رود در حرکت، تا به اقیانوس برسد با موانع بسیاری برخورد می‌کند

جلسه چهاردهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدی‌پور قم، با استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر علی‌‌رضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه: «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» روز سه‌شنبه 20 آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:

از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم، به نگهبان جلسه خداقوت عرض می‌کنم، همچنین از لژیون تازه‌واردین که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم سپاسگزارم. تبریک عرض می‌کنم به همه دوستانی که در آزمون قبول شده‌اند، دوستانی که قبول نشده‌اند حتماً به یاد داشته باشند که نوبت باران محفوظ است.
به یاد دارم زمانی که هفته سوم سفر اولم در شعبه امین بودم، از راهنمایم پرسیدم که چگونه می‌توانم راهنما شوم و شال راهنمایی دریافت کنم؟ در پاسخ گفت؛ خیلی مسیر داری تا به آن درجا برسی، تقریباً ۴ سال و نیم از آن زمان گذشت تا خداوند اجازه داد که در این جایگاه بتوانم خدمت کنم، من اگر شالی گرفتم باید شکرگزار باشم که اجازه خدمت برایم صادر شده است و این موضوع باعث برتری من نسبت به دیگران نخواهد شد، زیرا ما در کنگره همه برابریم، از راهنمایم تشکر می‌کنم زیرا اگر در این جایگاه هستم مدیون زحمات ایشان و کنگره 60 هستم و همیشه سپاسگزار ایشان و کنگره60 خواهم بود، امیدوارم هر کجا که هستند موفق و سربلند باشند.
در مورد دستور جلسه وادی یازدهم و تأثیر آن روی من؛ چشمه‌های جوشان و رود‌های خروشان همه به بحر و اقیانوس خواهند رسید.
بچه‌هایی که در سفر اول هستند یا بچه‌هایی که در سفر دوم به جایگاهی می‌رسند، دقیقاً بر همین موضوع دلالت دارد‌، رودی که در حرکت است تا به اقیانوس برسد با موانع بسیاری برخورد می‌کند، یعنی شما در زندگی یا در سفر اول با سختی‌ها و مسائل بسیاری روبه‌رو می‌شوید، همان‌طور که خودم این مسائل را تجربه کردم و گذراندم، افرادی بودند که مسائلی برایشان رخ داد سفر خود را ناتمام رها کردند و رفتند، اما حل‌کردن این مسائل به ما کمک می‌کند تا انسان قوی‌تری شویم.
من خیلی سختی کشیدم در این مسیر، اما من این مسیر و ریشه آن و جناب مهندس و دوستانم را دوست دارم، من نزدیک ۳۵ سال دنبال چنین مسیری بودم و هیچ‌چیز و هیچ‌کس را قبول نداشتم، پس تا جایی که بتوانم در این مسیر خواهم ماند و در آن حرکت خواهم کرد.
در این مسیر قاعدتاً نیروی منفی سراغ ما می‌آید، فرق بین انسان و دیگر موجودات اختیاری است که خداوند به انسان داده و این اختیار بسیار محترم شمرده شده است. این نیروها فقط می‌توانند به ما القا و الهام کنند و در آخر من تصمیم‌ گیرنده هستم و نیروهای منفی دقیقاً زمانی به سراغ ما می‌آیند که مشکلات سر راهمان باشند.
حتی وقتی بعد از رهایی که به آمدن در کنگره ادامه دادم به سراغ من آمدند و ‌گفتند؛ تو که رها شده‌ای پس چرا به کنگره می‌روی؟ مگر بیکار هستی؟ اما دریافت‌های که من در کنگره 60 داشته‌ام و قرار است در آینده داشته باشم در هیچ جایی از دنیا به دست نخواهم آورد، خدا را شکر می‌کنم بابت این موضوع و یکی از مشکلاتی که در این مسیر قرار می‌گیرد مادیات است که خیلی سراغ من آمده است. اگر مادیات بر انسان سوار شود می‌تواند انسان را به نابودی بکشاند، در دو سال اولی که به کنگره60 آمدم هفته‌ای سه روز مغازه‌ام بسته بود، اما ثمره‌اش را امروزه می‌بینم. این‌ها وعده نیست، فکر نکنید مثلاً فلانی شال دارد و بچه کنگره‌ای است وعده می‌دهد، اگر شما رها شوید و خدا بخواهد، در کنگره60 خواهید ماند. ماندن در کنگره واقعاً کار هر کسی نیست و خیلی سخت است. جناب مهندس می‌گویند؛ که صراط‌مستقیم سخت است، ولی به شرط اینکه شما برادری‌ات را به نیروهای الهی ثابت کنی و بعد صراط‌مستقیم دست شما را می‌گیرد.
و اما مسئله‌ای که راجع به آن در لژیون تازه‌واردین صحبت می‌کنیم داروی OT است که دست حکیم حاذق باشد حیات است، این شربت در بیرون از کنگره 60 نیز وجود دارد، پس تازه‌وارد و سفر اولی که در کنگره60 است شربت را برای نشئگی نخورد و به نیت دارو بخورد زیرا این شربت داروی شما است و اگر غیر از این فکر کنید قطعا به مشکل خواهید خورد.
شما اگر بخواهید از چشمه جوشانی که وجود دارد به بحر و اقیانوس برسید قطعاً دو مسئله وجود دارد، یکی دریافت اطلاعات صحیح که جناب مهندس به ما آموزش می‌دهند و دیگری ظرفیت درونی و بیرونی یا همان اختلاف‌پتانسیلی که جناب مهندس فرموده‌اند. من سال اولی که در آزمون راهنمایی قبول نشدم اولین چیزی که به خود گفتم این موضوع بود که مهدی، ظرفیت آن جایگاه را نداشتی، امیدوارم جز افرادی نباشم که در جایگاهی باشم که باعث سقوط من شود، جناب مهندس همیشه می‌گویند که از قوانین عبور نکنید، زیرا قوانین در بیرون از کنگره 60 نیز شامل حال من خواهد شد.
وقتی در آزمون راهنمایی قبول شدم به یکی از راهنمایان عزیز زنگ زدم و گفتم که من نقص‌های بسیاری دارم و در جواب به من گفتند؛ شما در چنین جایگاه‌هایی قرار می‌گیری که نقص‌هایت را برطرف کنی، پس این شال در اول برای این امر است که من مهدی بتوانم در مسیر قرار بگیرم و بعد از آن اگر لایق بودم بتوانم خدمتگزار باشم.
امیدوارم در این مسیر بمانم و بتوانم فرزند صالحی برای کنگره 60 باشم و اول بتوانم رضایت خداوند و سپس رضایت جناب مهندس را جلب کنم.

برگزاری لژیون سردار:

برگزاری انتخابات نگهبانی:

تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران