English Version
This Site Is Available In English

فطرت انسان خوب و به‌طرف کمال‌ است

فطرت انسان خوب و به‌طرف کمال‌ است

مطلب مربوط به تاریخ ۱۳۷۵/۰۶/۲۸ است. روابط ما در تمام مراحل زندگی، یک مثلثی را تشکیل می‌دهد که یک ضلع مثلث، من و ضلع دیگر آن نسبت‌ها هستند؛ که همسر، خواهر، دوست و ... می‌‌تواند باشد و قاعده این مثلث روابط بین ما است. در این مثلث یک فضایی وجود دارد و این فضا مربوط به آن است که ما چگونه عمل می‌کنیم. گاهی اوقات فضای بین مثلث، فاجعه‌ است و ما هیچ لذتی از آن نمی‌بریم و یک فضایی مسموم و آلوده است. این ما هستیم که فضای یک مثلث را درست می‌کنیم و اگر بخواهیم که فضای مثلث خوب باشد به رفتار و تفکر ما بستگی دارد.

به عقیده‌  آقای مهندس هیچ آدم بدی وجود ندارد؛ فقط اطلاعاتشان بد و دانش آن‌ها کم است. انسان موجود بسیار نازنینی است و اگر بدرفتاری و کج‌خلقی می‌کند؛ درواقع بلد نیست و نمی‌داند که بدی، بد است؛ اگر انسانی بفهمد که بدی، بد است، دیگر آن کار را انجام نمی‌دهد. انسان‌هایی که ظلم و بدی می‌کنند، از جهل و نادانی آن‌ها است. فطرت انسان خوب و به‌طرف کمال‌ است. همه ما می‌توانیم فضای مثلث را عطرآگین و شاد کنیم. هنگامی‌که در جمع هستیم، از این در جمع بودن، لذت ببریم و غیبت نکنیم؛ چون هنگامی‌که شروع به غیبت می‌کنیم؛ درواقع در حال سم پاشیدن در آن فضا هستیم و همچنین گله و شکایت نباید کرد، انتقاد نکنید، بازخواست و بازجویی نکنید، به یکدیگر احترام بگذارید و برای اینکه فضا، فضای خوبی باشد روی نقاط مشترک باید کار شود نه نقاط متضاد. در این مثلث بایستی، لجبازی، قهر کردن را کنار گذاشت.

چهاراصل از مولانا داریم و برای اینکه به آرامش برسیم، بایستی این چهاراصل را رعایت کنیم. اصل اول، اصل بی‌ثباتی است؛ یعنی در سیستم هستی هیچ ثباتی نیست و تنها چیزی که ثبات دارد، بی‌ثباتی است و همه‌چیز متغیر است. ما  توان ثابت نگه‌داشتن هیچ‌چیزی را نداریم. در کنگره، همه‌چیز مانند ایجنت، راهنما، مرزبان و غیره متغیر است و هیچ‌چیز ثابت نیست. ما باید در هرلحظه‌ای که هستیم از آن لذت ببریم و بهره‌برداری کنیم و باید این را بدانیم که اگر الآن این لحظه، لحظه دشواری است، ثابت نیست و چند سوای دیگر ممکن است، خوشحال و شادباشیم. تمام ذرات هستی درحرکت هستند؛ حتی کوچک‌ترین ذره که اتم است آن‌هم در حال حرکت است.

اصل دوم، مقایسه کردن خود با دیگران است که انسان نباید خودش را با دیگران مقایسه کند. اگر می‌خواهید آرامش داشته باشید از مقایسه کردن، خودداری کنید. انسان در هیچ‌چیز نباید قیاس کند؛ حتی با طبیعت و جهان هستی. کسانی که مدام در حال قیاس کردن هستند؛ به‌خاطر این است که فقط جلو را می‌بینند و به پشت سر خود نگاه نمی‌اندازند.

اصل سوم، دربند توجه و توصیف دیگران نباشید. بعضی از انسان‌ها می‌خواهند دیگران به آن‌ها توجه و توصیفشان کنند؛ مثلاً چقدر تو خوب و مؤدب هستی، چقدر خوب شعر می‌خوانی و ...، درواقع برای ما انسان‌ها مهم است که دیگران در مورد ما چه قضاوتی می‌کنند؛ ولی چشم ما نباید به توصیف دیگران باشد. بعضی وقت‌ها توصیف و توجه دیگران به‌خاطر جایگاهی است که داریم. هیچ‌وقت منتظر تعریف و تمجید و یا توصیف دیگران نباشید. انسان همیشه باید در صراط مستقیم و مردم‌دار باشد.

اصل چهارم، زندگی چیزی نیست که همه‌چیز را باهم، به همه بدهند.  هیچ‌وقت هیچ‌چیز را باهم، به همه نمی‌دهند و ما یکسری چیزها داریم و یکسری چیزها هم نداریم و بعداً به دست می‌آوریم؛ این جزو قوانین هستی است و به هر چیزی که بخواهید، برسید مسائل خودش را دارد و همین‌طوری نیست. در زندگی این‌طور نیست که هم خدا را و هم خرما را داشته باشید.

نکته بسیار مهم این است که تنهایی بلای جان انسان‌ها است و منظور از تنهایی، اجتماعی نبودن انسان است. یکی از مسائلی که ما در کنگره از آن لذت می‌بریم در جمع بودن است و برای اینکه از تنهایی دربیایید؛ بایستی برای جمع ارزش قائل باشید. شاد بودن، غمناک بودن، افسرده و پریشان بودن، همه تحت تأثیر یکسری مواد شیمیایی است که همان بیوشیمی و سیستم ایکس انسان است و وقتی‌که خوشحال یا ناراحت هستیم، یکسری هورمون‌ها ترشح می‌شوند و رفتار و کردار ما است که باعث می‌شود که چه هورمونی ترشح شود.

منبع: سی‌دی ابلیس
تایپ: همسفر مهدیه لژیون راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر فاطمه لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکس و ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت

همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .