سیزدهمین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان با استادی دکتر شهرام، نگهبانی آقای مهندس و دبیری دکتر علی با دستور جلسه «درمان محرکها» روز جمعه 9 آذرماه 1403 رأس ساعت 8:00 صبح آغاز به کار نمود.
سخنان استاد
سلام دوستان شهرام هستم همسفر؛ امیدوارم حال خوبی داشته باشید.
امروز قرار بر این بود که راجع به محرکها صحبت کنیم. جناب مهندس تأکید بر این داشتند که بیشتر حول محور درمان سخن بگوییم. ممکن است برخی از اصطلاحات من تخصصیتر از کنگره باشد و من بابت آن عذرخواهی میکنم؛ اینطور آغاز میکنم، ما مواد مختلفی داریم، محرکها مواد گستردهای را شامل میشود که بعضاً خود دستهای مجزا نیز محسوب میشود مانند کوکائین که این ماده برای خود در کتب پزشکی یک قسمت مجزا دارد، کافئین نیز همینطور، کافئین در دوزهای پایین هوشیاری و در دوزهای بالاتر عوارض بالاتری مانند تپش قلب به همراه دارد اما چون روی زندگی افراد و عملکرد اجتماعی آنها تأثیری ندارد اعتیادآور محسوب نمیشود.
آمفتامین استیمولنتها قسمتی هست که برای ما بسیار مهم است، یعنی دسته موادی که مشتق از آمفتامین هست. در کتب مختلف دستهبندیها نیز مختلف است، در برخی از کتب دسته اصلی با نام آمفتامین یا همان شیشه معرفی شده. اگر تجربه زندگی بیش از سیوپنج سال داشته باشید به یاد میآورید که 20 سال پیش آمفتامین به بازار آمد. به عقیده من آمفتامین مادهای بود که در کشور ما جایگاه خاصی نداشت یعنی فرهنگ ما فرهنگ محرک نیست، فرهنگ ما فرهنگ مخدرها است. در آن زمان محرکها لابراتواری بود و قیمتی مانند کوکائین داشت. در آن زمان ما مرکز گذری در میدان رهبر خاک سفید داشتیم و در آن زمان از کشورهایی مانند فیلیپین میآمدند تا در اینجا لابراتوار آمفتامین راهاندازی کنند و در آن زمان هیچ قانونی برای کاهش عرضه آمفتامین وجود نداشت به همین دلیل رشد سریعی داشت.
در ادامه تبدیل به آمفتامین آشپزخانهای شد زیرا تولید آمفتامین کار سختی نبود، ماده اولیه آن اِفِدرین بود که برای اختناق بینی به کار برده میشد. در ادامه بعد از تولید آن در آشپزخانه قیمت آن کاهش پیدا کرد. بازار مواد در آن زمان روی هروئین و کرک هروئین بود که همه را در خود درگیر کرده بود که ناگهان شیشه به بازار آمد که دنیای متفاوتی داشت و ما غیر از کنترل عوارض آن کاری نمیتوانستیم کنیم. جالب است بدانید هرچه ناخالصی شیشه بیشتر باشد درگیری بین مصرفکنندگان شیشه، عوارضی که روی افراد به وجود میآورد بیشتر میشود. در آن زمان رسانه شروع به کار کردن روی شیشه شد و داستانهای سیاهی به وجود آمد و هیچکس نمیدانست چه کند.
مواد مختلفی در دستهبندی آمفتامین استیمولند ایجنتها قرار میگیرد مانند متامفتامین (شیشه)، آمفتامین (قرص) یا متیل فنیدایت (ریتالین). ما برخی از این مواد را برای نارکولپسی استفاده میکنیم، برخی را برای بیش فعالی استفاده میکنیم (ریتالین) که مصارف پزشکی دارد اما سوءمصرف آن بیشتر ترویج شده. آمفتامینها در فضا بین دو عصب (پایانههای عصبی) کَتگولامینها (دوپامین، سروتنین، نوریپینرفین) را افزایش میدهند یعنی حجم زیادی از تخلیه نروترنسمیترها به وجود میآید که شخص حالت هوشیاری زیادی پیدا میکند. ما در درمان در سیستم پزشکی برای آمفتامین دستمان بسته است. ما در اعتیاد سه دسته دارو داریم، بوپرهنرفین، متادون، اُپیوم که سومی برای کشور ماست.
