جلسه یازدهم از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر طاهره و نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه: «وادی یازدهم: چشمههای جوشان و رودهای خروشان؛ همه به بحر و اقیانوس میرسند و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه مورخ ۲۰ آذر ماه ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز درباره وادی یازدهم است، چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. اگر دقت کنید یک ثانیه چشمهای خود را ببندیم و به این تیتر کاملا دقت کنیم، در ذهنمان مرور کنیم متوجه میشویم تیتر این وادی کاملا امید است و یک حس خوب را به من انتقال میدهد، تک تک کلمات تیتر وادی با من همسفر صحبت میکند. امیدوارم که این وادی را درک کنیم زیرا؛ ما در کنگره از وادی اول تا وادی چهاردهم را سعی کردیم کاربردی کنیم و کاربردی کردن آن بسیار موضوع مهمی است.
در وادی مطالب بسیاری گفته شده است، داستان و موضوعات شیرینی دارد و وادی پر مضمونی است اما؛ در آخر میخواهد به ما بگوید که در هر شرایطی که قرار دارم و در هر جایگاهی که هستم قدرت این را دارم که جایگاه خود را تغییر بدهم، اگر جایگاه خود را تغییر ندهم باعث میشود از خود هیچ جوششی نداشته باشم و سکون باعث بشود که درجا بزنم، انسانی که حالت سکون دارد و تحرک ندارد، انسانی که تلاش نمیکند جایگاه خود را تغییر بدهد قطعا وارد ناامیدی میشود، قطعا به ناامیدی میرسد و به حال بسیار بد منتهی میشود. کسانی که وارد کنگره۶۰ میشوند مسافر ها و همسفرهایی هستند که مانند چشمه خشک هستند و هیچ جوششی ندارند زیرا؛ تخریب آنها بسیار زیاد است. هر شخصی که ابتدا وارد کنگره میشود این تخریبها را دارد اما؛ کنگره به ما میگوید اگر شما در مسیر درست قرار بگیرید و آموزش لازم را بگیرید دانایی در شما اتفاق میافتد و میتوانید چشمهها را لبریز کنید.
تیتر وادی بسیار کامل توضیح میدهد. اگر دانایی و آگاهی خود را بالا ببریم قطعا چشمه ذره ذره از خشکی بیرون میآید و پر آب میشود و شروع به خدمت کردن میکنند، چشمه های این انسان لبریز از آب میشود و دانایی به نقطهای میرسد که چشمه از خود جوشش دارد. زمانی که من از خود جوشش داشته باشم در زندگی موفق میشوم اما؛ زمانی که جوشش نداشته باشم یعنی کنگره میآیم سفر اولی یا سفر دومی فرقی نمیکند سالها است که فقط میآیند و بر صندلیها مینشینند و خدمتی نمیکنند، مشارکت ندارند، اعلام سفر نمیکنند، فرمانبردار نیستند، سیدی نمینویسند و اگر قرار است کاری انجام بدهند به اجبار انجام میدهند که همان سکون اتفاق میافتد. انتظار دارند مانند افرادی که به جایگاه رسیدند و راهنما شدند مرزبان شدند، آنها نیز به جایگاه برسند، دلیل آن این است که من تلاشی نکردم که در مسیر درست باشم و نتیجه آن این است که به ناامیدی میرسم.
شما اگر یک لیوان آب را در نظر بگیرید، اگر من بیش از حد در آن آب بریزم سرریز میشود و زمین میریزد و زمین را خیس میکند، چشمه جوشان نیز همین است من اگر جوشش داشته باشم اگر حرکت داشته باشم اگر خدمت بکنم ظرف وجودی من بزرگ خواهد شد، آن زمان است که میتوانم رها بودن را تجربه کنم و وارد بحر و اقیانوس بشوم بنابراین در هر قسمتی که قرار داریم چه سفر اول و چه سفر دوم سالها است، سعی کنیم که تلاشگر باشیم، دارای خواسته باشیم، آقای مهندس میفرمایند: اگر انسان خواسته داشته باشد میتواند کوه را جابجا کند اما؛ اگر خواسته بوجود نیامده باشد سالها هم روی این صندلیها بنشینید اتفاقی نخواهد افتاد.
