انسان باخارج شدن از مسیر اصلی کنگره خود را بسمت نابودی میکشاند.

اولین جلسه از دوره دهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی کریمان کرمان بادستورجلسه"وادی یازدهم وتاثیرآن روی من"وهمچنین"تولد اولین سال رهایی مسافریاسر"با استادی راهنمای محترم مسافرعلیرضا وبه نگهبانی مسافرحامد ودبیری مسافراحمدروزپنجشنبه 22آذرماه1403ساعت16آغازبکارنمود.
خلاصه سخنان استاد جلسه:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
امروز دو تا دستور  جلسه داریم یکی   وادی یازدهم و تاثیر آن روی من و دیگری تولد یکسال رهایی آقا یاسر می‌باشد ضمن تبریک به آقا یاسر و خانواده محترمشان و همچنین به راهنمای ایشان و همچنین ایجنت شعبه جناب آقای علیرضا دژاکام تبریک عرض مینمایم.

اما در مورد    وادی یازدهم جناب آقای مهندس می‌فرمایند چشمه های  جوشان و روده‌های خروشان به بحر  اقیانوس می‌رسند یک کلماتی به معنای حیات در وادی اشاره شده اند و  کلماتی هستن که به آب ربط دارند بدون آب اصلا معنا ندارند وکلماتی هستند درصور پنهان در وادی می‌خواهد به من انسان  بگوید وفتی این مولکول ها از آب جدا می‌شوند یک روزی پس از یک فرایندی  دوباره به  اون جایگاه برمی‌گردند یک جمله ای هست که میگوید من  ملک بودم و فردوس برین جایم بود و آب همان جایگاه خاص اون دریاست و رودخانه های زیادی وجود دارد    ولی دوتا از آنها را می‌گویم که از سرچشمه کوههای زاگرس منشا می گیرند یکی از سمت غرب بنام رودخانه کارون و بعد از طی مسافت به جایگاه خود در خلیج فارس می‌رسد .

اما  اون طرف  رشته کوه زاگرس که در قدیم بنام  زنده رود اسم یاد می‌کردند و در حال حاضر بنام   زاینده رود که طی مسافت چندصد  کیلومتر و در نهایت  به باتلاق و نابود طی میشود  و دلیلش فقط این هست که از مسیر اصلی خارج و  راه خود را اشتباه  طی نموده است و به سمت نابودی انجام میگردد که در آنجا از تقطیر و تبخیر آب میتوان یاد کرد و  در مورد  انسان که  خواسته اش مهم می‌باشد و میخواهد به همون آرامش و جایگاه یا کمال اصلی خودش و در نهایت به فرمان عقل نزدیک شود و همان که از ضد ارزش ها به طرف ارزش ها حرکت می‌کند که همان تزکیه و پالایش می‌باشد و   از جايي جدا شود و  به اون آرامش جایگاه اصلی انسان و کمال اصلی برسد.
باتشکر از همگی عزیزان.

خلاصه سخنان مسافر یاسر
سلام دوستان یاسر هستم مسافر
خیلی خوشحال هستم که امروز در جمع شما دوستان هستم و انرژی می‌گیرم و ممنون و سپاسگزارم از از راهنمای درمان موادم راهنمای عزیزم وکسی که به اندازه دنیا دوستش دارم جناب آقای علیرضا زنگی آبادی وراهنمای درمان سیگارم آقای مجید زنگی آبادی وکسانی که به من تبریک گفتند و همه عزیزان برادر لژیونی و حتی عزیزان در فضای مجازی از همگی دوستان ممنون و سپاسگزار هستم .
اگر در ابتدا بخواهم از کنگره و یا از اعتیاد خودم بگویم به صورت ۷ یا 8 سال تفننی یا تفریحی مصرف کردم و هیچ وقت این فکر را نمی‌کردم که درگیر مواد شوم و تا اینکه در اصفهان توسط یکی از دوستانم با کنگره آشنا شدم که خودش در اصفهان راهنما می‌باشد و من اوایل فکر می‌کردم که کنگره هم مثل na می‌باشد ولی باز به کنگره نیامدم و تصمیم برای ترک کردن توسط خودم گرفتم و این را هم نمی‌دانستم که آخر بازی برای من چه اتفاقی خواهد افتاد و بالاخره با یک چهارم قرص متادون شروع کردم و و دیدم که هیچ عکس العملی در بدنم نشان نمی‌دهد یعنی همان عمل جایگزینی هنوز شکل نگرفته بود پس مدتی را نکشیدم و دوباره پس از چند ماه دست به کار شدم و از این بابت خانواده‌ام همه ناراحت بودند مخصوصاً مادرم که خیلی نگران و ناراحت بود و بالاخره برای سم زدایی تصمیم گرفتیم که به زاهدان بروم و در آنجا دکتر به من قرص ب۲ تجویز کرد که چند روزی درد کشیدم و به قول خودم رها شدم و متاسفانه در یکی از سفرهایم به اصفهان دوباره با کشیدن یک حب دوباره روز از نو روزی از نو و اینکه همه روش‌های ترک را امتحان کردم تا اینکه سال ۱۴۰۰ خواسته درمان داشتم و به کنگره ۶۰ آمدم و راهنما انتخاب کردم و راهنما به من گفت که هفته‌ای سه دفعه باید کلاس بیایم به هر حال این بعد مسافت 200 کیلومتری را می‌آمدم چون خواسته درمان داشتم و من نمی‌دانم اگر با کنگره آشنا نشده بودم الان چه روزگاری داشتم و از این کشیدن رنج می‌بردم پس همگی دوستان و عزیزان قدر راهنماها و کنگره ۶۰ را بدانید و این را هم بگویم که من جانانه سفر کردم و در طول سفر اولم هیچ غیبتی نداشتم و هیچکس و هیچ چیز نمی‌توانست مرا از کنگره باز دارد حتی روزهای چهارشنبه منتظر لایو جناب آقای مهندس بودم و یا روزهای یکشنبه منتظر سی‌دی هفته و در آخر از همگی شما عزیزان ممنون و سپاسگزارم.
تایپ:مسافرمصطفی لژیون سوم

عکس:مسافرمیثم لژیون چهارم
انتشار:مسافرعباس لژیون اول