در هیچکدام از کتب و منابع ما درمان شیشه با متادون و بوپرنورفین وجود ندارد و داروهایی را معرفی میکند که خیلی اثربخش نیست. مشکلی که ما با آمفتامینها داریم بابت تغییراتی است که در ساختار مغذّی بابت مصرف به وجود آمده. این تغییرات دست ما را میبندد. این مواد برای سیستم عصبی مسمومیت دارد و این سیستم را ممکن است از بین ببرد و مستقیم روی بافت مغز تأثیر میگذارد. پس درمان نمیتواند آن قسمتی که باید تأثیر بگذارد را در مغز پیدا کند. بکلوفن، گاباپنتیل، متیل فنیدایت، آرپی پیرازول و... داروهایی است که برای درمان استفاده شده. درمان پزشکی احتیاج دارد که روی داروهای مختلفی کار کند تا به درمان برسد.
چند شاهکلید وجود دارد؛ درمان هرچه زودتر شروع شود تأثیر بیشتری دارد درمان باید مدت طولانی استفاده شود. درمان دارویی بهتنهایی اثربخش نیست و باید درمان غیر دارویی در کنار آن قرار بگیرد (ماتریکس، دوازده قدم و...) این مروری کلی روی بحث آمفتامین استیولند ایجنتها (مواد محرک آمفتامینی) بود.
کنگره با روش دیاستی میآید و با دوز کممصرف اُپیوم را تجویز میکند. اُپیوم برای کشور ماست و در کشورهای دیگر وجود ندارد و یک سال تا یک سال نیم طول میکشد که مجوز واردات بگیرد یا تحقیقات روی آن انجام شود. ما میتوانیم روی تأثیرات آن تحقیق کنیم و میتوانیم در درمان با اُپیوم پیشرو باشیم. در کنگره با دوز بهاندازه 0.3 سیسی در روز برای افراد مصرفکننده محرک درمان آغاز میشود و بهصورت پلهای بالاتر میرود. معمولاً دو ماه طول میکشد تا سازگاری اتفاق بیفتد. به عقیده من لازم است که در کنگره راجع به محرکها بیشتر کار کنیم مانند متادون، کنگره در متادون به این نتیجه رسید که باید ظرف سه هفته آن تقسیم به سه دوز شود و هر دوز با اُپیوم جایگزین شود بعد افزایش و کاهش داده شود و تیپر شود و به اتمام برسد. به عقیده من سازگاری افراد مصرفکننده با اُپیوم سختتر است آیا باید دوز را افزایش دارد، آیا باید بیشتر با بیمار صحبت کرد و انتظارات او را کاهش داد که ممکن است خواب دیرتر مرتب شود یا... که جای بحث زیاد دارد. روش دیاستی روی محرکها خوب جواب میدهد و تا امروز موفقیتآمیز بوده اما من فکر میکنم که جا دارد که روی آن بیشتر کار شود؛ امروز مصرفکنندگان محرک به سنین پایینتری رسیدهاند.
مشارکت اعضا
سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر
کسانی که مصرف شیشه خالی دارند وقتی وارد کنگره میشوند و با روش دیاستی به همراه داروی اُپیوم آشنا میشوند در اولین واکنش میگویند که من که مشکلی ندارم چرا بیایم مُرفینی شوم، شاید تا چند هفته طول میکشد با این قضیه کنار بیایند در ادامه اگر فرد ادامه دهد مسئله برایش شکافته میشود و برایش جا میافتد که تنها درمان برای او داروی اُپیوم است.
