نهمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی دامغان با استادی راهنما همسفر آرزو، نگهبان همسفر زهرا و دبیری همسفر سکینه با دستور جلسه « وادی یازدهم چشمه های جوشان و رود های خروشان همه به بحر و اقیانوس می ریزند و تاثیر آن بر روی من » روز دوشنبه 19 آذر ۱۴۰۳ ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آرزو هستم یک همسفر، از خانم زهرا متشکرم که من را انتخاب کردند، تا در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه امروز وادی یازدهم میباشد. در وادی یازدهم گفته شد، به انسان اختیار داده شده است؛ حال من انسان از این اختیار چگونه میتوانم استفاده کنم! در این وادی آمده است، من اگر بخواهم هر جایگاهی را تجربه کنم و تبدیل به چشمه جوشان شوم؛ باید جوشش داشته باشم. حال در لژیون سردار این این جوشش با صرفهجویی و پساندازی اتفاق میافتد. من باید منبع مالی داشته باشم، که از آن منبع بتوانم سالانه پسانداز کنم و بتوانم در مشارکت مسئله مالی این جوشش را پیدا کنم. کمترین مبلغ برای مشارکت در لژیون سردار ۶ میلیون تومان میباشد و من برای شرکت در این موضوع باید قاعدتاً از قبل فکر کنم.
این جوشش باید از درون خودم باشد و مدام منتظر نباشم که از بیرون به من تزریق شود؛ در این شرایط همیشه نمیتوانم حضور فعالی داشته باشم. چون ممکن است، مسافرم همیشه نتواند من را تامین کند؛ اگر میخواهم این جوشش درون خودم اتفاق بیفتد نباید وابسته به بیرون باشم. اگر این جوشش از درون خود من باشد مانند یک چشمه جوشان میشود. آن زمان متکی به خودم هستم و میتوانم هر ماه از آن پس انداز استفاده کنم. پول انرژی است که اگر یکجا بماند مانند آب راکت خراب میشود؛ همانند استخر انرژی که جناب استاد امین در جهان بینی آن را مثال میزنند؛ من اگر میخواهم حال خوشی نصیبم شود. باید این پول را در جریان قرار بدهم.
قانون کائنات اینگونه است؛ تا خرج نکنی جای آن پر نمیشود. ما در کنگره یاد گرفتیم، هر کداممان برای درمان یک صندلی را اشغال کردهایم. هر کسی بابت اشغال این صندلی بهایش داده میشود. حال این بها باید از کجا تامین شود؟ آیا باید منتظر خیرین بود؟ جناب مهندس همیشه میفرمایند: گاوی که زمین را شخم نمیزند, نان گدایی میخورد. ما در کنگره آموزش دیدیم که باید بهای هر چیز را پرداخت کنیم؛ ما باید خودمان را ثابت کنیم.
این منبع انرژی را خودما باید تامین کنیم. شاید خیلی از ما همسفران شغلی نداشته باشیم و احتیاج به حمایت مسافرانمان داشته باشیم اما میتوانیم از پساندازمان در امور مالی مشارکت کنیم؛ شاید این مشارکت کوچک هم تکانهای به جیبمان داشته باشد. اما همین تکانه برای ما لازم است تا قدرت بیشتری پیدا کنیم. گاهی از همان قطرهای که شروع میشود، به خاطر جوششی که درونمان اتفاق میافتد، چشمه درونمان را به جوشش میاندازد. شاید باورمان نشود، اما این جوشش کوچک در ادامه، ما را به اقیانوس میرساند.
همه ما در یک جهت روی این سنگلاخهها حرکت میکنیم و به این دلیل نیرویمان زیاد است. اگر یک نفر بودیم، قاعدتاً اینقدر خروشان نبودیم. هرچه تعدادمان بیشتر شود، نیروی ما نیز بیشتر میشود. اگر به دنبال این باشیم، این منابع از بیرون تامین شود، هیچ وقت نمیتوانیم همراه این سیل خروشان کنگره باشیم. ما وقتی وارد کنگره شدیم روی وادی اول تفکر کردیم و تفکر کردن را یاد گرفتیم. در ادامه به وادی پنجم رسیدیم و پس انداز کردن را آموزش دیدیم؛ تا دروادی یازدهم بتوانیم این آموخته ها را روی خودمان اجرایی کنیم. هرچقدر دانایی من در هر مبحثی بالا برود حال درونی من بهتر میشود و انرژی که کسب میکنم، بیشتر میشود و حال بهتری نصیبم میشود.
مرزبان خبری:همسفر نسیم
تایپ: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
130