سیدی مینویسم و فرمانبردار هستم، آن زمان است که تبدیل میشوم اما؛ اگر کاری نکنم و فقط بگویم مقصر مسافر من است او من را بیچاره کرد و من نیاز به کنگره ندارم، دائم این دیالوگها را بگویم و دیگران را مقصر بدانم و بخواهم به این فکر کنم که من آدم بینقصی هستم و همه آدمها مقصر هستند، یعنی اسیر بودن در زندان درون خودم انسانی که اسیر است در سکون است کسی که در زندان است هیچ تلاشی ندارد بنابراین او نیز در سکون است.
اشخاصی در کنگره وجود دارند که دانایی بسیار بالایی دارند، هر ماه در آزمونهای کنگره شرکت میکنند و نفر اول هستند اما؛ به دلیل نداشتن تحرک و حرکت ندارند، نمیتوانند آموزشها را تبدیل به فعل کنند و اتفاق خوبی برای آنها رخ نمیدهد، این باید حتما مدنظر ما باشد که اگر قرار است حال ما خوب بشود و باید به نقطهای برسیم که خودمان کنیم. اعضایی که در کنگره خدمت میکنند برای سفر اولیها میگویم اگر حرکتی دارند حال آنها بسیار خوب است این از کجا سرچشمه میگیرد، در کنگره میگویند باید بخشش داشته باشیم تا چشمه و پتانسیل سرریز شود. درکنگره اگر خدمت نکنیم آن اتفاق نخواهد افتاد.
افرادی که خدمت میکنند هر نوع خدمتی باشد نگهبان، دبیر، آبدارخانه حتی در تمیزی سالن کمک میکنند، باعث پویایی در آنها میشود، در کنار آن خدمت مالی نیز میکنند و در لژیون سردار حضور دارند، جناب مهندس میفرمایند تا زمانی که دریافت کننده باشید هیچ اتفاقی نمیافتد کائنات به تو میدهد و تو دریافت میکنی اما؛ حال تو خوب نیست و دچار غرور و منیت میشوی اما؛ زمانی که پرداخت میکنی حال تو خوب میشود و این همان جوشش و انرژی است. این دلیل نمیشود که ما بگوییم چشمه پر شده از دانایی، توجه داشته باشیم که باید نیرویی باشد تا آن را حرکت دهد و آن نیروی عمل است که آن را حرکت میدهد و باعث میشود ما پویا باشیم.
ما میخواهیم حالمان خوب شود اما؛ حرکتی نمیکنیم، میخواهیم صبح زود بیدار شویم اما؛ دوست داریم فلان فیلم را هم ببینیم تا ساعت چهار صبح و صبح خواب میمانم، میخواهم برای آزمون راهنمایی شرکت کنم اما؛ میگویم یک سال وقت است همین یعنی من اومدم انرژی را پخش کردم و نمیتوانم کاری را که میخواهم انجام دهم انشاالله که همه به آن نقطهای برسیم که واقعا بیدار بشویم و در شرایطی نباشیم که احساس کنیم کسی باید ما را هل بدهد تا به یک جایگاه برسیم خودمان باید تلاش کنیم و پویا باشیم.
