سومین جلسه از دوره نوزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد با استادی مسافر سعید و نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «وادی یازدهم و تأثیر آن روی من» در روز سهشنبه ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم مسافر، خدا را شاکر و سپاسگزارم که توفیق این جایگاه را برای اولین بار به من داد تا خدمت و تجربه کنم، قبل از اینکه بخواهم در مورد دستور جلسه صحبت کنم، وظیفه خودم میدانم از نگهبان عزیز، از راهنمای بزرگوارم آقا کاظم و همه خدمتگزاران شعبه یحیی زارع تشکر کنم.
دستور جلسه وادی یازدهم و تاًثیر آن روی من است. برای درک وادی یازدهم باید وادی قبل را درست یاد بگیریم یک سفر اولی در طول سفر خود یکبار تمام این وادیها را کار میکند و در طی سفر دوم نیز باید آن را مرتب تکرار نماید تا ملکه ذهن او شود. در وادی دهم میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است که با وادی یازدهم کاملاً به هم مربوط است جاری بودن با چشمه جوشان و درحرکت بودن رود مستقیماً ارتباط دارد.
وادی یازدهم یا همان راه یازدهم میگوید: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میریزند. منظور از این وادی این است که انسانها در مسیر زندگی خود با مشکلات زیادی روبرو هستند. که خود انسانها این مشکلات را با دستهای خودشان برای خودشان به وجود آوردهاند؛ به خصوص افراد معتاد، که با اعتیادشان کاری کردند که مشکلات زیادی برای خود، خانواده و حتی اطرافیان به وجود آوردند، و نه تنها در جسم و روانشان، بلکه در اطرافیان تخریبهای زیادی به وجود آوردهاند.
ولی با ورود به کنگره و بدست آوردن شناخت و آگاهی و هدفمند کردن راه خود، خودشان را از ضدارزشها به سمت ارزشها حرکت دادند و توانستند با آموزشهای درستی که از کنگره گرفتند، راه را برای خود هموار کنند و کم کم و به آرامی خود را به چشمههای جوشان و رودهای خروشان نزدیک کنند. و در آخر با رهایی از دام اعتیاد و رسیدن به سلامتی به بحر و اقیانوس برسند. یعنی از آن نقطه تاریک که وجودشان را پر کرده بود خارج شدند و با نور امید تبدیل به روشنایی شدند و توانستند حال خوب را بچشند.
من اگر بخواهم با خودم صادق باشم، زمانی که وارد کنگره شدم یک مرده متحرک بودم و هیچ تولیدی از خودم نداشتم آن زمان مصرف کننده بیمصرف بودم روی صحبتم با خودم است، مواد مصرف میکردم و هیچ تولید و زایشی از خودم نداشتم و ممکن است حتی بعد از درمان هم یک مصرفکننده بیمصرف باشم، اگر بخواهم در حرکت و در جوشش نباشم، یعنی اگر به کنگره بیام و آموزشها را بگیرم و از چشمهای که در کنگره میجوشد و تراوش میکند بنوشم و رفع تشنگی کنم اما باز پرداختی نداشته باشم مطمئناً همان مصرف کننده بی مصرف هستم.
ما اگر تبدیل به چشمه جوشان نشویم هویت ما تغییر نکرده است، من برداشتی که از این وادی کردهام این بود که باید اول زلال و پاک بشوم تا به بحر برسم.
مرزبان کشیک : مسافر ماشاالله
ویراستاری : مسافر محمد لژیون هفتم
عکس: مسافر رضا لژیون چهارم
ارسال خبر : مسافر جواد لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
234