English Version
This Site Is Available In English

انسان با نگرش درست هرکجا باشد آبادی به بار می‌آورد

انسان با نگرش درست هرکجا باشد آبادی به بار می‌آورد

جلسه سیزدهم از دوره چهل و دوم کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر میثم، نگهبانی موقت مسافر علی و دبیری موقت مسافر مصطفی با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» و در ادامه مراسم سالگرد یک سال رهایی مسافر امیر در تاریخ ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ رأس ساعت ۱۶:۳۰ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم از اینکه بعد از مدت‌ها فرصت فراهم شد که در خدمت شما عزیزان باشم.
از نگهبان جلسه و مرزبان عزیز همینطور دبیر جلسه سپاسگزارم. دستور جلسه این هفته درخصوص جهان‌بینی ورزشی است و البته بخش دوم دستور جلسه که تولد یک سال رهایی امیر است.
موضوعی که در کنگره زیاد در مورد آن صحبت می‌شود، موضوع جهان‌بینی است. جاهای دیگر نیز جهان بینی وجود دارد ولی آن چیزی که به شکل آکادمیک و فشرده، هفته‌ای سه جلسه شما دور هم جمع شوید، یک عددCD بنویسید، یک CD گوش بدهید و مشارکت کنید و جهان‌بینی کار کنید را من جایی دیگری ندیده‌ام. کنگره به دنبال نتیجه گرفتن است و به شما نتیجه می‌دهد، یعنی شما اگر آن الگوها و برنامه‌هایی که گفته شده است را انجام بدهید، دقیقاً با همان نتایجی که پیش‌بینی شده روبرو می‌شوید. من خودم یک زمانی چیزهایی که در کنگره گفته شده بود را انجام نمی‌دادم و نتیجه‌ایی نیز نمی‌گرفتم، یعنی باز اشکال از آن جا بود که خودم انجامش نمی‌دادم.
یک سری دستور جلسات است که هم اکنون شاید زمان ۲۵ سال است که در حال تکرار است؛
وادی اول چندین سال است که در حال تکرار است، وادی اول چهار صفحه بیشتر نیست ولی چرا ۲۵ سال تکرار می‌شود؟ به خاطر  ابعاد این موضوع است که خیلی بزرگ است ولی آن چیزی که من می‌توانم بفهمم در واقع و مقاطع مختلف شاید نتوانم همه برداشت را داشته باشم.
سال ۹۳، ۹۴ استاد امین گفتند اگر کسی وادی اول را یاد بگیرد دیگر برای حل مشکلاتش پیش من نمی‌آید یعنی خودش می‌تواند تمامی مشکلات زمینی خودش را حل کند.
این خاطرات که در حال تکرار است و این خود تکرار کردن است که آن قفل ذهنی باز می‌شود و من می‌توانم بفهمم.
جهان‌بینی درست را کنگره به شما آموزش می‌دهد تا بعد از آن شما آن را در ورزش استفاده کنید، در شغل خود یا هر جای دیگر از آن استفاده کنید. یک انسان با یک نگرش درست هر جا که باشد آبادی به بار می آورد، یک انسان با یک نگرش اشتباه جای خوب هم که باشد خرابی به بار می آورد.
جناب مهندس در وادی چهاردهم مثال پنکه می‌زنند که خیلی مثال کاربردی و قشنگی است؛
وقتی پنکه در حال چرخش است یک چیزی در حال جذب و یک چیزی در حال دفع است، این که چه چیزی را جذب می‌کند بستگی دارد که کدام طرفی بخواهد بچرخد و چه چیزی را دفع کند، اگر من در یک مسیر نادرستی باشم ارزش‌ها را دفع و ضد ارزش‌ها رو جذب می‌کنم این همان پنکه است؛ فرقی ندارد کجا باشم در کنگره هم اگر باشم اگر در مسیر درستی نباشم، ضد ارزش‌ها را جذب می‌کنم و انسان‌ها را از خودم دور می‌کنم و از از ارزش‌هایی که در کنگره است محروم می‌شوم.
پس این بستگی به خودم دارد که من در کنگره دنبال چه چیزی هستم, کنگره خیلی جای خوبی است و ولی ممکن است برای من نتیجه خوبی نداشته باشد چون من خوب نیستم و نگرش خوبی ندارم و این پندار و افکار و اندیشه همان چرخش پنکه است خیلی زمان می‌برد که درست شود.