سلام دوستان علی هستم مسافر
من با تخریب شیشه وارد کنگره شدم، 14 ماه سفر کردم به روش دیاستی در حال حاضر 11 سال است که آزاد و رها هستم. مصرف من شیشه بود، در اواخر به تزریق شیشه افتاده بودم و افسردگی و تخریب شدیدی داشتم. زمانی که سقوط آزاد شیشه کرده بودم به هیچ کاری نمیرسیدم و نمیتوانستم کاری انجام دهم. مطلقاً در اتاق خود دائم به نقطهای خیره در حال و هوای غمگین و بیانرژی بودم. وارد کنگره شدم؛ در روزهای اول باور نمیکردم که بشود با مصرف شربت اوتی شیشه را درمان کرد. من تمام راهها را امتحان کردم ولی هیچکدام کوچکترین تأثیری روی من نداشت و بدتر القائاتی به من میشد که افسردگی تو خوب نمیشود و عوارضی است که تا آخر عمر با تو میماند. با حرکت در کنگره و سفری که کردم تمام مشکلات من درمان شد؛ افسردگی، دوقطبی بودن، شکاکی، بی انرژی بودن و... در من درمان شد. طی این 10 سال که فرصت داشتم و در کنگره لژیون داشتم افراد زیادی در لژیون من حضور یافتند که مصرفکننده شیشه بودند. راحتترین درمان به عقیده من درمان مصرفکنندگان شیشه بود؛ آنها خیلی راحت و روتینتر پایین میآمدند و دارویشان را تیپر میکردند و هیچگاه چالشی به وجود نمیآمد ولی بین مصرفکنندگان هروئین یا شیره درگیری بیشتری وجود دارد. تمام عوارض افراد شیشهای در همان ده الی یازده ماه برطرف میشود. من در اواخر مصرف گریه میکردم و میخواستم که نباشم، به لطف خدا مسیر کنگره را یافتم.
من در روزهای اول فکر میکردم خانواده من پول به این افراد دادهاند که بیایند بنشینند تا من اینها را ببینم و مصرف نکنم، فکر میکردم اینها بازیگرند، در چهار جلسه اول این فکر را داشتم تا راهنما انتخاب کردم، راهنمای من مصرفکننده شیشه بود، به او گفتم من اصلاً توان ادامه دادن ندارم، اگر اینها نیز بازی است بگو که بروم، او به من گفت به من اعتماد کن و دو هفته روی برنامه اوتی بمان اگر این دارو به تو جواب نداد برو. به یاد دارم اوتی هنوز بهصورت کامل در دسترس نبود و من دو الی سه ماهی با تریاک سفر کردم. من به راهنمایم اعتماد کردم و به حرف او عمل کردم. من ده الی دوازده روز فقط خواب بودم و بهزور به لژیون میرسیدم، کلاً خواب بودم و فقط برای غذا بیدار میشدم و کار دیگری نمیتوانستم کنم. در ادامه خواب من درست شد، افسردگی من طی سه الی چهار ماه با خدمت کردن درست شد باقی موارد نیز تقریباً تا آخر سفر من حل شد.
آرمین هستم مسافر
ممنون از وقت مشارکت. من چندین رهجو داشتم که مصرفکننده شیشه بودند. دیدگاه درمانگر بسیار مهم است. اطلاعاتی باید وجود داشته باشد که شیشه چه تخریبی روی فرد ایجاد میکند تا همزادپنداری با شخص مصرفکننده صورت بگیرد؛ این اطلاعات کمک میکند که علائم رهجو را بشناسم و به من کمک میکند که به او بفهمانم مسیر درمانی او از کجا شروع میشود، به او بفهمانم که چرا خوابش زیاد شده و...
ابتدا با 0.3 شروع میشود و در هفته دوم دو وعده 0.3 سیسی و در هفته سوم سه وعده 0.3 سیسی این اتفاق در کنگره بهراحتی اتفاق میافتد و سندهای بدون نقص زیادی وجود دارد پس وقتی در اعلام سفرها افرادی را میبینند که مانند خودشان هستند، ایمان زیادی به دست میآورند. سپس شروع میکنیم و میرویم بالا که این همبستگی به حال مصرفکننده دارد ممکن است یک نفر را تا سقف دوازده سیسی ببریم بالا و یکی دیگر را تا چهارده و نیم و یا شانزده و نیم سیسی بالا ببریم و یکی را تا سه سیسی بالا ببریم بر مبنای مصرف فرد شخص باید دید حالش چطور است سقف را راهنما تعیین میکند باید با رهجو صحبت کند که آیا خوابش بالانس شده است اعصابش آرام هست و مشکلات ندارد. اینها مبنا را مشخص میکند. برای شیشه هم ماکسیمم تا یک و نیم سیسی بالا میرود آنهم بستگی به فرد دارد ممکن است شیشه را با مورفین مصرف کرده باشد یا با قرص باید دید که حالش چگونه است گاهی اوقات میشود یک و نیم گاهی میشود یک و هشتدهم سیسی در کل شروعش در اختیار پروتکل است و تا چه مقداری بالا رود این دست خود راهنما است مسئله بعدی در کلینیکها است که ما لژیونها را دایر کردیم تا رسم و رسومات دی اس تی در کلینیکها فراگرفته بشود باید متخصصین کلینیکها آنچه را که از ما یاد گرفتند خودشان لژیونها را تشکیل بدهند.
