اولین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ روزهای پنجشنبه، نمایندگی قائمشهر با استادی دیدهبان محترم آقای ترابخانی، نگهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه "وادی یازدهم و تأثیر آن روی من" ۲۲ آذر ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز شروع شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان: رضا هستم؛ مسافر
خیلی خوشحالم فرصتی شد تا در شعبه قائمشهر خدمت دوستان باشم. بار اولی که خدمت دوستان بودم جلسات در پارک برگزار می شدند. جمعیت پارک، یک جمعیت اندک و بدون حضور همسفران محترم بود ولی الان و بعد از پنج سال در جایی هستید که مسقف است و همسفران و راهنمایان حضور دارند. همچنین در شرف این هستید که یک مکانی را برای خودتان تهیه کنید و بسازید. تمام اینها نشانه رشد و شکوفایی و مسیری است که شعبه قائمشهر طی کرده. برای شروع کار، آقای بهرام زاده و آقای افشاری و بچه های دیگری که درکنارشان بودند حاضر شدند.
هدفم از گفتن این صحبتها این است که ما داریم نتایج بسیار عالی در کنگره می گیریم و اگر بتوانیم همین عملکرد را در زندگیمان جاری کنیم، قطعاً این نتایج با تمام سختیها و مشکلاتی، آنجا هم اتفاق می افتد. ما از مشکلات نباید بترسیم.
صحبتهایم اول برای یادآوری خودم هست؛ چرا که خود من یک جاهایی ممکن است واقعاً بترسم و یا ناامید شوم. یادم میآید سر یک مسئلهای پیش آقای مهندس رفتم و گفتم مثلاً یک چنین اتفاقی افتاده و اینطور شده است. خب انسان از ترس است که مستاصل میشود و نمیداند چه کاری انجام دهد. آنوقت به استاد و بزرگتر خودش مراجعه می کند تا قوت قلبی برایش باشد. ایشان گفتند: ببینم تو مگر ایمان نداری؟
ما گاهی اوقات فقط بهخاطر اینکه بعضیها این را گفتند فکر می کنیم که خداوند در زندگی ما جاری است. ما روی حساب حرف بعضیها این موضوع را قبول میکنیم ولی این احساس و این رنگ را کمتر میتوانیم در زندگیمان جاری کنیم.
در کنگره به ما گفته میشود به بزرگترت احترام بگذار! به پیشکسوتت احترام بگذار! کنگره می گوید خیلی چیزها را نبین، پشت سر کسی سرزنش نکن، دیگران را قضاوت نکن.
چرا میگوییم ما وقتی به کنگره میآییم حالمان خوب میشود؟ بهخاطر اینکه اینجا پشت سر کسی غیبت نمیکنیم. بهخاطر اینکه وقتی در لژیون مینشینیم راجع با برداشت خود از وادیها صحبت میکنیم. راجع به این موضوع صحبت میکنیم که چگونه داریم تلاش میکنیم تا تفکرات را سرجای خود قرار دهیم.
وقتی ما به کنگره می آییم و غیبت نمیکنیم حالمان هم خوب است. ما به کنگره میآییم تا با صداقت و با شرافت، روی خوش یکدیگر را همیشه به هم نشان دهیم. این روی خوش به همدیگر نشان دادن باعث میشود کنگره برای ما جذابیت داشته باشد و دوست داریم به کنگره بیاییم.
میگوییم: کنگره مکان امن و مقدسی است. امن و مقدس بودن کنگره بهخاطر رفتار افرادی است که اینجا حضور دارند.
دستور جلسه وادی یازدهم است. ما آدمهای ساکنی بودیم و در حالت سکون قرار داشتیم؛ چراکه مثلاً وقتی یک مطلبی را می شنیدیم دائم آن را در فکر خودمان قضاوت میکردیم و یا دائماً به تایید یا رد یک نفر فکر میکردیم و درون خود راجع به همه چیز حکم میدادیم و این حکم دادن و این تکرار مکررات باعث سکون میشد.
اعتیاد هم همین کار را برای یک انسان انجام میدهد. اعتیاد؛ زمان را برای انسان ثابت نگه میدارد و نمیگذارد هیچ پیشرفتی صورت بگیرد. ناگهان به خودتان میآیید و میبینید بیست سال است اعتیاد دارید و اصلاً نفهمیدید بچهتان چگونه بزرگ شد. به خود میآیی و میبینی فقط از روی تکرار به سرکار رفتی و برگشتی و درآمدی را کسب کردی. آنوقت با خود میگویی خدایا چگونه این زمان گذشت؟! آن زمانی را که خداوند برای درک یکسری مطالب به ما داده است را از دست میدهیم. ولی در کنگره چه اتفاقی می افتد؟ پیشرفت را بعد از پنج سال در همینجا داریم میبینیم.
در وادی یازدهم داریم تغییر پتانسیل و نیرویی که بهواسطه آن بهوجود میآید باعث حرکت انسان می شود. باعث می شود انسان رو به جلو و رو به خواست و توانایی خود حرکت کند تا خودمان بتوانیم خودمان را پیدا کنیم.
به تمام بچههایی که اینجا وقت گذاشتند و درحال پیدا کردن خودشان هستند تبریک میگویم. کار کنگره، یک کار فردی نیست. کنگره به من یاد میدهد به تنهایی هیچکاری نمی توانم انجام دهم. در عین اینکه تمام این کارها بهوسیله منِ فرد بهوجود میآید ولی در جمع، این فردیت بهوجود میآید. ما باید یاد بگیریم در جمعیت، فردیت خودمان را تکامل دهیم تا بتوانیم هم در جهت خود و هم در جهت دیگران به رشد و شکوفایی برسیم.
کنگره همیشه یک موضوع اساسی را به ما میآموزد و آن این است که من بهخاطر خواسته های دیگران از منافع شخصی خود بگذرم. من فکر میکنم یکی از رازهایی که باعث موفقیت آدمها در کنگره میشود و کنگره را به این اندازه از رشد و شکوفایی رسانده این است که تکتک ما داریم از وقت خود میگذریم تا خود را طلب کنیم و از منافع فردی خود به منافع جمعی برسیم.
برای همهتان آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم خدا کمکمان کند تا بتوانیم به تمام صحبتهای درستی که انجام می دهیم اول از همه خودمان عمل کنیم.
از اینکه به صحبتهایم گوش کردید خیلی متشکرم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
1307