جلسه چهارم از دور یکم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسلام آباد به استادی راهنمای محترم مسافر مسعود، نگهبانی مسافرامیر و دبیری مسافررضا ، با دستور جلسه << وادی یازدهم و تاثیر آن بر روی من>> ، در روز شنبه مورخ ۱۷آذر ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حاصل شد در این جایگاه قرار بگیرم برای خدمت کردن و آموزش گرفتن، خداوند را شاکر هستم بابت تمامی نعمتهایی که به من داده است که یکی از بزرگترین نعمتها وجود پربرکت جناب آقای مهندس دژاکام است که هستی چنین معلمی را سر راه من قرار داد که خیلی چیزها را یاد بگیرم که قبلاً آنها را بلد نبودم به همین مناسبت من بیست و هفتمین سال رهایی آقای مهندس را به خودشان خانواده محترمشان و استادان گرانقدرشان تبریک میگویم و امیدوار هستم که سایه ایشان همیشه بر سر خانواده و همچنین تمام اعضای کنگره ۶۰ مستدام باشد. یکی دیگر از نعمتهایی که خداوند به بنده داده است وجود همسفرم است که اگر ایشان نمیبودند و پا به پای من حرکت نمیکردند شاید من امروز در این جایگاه نمیبودم و این نشان دهنده اهمیت وجود همسفر میباشد و اینکه میتواند بسیار به مسافر کمک کند و به معنای واقعی همسفر بال پرواز یک مسافر هست و اما یه خاطرهای برایتان تعریف کنم که تقریباً دو سال پیش بود که یک استادی از شعبه کرج به شعبه بیستون کرمانشاه آمده بود و ایشان تعریف میکردند که در قم طلبه بودند و درگیر اعتیاد شده بودند و بعد از اینکه راه کنگره برای ایشان باز شده بود این آقا تعریف میکرد که وقتی وارد کنگره شده بود فکر میکرد که اعضای کنگره ۶۰ معتادانی هستند که از جامعه طرد شدهاند و همه آنها آدمهای بدی هستند اما کاملا برعکس شاهد این بود که اعضای کنگره ۶۰ چقدر آدمهای متعادلی هستند و حتی به این باور رسیده بود که حتی برای تعالی و رسیدن به اهداف معنوی و مادی هم راه کنگره ۶۰ بهترین راه میباشد و آن روز یک حرف بسیار قشنگ زد و این بود که گفت تبریک میگم به اعضای لژیون و مردم عزیز کرمانشاه که با دست خودشان بهشت خودشان را ساختند من آن روز راستش را بخواهید درکی از این صحبتها نداشتم اما در ادامه سفرم تا به امروز کم کم دارم درک میکنم که منظورشان این بود که تنها وسیلهای که میتواند ما را به بهشت برساند کنگره ۶۰ است منظور از بهشت همان آرامش و آسایش است بهشت یعنی پیوند محبت بین ما و خانوادههایمان و اینکه چقدر میتوانم از زندگیم بهرهمند باشم و حتی از نظر مادی هم کنگره دارد من را رشد میدهد بنابراین وظیفه میدانم امروز شکر کنم این نعمت بزرگ را و خدا قوت هم بگویم به تک تک خدمتگزارانی که باعث شدند نمایندگی اسلام آباد راهاندازی شود و به مردم اسلام آباد هم بسیار تبریک میگویم که با ورود در این ساختار مقدس میتوانند به آن بهشت برسند و اما دستور جلسه وادی یازدهم میباشد که به ما میگوید چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند که منظور از بحر و اقیانوس رسیدن به همان وادی چهاردهم یعنی وادی عشق و محبت یا قدرت مطلق الله میباشد که برای درک بهتر این وادی باید کمی به قبل برگردم و بدانم که کلید ورود به تک تک وادیها وادی اول، همان وادی تفکر است یعنی من به محض ورودم از این در باید فکر کردن را یاد بگیرم و بدانم به همان اندازه که به درمان و سفرم فکر میکنم به همان اندازه به چشمه جوشان و رود خروشان تبدیل میشوم، در قبل از رسیدن به این وادی در وادی هشتم به ما میگوید که با حرکت راه نمایان میشود یعنی اینکه بعد از اینکه از این در وارد میشوم هر آنچه که راهنمایم به من میگوید باید گوش بدهم و انجام بدهم قوانین و مقررات کنگره ۶۰ را کاملاً باید انجام بدهم و با فرمانبردار بودن از راهنمایم به نوعی در این مسیر هدایت میشوم و راه برایم نمایان میشود و امیدوارم کسانی که هنوز وارد راه نشدهاند یا کسانی که خطایی انجام دادهاند با تلاش خودشان و خواسته قلبی از خدایشان همگی وارد راه بشوند و همه صفات بد خود را تغییر بدهند، چون وادی دهم این را به ما میگوید که صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است و برای تغییر صفات بد به صفات خوب ما نیاز به یک وادی داریم که بین وادی هشتم و دهم قرار دارد و آن نقطه تحمل است یعنی برای تغییر هر کدام از صفتهای بدم نیاز به نقطه تحمل دارم در کل با فرمانبردار بودن از راهنما و گذراندن این وادیها وارد وادی یازدهم میشوم یعنی تبدیل به چشمه جوشان و رود خروشان میشوم و در متن این وادی نوشته شده است که برای رسیدن به بحر و اقیانوس مسیر بسیار سختی را باید بگذرانم سر راهم سنگلاخ است، تخته سنگ است، ممکن است یک کوه سر راهم قرار بگیرد، پس به همان اندازهای که در وادی اول تفکر کردند را یاد گرفته باشم میتوانم تحمل کنم و این سختیها را بگذرانم و اما در مورد رود باید بدانیم که وقتی رودجایگاه خودش را تثبیت میکند دارای حریم میشود این را بارها شنیدهایم که میگویند موقع بارندگی در حریم رودخانه اتراق نکنید چون باعث میشود سیل بیاید و ما را با خود ببرد، در کنگره ۶۰ همین گونه میباشد یعنی کسی که به وادی یازدهم رسیده است دارای یک حریم میباشد یعنی شخص ممکن بود قبل از آشنایی با کنگره ۶۰ با کوچکترین حرف از یکی از نزدیکان یا آشنایان خود به هم میریخت و انسانهای زیادی میتوانستند تاثیرات مخربی روی شخص داشته باشند اما همین شخص بعد از آشنایی با کنگره ۶۰ و بعد از رسیدن به وادی یازدهم دارای حریم میشود و هیچکس نمیتواند وارد حریمش بشود و به صورت خودکار تمام آدمهای نادان و حال خراب از دور چنین شخصی دور میشوند. در آخر این را هم بگویم که تمام رودهای بزرگ و خروشانی که به بحر و اقیانوس میرسند دارای اسم میباشند، یعنی هیچ رود کوچکی که به بحر یا اقیانوس نمیرسد اسمی هم ندارد، که ما در تاریخ بزرگان زیادی را داریم مانند پیامبران، شاعران، شمس، مولانا، منصور حلاج، عطار، سهروردی که همه به وادی عشق و محبت رسیدهاند و همه آنها اسمشان ماندگار شده است و ما در عصر حاضر یک نفر دیگر را داریم که به این وادی رسیده است و دارد تک تک ما را هم راهنمایی میکند و آن کسی نیست جز جناب آقای مهندس حسین دژاکام، از اینکه به صحبتهایم توجه کردید متشکرم.
تهیه تنظیم و ارسال مطلب: مرزبان خبری مسافر میلاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
138