جلسه هفتم از دوره چهلویکم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی مسافر داود و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش" در روز یکشنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
سلام دوستان داوود هستم یک مسافر.
دستور جلسه جهانبینی ورزش است. آقای مهندس فرمودند ورزش مکمل درمان است و آن را جزو واجبات قرار داده و خاصیت زیادی برای انسان دارد. از نظر سلامتی برای درمان بسیار مهم است ولی امروز راجع به جهانبینی آن میخواهیم صحبت کنیم.
جهانبینی ورزش این است که قبلاً یا بیرون از این سیستم، ورزش را برای قهرمان شدن، برای اسم و رسمی پیدا کردن و یا اینکه بدن را متناسب کنند و بدن زیبا و خوشگل بشود و یا مقام بگیرند انجام میدهند ولی در کنگره، ما ورزش میکنیم بیشتر برای سلامتی روح و جسم و درمان اعتیاد. جهانبینی این است که بیرون از اینجا وقتی که داور یک تذکری میدهد اگر یکذره اشتباه باشد به نظر بازیکن و شاید هم اشتباه نباشد، با داور درگیر میشود و میگوید نه اینطوری نیست ولی در کنگره اینجوری نیست، آقای مهندس راجع به قوانین کنگره میگوید اگر راهنما، دبیر یا استاد یک جمله اشتباهی هم گفت، کسی نباید به او اعتراض کند، باید جهانبینی قوی باشد که این کار را انجام بدهد. جهانبینی با آموزش جهانبینی به وجود میآید، من اگر به کنگره بیایم و آموزشها را درست ببینیم و به موقع بیایم و به موقع بروم، در جلسات حضور داشته باشم و چیزهایی که میشنوم و یاد میگیرم را عمل کنم؛ جهانبینیام بالا میرود.
حالا در ورزش هم همینطور است که آقای مهندس گفته بعد از دو ماه که یکنفر میآید برای درمان اعتیاد، اول باید به لژیون سیگار برود که سیگارش را درمان کند چون اگر درمان سیگار انجام نشود انگار درمانی صورت نگرفته و انگار ترک اعتیاد نکرده است و دوم اینکه باید ورزش کند و بعد از دو ماه که سفر کردی باید یک رشته ورزشی انتخاب کنی، نمیگویم یک رشته ورزشی باید بلد باشی بلکه فقط بیایی و ورزش کنی.
آموزشهای کنگره شصت برای کسانی است که بلد نیستند مشارکت کنند تا که بتوانند حرف بزنند. یک سفر اولی باید توی جمع بتواند حرف بزند، بیرون از اینجا اگر در یک مجلس بود و خواست چهار کلام حرف بزند، بتواند حرفش را بزند و مطلب خود را بیان کند.
ورزش برای کسانی است که ورزش کردن بلد نیستند، در سیدی، آقای مهندس میگفت ما ورزشکار حرفهای احتیاج نداریم، هدف ما از ورزش این است که میخواهیم کسی که ورزش بلد نیست، ورزش یاد بگیرد. خب حالا چطوری باید یاد بگیرد؟ من که مثلا سفر دومی یا سفر اولی هستم و چهار یا پنج ماه زودتر از یک سفر اولی آمدم و رفتم ورزش و یکذره، خودم ورزش را یاد گرفتم، اگر یک سفر اولی که دو ماه از سفرش گذشته و میآید ورزش، اگر یک اشتباهی کرد؛ حالا توپ را بد زد، نباید یکدفعه به او حمله کنیم و هجوم بیاوریم و بگوییم اشتباه کردی بلکه باید تشویقش کنیم ولی اگر اشتباهی هم کرد بگوییم نه، خیلی هم خوب بود ولی اگر این کار را بکنی بهتر است یا اینجور توپ را بگیری بهتر است یا اینجا بایستی بهتر است و با آرامش خطای او را بگوییم ولی به او حمله نکنیم که او از ورزش و از کنگره و از همه زده بشود چون خیلیها داشتیم که برای یک برخورد خیلی کوچک، از کنگره رفتند حالا چه توی جلسه به او تذکر ناجور دادند و چه توی ورزش، هر کجا تذکر بد دادند، از کنگره پرت شده، جهانبینی این است. همینطور که گفتم باید کسانی که بلد نیستند یاد بگیرند را آموزش داد.
من خودم زمانی که ورزش رفتم، خب اول، والیبال بازی کردم ولی چون از نظر فیزیکی یک مقدار ایراد دارم نتوانستم و بدمینتون را انتخاب کردم و زمانی که میخواستم بازی کنم راکت را که میگرفتم، فقط توپ را که از توی راکت میدیدم را میتوانستم بزنم یا بگیرم ولی الان خب تا حدود کمی یاد گرفتم. کسانی هم که میآیند توی ورزش همین هستند و باید با آنها مدارا کنیم و تشویقشان کنیم تا یاد بگیرند و تشویق بشوند که به ورزش بیایند. خب من زیاد صحبت نمیکنم تا از مشارکت دوستان استفاده بکنم.
نویسنده: مسافر محسن از لژیون یکم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
96