درباره همسفر سمیه عزیز امروز روز تجلیل ایشون هستش من به ایشان تبریک میگویم، به رهجوهای ایشان تبریک میگویم. برای همسفر سمیه بسیار خوشحال هستم شاید برای بچههای این شعبه تلخ باشد اما برای من بسیار خوشحال کننده است که رهجوهای من در کنگره خدمت های خود را به اتمام میرسانند و تجلیل میشوند. همسفر سمیه امیدوارم در ادامه مسیر نیز پویا باشید، همسفر سمیه عزیز جزء رهجوهایی بودند که زمانی که وارد کنگره شدند من نگهبان بودم و همان جلساتی که نگهبان بودم میدیدم که هر زمانی به کنگره میاید انقدر گریه میکرد و حال او خراب بود که وارد لژیون خودم شدند، میخوام این را بگویم ما زمانی که وارد کنگره میشویم از چه نقطهای شروع میکنیم و به چه نقطهای میرسیم. خدا را شکر به مرور زمان خواست و حرکت ایشان باعث شد در این جایگاه قرار بگیرند. از دل و جان مایه گذاشت و از کارشان زدند و امنون میبینید که خدا را شکر در کنگره حضور دارند و در کار و زندگی موفق هستند. هر خدمتگزاری که به کنگره میآید قطعا برای خودش است و من رهجو باید قدر بدانم، همه تلاش من این باشد که مسیر راهنمای خود را ادامه بدهم، اگر راهنمای من تجلیل شد و زمانی که از شعبه رفت مانند من که تجلیل شدم همه چشم امیدم به رهجوهایم بود. آنها ماندند و خدمت کردند و باعث خوشحالی من شدند انشاالله که با ماندگاری خود در نمایندگی برای راهنمای خود سنگ تمام بگذارید و طوری حرکت بکنید که با حضور در جایگاههای کنگره بتوانید زحمات راهنمای خود را جبران کنید.
مراسم تجلیل همسفر سمیه
سخنان همسفر سمیه:
پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است یک خواسته دارم مخصوصا از اعضای لژیون که خوب و بد همگی سفر کردیم، آموزش دیدیم، بچهها از من آموزش گرفتند، بیشتر من از شما آموزش گرفتم زیرا؛ تاریکیهای بیشتری را تجربه کردم، تاریکیهای من زیاد بود و من خاطرهای از سفر اول ندارم، گویی مغز من ریکاوری شده هر چه به سفر اول خود فکر میکنم فقط حال بد را میبینم. صبح پیامها را چک میکردم، پیام آقای مهندس را دیدم بسیار گریه کردم در گذشته حال بدی داشتم و هر هفته که به کنگره میآمدم سرم را میگذاشتم روی پای راهنمایم و فقط گریه میکردم. در کنگره آموزش گرفتم و خداوند به من توانایی بخشش داد که من اصلا در زندگی خود نداشتم. دردها باعث شد که من ارتقا پیدا کنم، کجای دنیا میتوانی پیدا کنی که با حال خیلی بد قدم بگذاری و حال تو را خوب کنند سپس برای تو جایگاه بدهند و یک روز برای خدمتی که کردی جشن بگیرند و خدمت کنند. من زندگیم فدای کنگره است، من در کنگره لحظه به لحظه زندگی کردم و به علت شرایط که باردار هستم تجلیل شدم و انشاالله در ادامه در جایگاه ایجنت خدمت میکنم. از اعضای لژیوم خودم میخواهم اگر از من آموزشی گرفتند بمانند خدمت کنند و من را به آرزوی خود برسانند. از همسفر طاهره سپاسگزارم و همچنین تشکر ویژه از همسفر آرزو دارم، من از کنگره رفتم و ۷ ماه غیبت داشتم ایشان باعث شدند من به کنگره برگردم همواره دعاگوی ایشان هستم، از ایجنت محترم بسیار ممنونم، از دخترم بسیار تشکر میکنم که من را حمایت میکرد، خیلی سن کمی داشت در خانه میماند و من را برای آمدن به کنگره حمایت میکردند. این جایگاه را برای کسانی که خواستار خدمت هستند آرزو میکنم.
سخنان همسفر طاهره:
من صحبتهای خود را کردم اما؛ فراموش کردم از همسفر هستی تشکر کنم و به ایشان نیز تبریک میگویم، فرزندانی که در این مسیر با پدر و مادر خود همراه هستند درست است که مسیر زیبایی است اما؛ قشر آسیب دیدهای هستند و بسیار درک بالایی میخواهد که در کنار پدر و مادر خود بمانند. بچههای کنگره بچههای سالمی هستند و من به همسفر هستی تبریک میگویم و انشاالله که در همه مراحل زندگی موفق باشند.
همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سمیه با نوشتن ۴۰سیدی وارد سفر دوم شدند.
مرزبان کشیک: همسفر ربابه، مسافر علی
تایپ: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیونسوم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیونسوم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
286