کار برای درمان شیشه شاید بیرون از کنگره سخت باشد زیرا گفته میشود شیشه درمان ندارد ولی در کنگره این اتفاق زیاد رخ داده و همین دلیلی میشود که رهجو بتواند سفرش را ادامه دهد. علم جهانبینی نیز بسیار کمک میکند. جناب مهندس بارها اعلام کردهاند که کاملترین ماده در دسترس اوتی است که تمام نقاط کور را پر میکند. قطعاً اتفاقی رخ داده که یک مصرفکننده به سراغ شیشه رفته و زمانی که ظرفهای وجودی او شروع کند به پر شدن، گرایش او به شیشه کمتر میشود. 21 روز اول شاید برای او کمی سخت باشد ولی در ادامه بدن شروع میکند به کار کردن و ادامه پیدا کردن درمان. این روش تا سه وعده 1.5 سیسی ادامه پیدا میکند، یک دوره تثبیت دارد تا تیپر انجام شود و رو به پایین بیاید. من چندین رهجوی شیشهای داشتم و در تجربه شخصی من رهجوی شیشهای نبوده که بیاید و درمان نشود و برود یا از درمان سر باز بزند.
سلام دوستان حسین هستم مسافر
22 سال تخریب داشتم، از سال 80 به سمت مصرف شیشه رفتم آنهم به علت اینکه مصرف مواد مخدر تریاک، مثبتی (در آزمایش اعتیاد) داشت و در آن زمان میگفتند مصرف شیشه مثبتی ندارد و مواد مخدر نیست. من برای تهیه شیشه از مشهد به تهران میآمدم. بعد از سه سال من احساس کردم که زندگیام در حال از دست رفتن است. ابتدا باید شیشه را شناخت، پس از مصرف شیشه بالاترین قدرت و سرعت ذهن در اختیار فرد قرار میگیرد و این سرعت و قدرت را فرد برای تخریب استفاده میکند که نتیجه آن خوب نیست ولی مصرفکننده از آن لذت میبرد و میتواند موضوعات را بهاصطلاح چندبعدی ببیند. من برای اینکه از این قضیه دور شوم برگشتم به مصرف تریاک. من کسانی در لژیون خود داشتهام که مصرفکننده شیشه بودند، من متوجه هستم که این افراد چقدر ذهن پویایی دارند. تنها مسیر درمان شیشه کارگاههای عمومی و خصوصی کنگره است. من رهجوهای خود را عادت به مشارکت کردن و صحبت کردن میکنم و سعی میکنم سرعت ذهن بالای آنها را به مشارکت، خواندن و حفظ پیام سوق بدهم. به عقیده من مسیر درمان شیشه باید در جمع باشد و اینکه یک فرد بهتنهایی در کلینیک بخواهد شیشه خود را درمان کند بسیار مشکل است. من تا 7 نفر رهجو با مصرف شیشه داشتم. در شهرستان ما برعکس بقیه مکانها شیشه افراد را چاقتر و خوابآلودهتر میکند.
سخنان آقای مهندس
ما یک سدی داریم در سیستم علمی که باید شکسته بشود و بر مبنای تصورات و تخیلات است. ما باید برویم به سمت آزمایشهای سلولی و مولکولی؛ تا زمانی که به آن نقطه نرسیم هیچ نمیفهمیم. تا حدودی در تمام سطوح پزشکی میدانیم که چه باید بکنیم، برای مثال اگر کلیه مشکلی داشته باشد میدانیم چه هست ناراحتی و مشکلات مثانه یا قند را میدانیم. ولی برای اعتیاد اینگونه نیست یا در اعتیاد مسئله پزشکی مطرح نیست فقط صحبتهایی است که باید بدانیم کجا را هدف قرار بدهیم دقیقاً چه نقطهای خراب شده وقتیکه نقاط خرابشده را پیدا کردیم باید بدانیم که چطور و با چه دارویی و در چه مدتی میتوانیم ترمیم کنیم و تا زمانی که اینها را ندانیم هیچ درمانی وجود ندارد.
