هشتمین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰، نمایندگی خیام نیشابوری با استادی مسافر جعفر و نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش » سه شنبه 13 آذرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، جعفر هستم مسافر خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اذن نشستن در این جایگاه را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیریم، آموزش ببینم و خدمت کنم و همچنین تشکر میکنم از استاد عزیزم حسین آقا و ایجنیت محترم شعبه و تمام خدمتگزاران که در این مدت کمک کردند تا من بتوانم به رهایی برسم. در مورد دستور جلسه که جهانبینی در ورزش است، باید عرض کنم که من قبل از ورود به کنگره در طول زندگی خودم حتی معنی کلمه (جهان بینی) را هم نشنیده بودم و جهانبینی در هیچ کجای زندگی من نبود و از وقتی که به کنگره 60 آمدم و در لژیون قرار گرفتم با کمک راهنمای خوبم حسین آقا که آموزه های ناب کنگره 60 را برای ما بسیار ساده و شیرین توضیح میداند، توانستم در مورد جهانبینی بدانم و کمی بفهمم، در خاطرم هست که روز اولی که به لژیون تازه واردین آمدم، در پکیجی که به ما تحویل دادند ۲ تا جزوه بود که هر دوی آنها جهان بینی ۱ و ۲ بود و واقعاً از روزی که به کنگره آمدهام دیدگاهم نسبت به جهان تغییر کرد. تعریف جهان بینی هم از نظر من یعنی همین که نگاه فرد به جهان پیرامونش چگونه است و دنیا را چطور میبیند؟ خوب میبیند؟ بد میبیند؟ نیمه پر لیوان را میبیند یا نیمه خالی لیوان را؟! از وقتی که به اینجا آمدم حسین آقا به ما آموخت که همیشه نیمه پر لیوان را ببینیم. قبل ورود به اینجا هم من ورزش، میکردم و به والیبال میرفتم، به کوه نوردی میرفتیم، اما هر کدام از این وروزش ها را که تجربه میکردم در پایان حال خرابی داشتم بعد از بازی دائم جنگ اعصاب این را داشتم که چه کسی فلان حرف را زد؟ چه کسی فلان کار را کرد؟ یاحتی سر بازی باهم بحث میکردیم و دعوا میشد و آن حال خوب را از ورزش کردن دریافت نمیکردیم، در بیرون از کنگره نگاه مردم به ورزش این است که میگویند: یا میبریم و یامیبازیم، اما در کنگره 60 میآموزیم که ورزش و مسابقه اینگونه است که: یا میبریم و یا میآموزیم، در کنگره شکست معنا ندارد، یادگیری و آموزش جای آن را گرفته است. جهان بینی کنگره مرا به سمت وسویی راهنمایی کرد که فهمیدم جهانبینی برای تمام سطوح زندگی اهمیت بسیار زیادی دارد. بعد از ۴۰ الی ۵۰ روز که از ورودم به کنگره گذشت حسین آقا اجازه دادند که به پارک بپیوندم و در بین بچه های پارک حضور پیدا کنم حال وهوای فوق العاده پر انرژی پارک، آن حال خوب صبح جمعه و آن رفتارهای مثبت بچه ها در پارک روی من خیلی خیلی اثر گذاشت طوری که من هنوز از همان دوران یاد گرفتهام که هر روز صبح ساعت ۵ صبح بیدار میشوم و اندکی ورزش و نرمش میکنم و حال خوب و انرژی که ایجاد میشود تا پایان روز نه تنها برای خود من بسیار اثر بخش و بی نظیر است، بلکه بر روی خانواده، همسایه ها و همکارانم هم اثر خوبی دارد و حس میکنیم که این انرژی روی آنها هم تاثیر مثبت خوبی میگذارد. من در اینجا آموختهام واقعاً عقل سالم در بدن سالم است و آموختن این جهانبینی برای من یک انرژی و حس و حال خیلی خوبی را به همراه داشته است که در ۵۰ سال عمری که از خدا گرفتهام تا بحال تجربه اش نکرده بودم. اینجا برای من تولدی دوباره صورت گرفت و زندگی جدیدی را آغاز کردم وهر بار که به کنگره میآیم و صحبتهای دوستان را در سر لژیون و کارگاه عمومی میشنوم واقعاً انرژی دریافت می کنم، از تک تک بچه ها میآموزم و حال خوب میگیرم، تا جایی که در توان داشتهام سعی کردهام که خدمت کنم و همیشه به موقع حضور پیدا کنم و هر بار از مشارکت دوستان خیلی آموزش میگیرم. از اینکه به صحبت های من گوش کردید بسیار سپاسگزارم.
عکس: مسافر حسین(لژیون چهارم)
تایپ: مسافر امیر و مسافر ارمان (لژیون هشتم)
بارگذاری: خدمتگزار سایت مسافر محمد (لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
64