به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان، غلامرضا هستم یک مسافر؛
با سالها تخریب و آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک ، هفت ماه و ده روز است سفر میکنم به روش dst با مصرف ۰/۴ داروی درمانی OT در هر وعده، با راهنمایی آقا وحید پیرهادی از لژیون دهم شعبه پرستار.
برداشت من از وادی یازدهم این است:
من هنگامی که وارد کنگره میشوم یکسری آموزشها میگیرم که بدانم اعتیاد چیست و چطور میتوانم آن را درمان کنم و از نیروهای تاریکی و ضدارزشها فاصله بگیرم. به نظرم ساختار کنگره همانند یک پازل است و این پازل حتی اگر یک قطعه آن هم نباشد کامل نیست و تمام کارهایی که باید انجام بدهیم از نوشتن سی دی، دوری از ضدارزش ها و حرکت به طرف ارزش ها، سر وقت آمدن، ورزش کردن، مشارکت کردن، خدمت کردن، احترام به پیشکسوتان و همسفران، آموزش گرفتن و عوض کردن سر خودم با سر راهنما، لباس سفید پوشیدن و... همه اینها برای این است که اگر میخواهم چشمه ای پرآب و جوشان و زلال باشم و دائما بجوشم باید تمامی اینها را رعایت کنم. جناب مهندس تمام این مراتب و ترتیبات را همانند پدری دلسوز برای ما نشانه گذاری کرده اند ،مطمئنا میخواستند که ما را از جهانی تاریک به جهانی روشن و به دور از ترس و استرس و دروغ و زشتی و...هدایتمان کنند و این حال خوب را برای ما خواسته و می خواهند ما را از باتلاق و گنداب، تبدیل به چشمههای جوشان نمایند با آبی زلال برای تبدیل شدن به رودی خروشان و رسیدن به اقیانوسی که به عقیده من آن اقیانوس همان جایی است که از آن انشعاب یافتهایم، انشاالله که بتوانم ذکات بودن در کنگره را بدهم و تبدیل به باتلاق و گنداب نشوم. بودن درکنگره باعث شد که کلی از گره های ذهنیام باز شود و دیدگاهم به جهان و خدا و آفرینش به کلی تغییر کرده و اینها در گذشته از جهل و نااگاهی من بوده و امیدوارم روز به روز پیشرفت کنم و دچار منیت نشوم؛
از این که در جمع دوستانم در کنگره ۶۰ هستم خدا را شکر میکنم و از راهنمای خوبم آقای وحید پیرهادی و تمامی خدمتگزاران کنگره تشکر میکنم.
ممنونم از اینکه به مشارکت من توجه نمودید.
گردآورنده : مسافر مهدی از لژیون دهم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
62