وقتی من صحبت از درمان میکنم یعنی یک مصرفکننده هروئین را درمان کنیم و او برود در لابراتوار هروئین سازی کار کند و نه وسوسه داشته باشد و نه گرایشی و یا یک مصرفکننده تریاک را درمان کنیم و برود در مزرعه خشخاش بین چند نفر که مصرف میکنند بنشیند و مصرف نکند و وسوسه هم نشود. ما در انستیتو پاستور آزمایشی کردیم روی افراد سالم و ۱۸ هزار ژن را موردبررسی قرار دادیم و بعد یک مصرفکننده شیشه را در اوج مصرف موردبررسی قرار دادیم که بیان ژنهای اینها چگونه است دوپامین انرژیک و سروتونین انرژیک در چه وضعیتی است. سیستمهای ایمنی و متابولیسم در چه وضعیتی است و تمام اینها را ازنظر علمی موردبررسی قرار میدهیم که آیا بیان ژن اینها درست کار میکند یا نه؟! ما از دیگر گروهها نمونه خون گرفتیم و در سال ۹۷ مورد برسی قرار گرفت تمام سیستم حیاتی خراب بود و در تعادل نبود در مجامع علمی فقط دوپامین را نام میبرند ولی صدها ماده دیگر وجود دارد که دوپامین در میان آنها گم است.
یک مصرفکننده شیشه وقتیکه مصرف را قطع کرد مجدد مورد آزمایش قرار دهید و ببینید که در چه وضعیتی است و هیچکدام در مسیر طبیعی خود نیستند. مقالهای که برای آزمایش آمفتامین انجام شده بهزودی چاپ میشود. حتی ما روی فنتالین هم آزمایش کردهایم که در ایران موجود نیست و در آمریکا سالانه جان مصرفکنندگان زیادی را میگیرد، سیستم علمی تلاش میکند که درمان کند ولی پروتکل اصلی کشف نشده. معما چو حل شد آسان شود ما موشهای صحرایی را به فنتالین آلوده کردیم گروهی که روش دیاس دی را اجرا کردهایم همه آرام بودند و آنهایی که روش دی اسدی نبودند، همه نامتعادل بودند و وقتیکه میخواستیم آزمایش خون بگیریم آنهایی که روی روش دی اس تی بودند آرام بودند؛ آنهایی که نبودند پرخاشگر بودند. حتی یکبار دست دکتر را بشدت گاز گرفتند و زخمی کردند و کاملاً وحشیگری را نشان میدهند. همه برمیگردد به مسائل فیزیولوژی.
وقتی موشها را آزمایش میکردیم اینها که جهانبینی و گروهدرمانی نداشتند؛ ورزش نمیکردند؛ اینها هیچچیزی غیر از روش درمانی نداشتند. منظورم این است که مهمترین قسمت، پزشکی است و اگر آن نباشد هیچی نیست. حالا ما اگر درکنگره ۶۰ که برنامه ریکاوری قوی دارد شربت اوتی را حذف کنیم اصلاً نمیتوانیم کار کنیم. ممکن است در جلسات دعوا و درگیری صورت گیرد چون افراد به تعادل نرسیدند، وقتیکه ما مصرفکننده شیشه را سهدهم اوتی میدهیم یعنی مسیر را میرویم تا فرد را به تعادل برسانیم از همان روزهای اول سیستم بالانسش تغییر میکند. به دلیل اینکه مشتقات تریاک بین ۲۵ تا ۵۰ آلکالوئید دارد و با سیستم عصبی انسان هماهنگی دارد. سیستمهایی که از تعادل خارج شده را سعی میکند به تعادل برساند آنفتامین را خیلی سروصدا درآوردند که درمان ندارد. بله با حرف زدن که درمان ندارد فردی پایش شکسته است اگر ما با او صحبت کنید پای او که خوب نمیشود خماری بد دردی است. وقتی شخصی خمار است اصلاً حرف حالیاش نمیشود این ۲۰ سالی که ما آمدهایم در کنگره ۶۰ تریاک را آوردهایم برای درمان در هیچ جای دنیا تریاک بهعنوان دارو وجود نداشت. درمان بهوسیله تریاک فقط برای ما است که در ابتدا فقط خود تریاک بود به مدت ۱۰ سال و بعدازآن به کمک دولت شربت اپیوم ساخته شد. بازهم میگویم برای این تریاک را انتخاب کردهایم که ترکیبات متنوعی دارد و با سیستمهای عصبی هماهنگ است و میتواند بهترین درمان را انجام دهد. برای درمان یک مرکز فیزیولوژی در بدن وجود دارد که این باید به تعادل برسد حالا میخواهد برای اعتیاد به تریاک باشد یا شیشه یا الکل یا کوکائین و یا بیماری سرطان باشد یا اماس همه اینها یک مرکزی دارد که آن مرکز را باید درست کنیم. هیچ بیماری روانی وجود ندارد مگر اینکه ریشهاش در فیزیولوژی باشد، سایکوز باشد یا اسکیزوفرنی یا اعتیاد؛ ریشهاش در فیزیولوژی است و سیستم پزشکی اینها را باید به تعادل برساند که انشالله در آینده این کار را خواهد کرد.
