارک بود، که این دو موضوع خیلی به ایشان کمک کرد رهایی خوبی هم گرفت، و شروع کرد به خدمت کردن. ابتدا صدور کارت بود، بعد از آن در امتحانات راهنمایی شرکت کردند و راهنمای تازه واردین قبول شدند. چند سالی در این سمت خدمت کردند، بعدا از آن برای مرزبانی نوشتند، مرزبان دوره قبل بودند و چهارده ماه هم دوره مرزبانی پشت سر گذاشتند، الان هم در خدمت این عزیز هستیم، و هر کار عمرانی که در شعبه داشتیم آقا رضا پیشتاز بود. به همه شما تبریک میگویم و امیدوارم که رضای عزیز در ادامه موفق باشند، انشاالله که این جایگاه نصیب تمامی شما عزیزان شود. متشکرم.
خلاصه سخنان راهنمای تازه واردین مسافر رضا
سلام دوستان رضا هستم مسافر
خدای خودم را شاکر هستم که مسیر کنگره را در سر راه من قرار داد و با کنگره آشنا شدم که بیایم اینجا و به درمان برسم. از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم نمودند و سالیان سال است که در این مسیر خدمت میکنند تا امثال من بیایند اینجا و به رهایی برسند. از همه شما عزیزان چه سفر اولیها و سفر دومیها سپاسگزارم. تشکر ویژه میکنم از استاد عزیزم آقا عبدالله که همیشه گفتم و باز هم میگویم که استاد دژاکام من آقا عبدالله بوده چون کسی که توانست اینجا من را تحمل کند و به رهایی برساند آقا عبدالله بود. از خانواده عزیزم تشکر میکنم از مادرم، پدرم، برادرم و خواهرم که خدا بهترینها را به من داده و همیشه دست بوس و ممنون این عزیزان هستم.
واقعا من هیچ اعتقادی به کنگره نداشتم یعنی وقتی که وارد کنگره شدم به اصرار دائیم بود. یک چیزیی پشت این هست، مشاوره تازه واردین من یک ساعت برای من صحبت کرد و در آخر پرسید که حالا میتوانم فرم مشاوره تو را پر کنم گفتم نه، یک حرفی زد و همان آویزه گوش من شد. انشاالله آن عزیزانی که تازه آمدند کنگره و اصلا اعتقادی هم ندارند این موضوع را در نظر بگیرند، که گفت: ده سال مصرف کردی ده ماه هم شربت بخور ببین چه اتفاقی میافتد! هیچ چیزی تمام نمیشود مواد هست، ساقی هست، همه هستند، شما ده ماه هم این کار را انجام بده اگر جواب نداد برو مصرف کن. یک عهدی با خودم بستم که این برنامه را درست اجرا کنم و حضورم در کنگره طی این ده ماه بدون غیبت باشد. بیشترین کمکی هم که به من کرد ورزش بود.
وادی یازدهم آن چیزی که به من یاد داد این بود که من روی خودم کار کنم و آن چیزی که ما را به آن رهایی و آزادی برساند این است که ما روی خودمان کار کنیم. هیچ چیزی بیرون از ما وجود ندارد، یعنی هر چیزیی که ما میبینیم تلئلو آن در درون ما است، ما باید یاد بگیریم که با دیگران کاری نداشته باشیم فقط اگر توانستیم کمک کنیم و اگر ضعفی از کسی دیدیم انگار ندیدیم و هیچ کاری نداشته باشیم. انسانی که روی خودش کار کند به رهائی میرسد، انسانی که عیب های خودش را ببیند انسانی که بتواند عیب های دیگران را پنهان کند این انسان به رهایی میرسد. از اینکه که به صحبت های بنده توجه کردید متشکرم.
تایپ: مسافر محمد ( لژیون نهم)
عکس: مسافر سعید ( لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
199