ما در کنگره آن مرکز را به تعادل میرسانیم و بالانس را ایجاد میکنیم که در این حالت درمان اتفاق میافتد. البته تریاک هزاران سال است که موجود است ولی درمان نکرده است؛ مهم این است که در چه دوزی و در چه فاصله زمانی داده شود چگونه تیپر شود، بالا برود یا پایین بیاید، این کار پروتکل مخصوص خودش را میخواهد. پروتکل موجود ما به نام دی اس تی تحت یک جدول خاص در زمان ۱۱ ماه انجام میشود و کمتر از این مدت هم نمیشود به درمان رسید. در این روش با ضریبهای مخصوص و پلههای ۲۱ روزه درمان انجام میشود. البته القائات ما هم بیتأثیر نیست؛ مثلاً میگوییم هروئین درمان ندارد درصورتیکه اینطور نیست؛ مانند روزنامه و آتش میماند زود آتش میگیرد و زود هم خاموش میشود. تریاکیهای قدیم میخواستند تریاک را ترک کنند میگفتند هروئین مصرف کن که ترک آن سه روز است، شیشهام همینطور؛ هیچچیزی ندارد فقط یک آمفتامین است ولی آن وحشتی که ایجاد کردند که من آمفتامین مصرف میکنم و حالا مورفینی شوم خوب طبیعتاً این وحشت دارد و ممکن است بترسند. ولی مگر چقدر میخواهد مصرف کنند؟ سهدهم سیسی مقدار مصرف است.
میگویند تریاک عادت آور است کدام دارو عادت آور نیست؟ ممکن است دارو روانپزشکی نام ببرید که عادت آور نباشد؟ هر دارویی که مسکن باشد در طول زمان اعتیادآور است؛ پس شیشه بهراحتی قابلدرمان است. وقتیکه شروع به مصرف اوتی میکند به عقیده من از همان هفته اول اثر میکند ولی یک فرد تریاکی که مصرف را قطع میکند بیخوابی دارد بیقراری دارد بیرونروی، عطسههای پیاپی، بدندرد و پادرد دارد نمیتواند بخوابد نه میتواند بنشیند و تا شش ماه هم خوب نمیشود ولی یک فرد شیشهای بعد از قطع مصرف فقط باید بخوابد کسی که تریاک مصرف میکند ۲۵ تا ۵۰ آلکالوئید مانند مورفین کدئین نارکوتین پاپاورین کدامین و... به همه این ترکیبات دارویی فرد عادت کرده است و موارد فیزیولوژی شده است. قطع کردن اینها کجا و قطع کردن یک ماده کجا؟ به نظر من آن القائاتی که برای ترک مصرف شیشه و هروئین وجود دارد که درمان نمیشود کار را سخت میکند وگرنه درمان بهراحتی انجام میشود. ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
بهرام همسفر بهرام
سؤالی داشتم که آیا مصرف اوتی برای یک فرد شیشهای تا یک و نیم سیسی بالا میرود یا بسته به شرایط فرد است و این بالا رفتن و تیپر کردن به چه شکلی است؟
مهندس دژاکام
برای تیپر کردن اگر تریاک باشد سقفش مشخص است برسی میکنیم که چقدر مصرف میکند، خوراکی است یا نه همان را مبدأ قرار میدهیم و تیپر میکنیم به پایین و به صفر میرسانیم ولی اگر مثلاً هروئین یا شیشه باشد بر مبنای پروتکل آغاز میکنیم مثلاً برای شیشه از سهدهم سیسی دیلی شروع میکنیم ولی برای هروئین دیلی سهدهم یا ششدهم یا نهدهم سیسی.
نگارش: مسافر بهمن
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
278