در کتاب می‌گوید اثر اعتیاد که ما آن قدر ساده به آن نگاه می‌کنیم شاید قرن‌ها طول بکشد تا از بین برود.
هم اکنون کنگره۶۰ کاملا پا گرفته و شخصی که وارد کنگره ۶۰ می‌شود انقدر نیروهای القاء و احیاء وجود دارند که به کمک او می‌آیند.
بنده ۸ سال پیش مرزبان تازه واردین بودم، مطالبی را که به آن‌ها می‌گفتیم خیلی دیر متوجه شدند، یعنی شاید خودمان هم دیر می فهمیدیم ولی درحال حاضر کنگره به جایی رسیده که مطالب را مشاور تازه واردی می‌گوید و تازه وارد هم سریع می‌فهمد که این همان نیروهای القا کننده هستند که به شدت در کنگره فعال می‌باشد و به این جهت کنگره۶۰ با قدرت زیادی رو به جلو حرکت می‌کند.
موضوعی که می‌خواهم در مورد آن بحث کنم جهان‌بینی ورزشی است؛
در دنیای بیرون از کنگره ورزش به صورت حرفه‌ای در جریان است ولی آن چیزی که مشاهده می‌شود خیلی خوشایند نیست. صحبت‌های چهارشنبه مهندس را گوش می‌دادم ایشان گفتند که ما برنده‌ایم و نیازی نیست برویم مسابقه بدهیم و برنده بشویم. من چند روز پیش با همسرم صحبت می‌کردم و گفتم شما صبح جمعه بیدار می‌شوید و می‌روید پارک طالقانی ورزش می‌کنید، نسبت جمعیتی که تهران دارد و نسبت به تمام کسانی که در آن زمان بیدار هستند را در نظر بگیرید، احتمال اینکه شما در آن زمان ورزش می‌کنید ۰/۰۱% است، این کار بزرگی است و خودش پاداش آن را می‌دهد به همین دلیل آقای مهندس می‌گوید ما برنده‌ایم ما نباید ورزش را نادیده بگیریم. در گذشته در این شعبه که صحبت می‌شد می‌گفتند مهم نیست که در بازی ببازید و این مسئله باعث شده بود که ورزش شعبه ضعیف شود. این سخن برای کسی است که تلاش و تمرین خودش را کرده و نتیجه نگرفته، دوست داشته که برنده باشد حالا نتوانست نتیجه بگیرد در اینجاست که ما می‌گوییم نباید مهم باشد، یعنی اولویت اول که برنده شدن است به کنار می‌رود و بعد از آن که سلامتی و بیدار شدن صبح در ورزش است که جایگزین می‌شود از این لحاظ کنگره ۶۰ کلاس بالایی از نظر جهان‌بینی دارد. بنده در مسابقات در ورزش پارک طالقانی بودم هر چه که داور بگوید همه مطیع آن هستند حتی اگر اشتباه بگوید کسی که اعتراض نمی‌کند.

بخش بعدی جلسه سالگرد رهایی امیر است؛
احتمالا او را می‌شناسید او در بخش OT حضور دارد.
زمانی که امیر به لژیون من آمد تعداد نفرات لژیون خیلی کم بود و من با حضور ایشان خیلی خوشحال شدم، دوست داشتم تعداد رهجوی بیشتری داشته باشم.
زمانی آمد که هر کسی در لژیون من بود با مصرف شیشه و هروئین بود و بعد از یک هفته آمدن می‌رفت و این برای من ناراحت کننده بود، وقتی امیر آمد سوال کردم آنتی ایکست چیست او گفت تریاک، خیلی خوشحال شدم. یکی از ویژگی‌های امیر که به مرور زمان برای من مشخص شد فدا‌کاری بود. او همیشه در طول سفر خود فداکاری، در لژیون‌ها همیشه یک نفر است که جور بقیه را می‌کشد، در لژیون ما امیر بود که داوطلب همه کارها بود.
سیستم کنگره خیلی قدرتمند است شاید اداره کردن سیستم اداری آن کار خیلی سختی به نظر برسد ولی جزئی که نگاه کنید می‌بینید که همه آدم‌ها در لول‌های مختلف این سیستم را هدایت می‌کنند، آدم‌های فداکار سیستم را جلو می‌برند و این توانایی را من در امیر می‌بینم که بتواند ادامه بدهد و بتواند به جایگاه بالاتری برسد. برایش آرزوی موفقیت می‌کنم و نیازی نیست که معجزه کند یا کار خاصی کند فقط همین مسیر را ادامه دهد به جایگاه‌های خوبی می‌رسد.

‎خلاصه سخنان و آرزوى مسافر امیر:
آرزو دارم كه تمام كسانى كه به هر دليلى نتوانستند سفرشان راتمام كنند، دوباره به كنگره برگردند و سفرشان را به پايان برسانند.
‎عرض ادب و احترام خدمت تمامى دوستان و همسفران عزيز و گرامى.
تمام دوستانى كه مى‌آمدند اينجا و صحبت مى‌کرند، مى‌گفتند كه ما كلى چیز آماده كرديم براى گفتن ولى يادمان مى‌رود پس من هم گفتم چيزى آماده نكنم چون يادم خواهد رفت.
از راهنماى عزيزم آقا ميثم تشكر می‌كنم كه در طول سفر اول، به من كلى انرژى داد. راهكارهايى كه به من مى‌داد براى من گره گشا بود. در سفر اول آدم هر چقدر هم سن بالايى داشته باشه باز هم خيلى خام هست. من از صميم قلب معتقدم هر كسى كه وارد كنگره شده و در حال سفر است يك جايى از صميم قلب خسته بوده و از خدا خواسته كه او را كمك كند به همين خاطر ازاين پله‌ها پایین آمده و سفرش را شروع كرده است.
مى‌گویند راهنما را كه مى‌خواهيد انتخاب كنيد، كسى را انتخاب كن كه محبتش به دلت نشسته باشد. من با اينكه با دوستم محمد سام در آن لژیون بود و نبايستى در يك لژیون می‌نشستیم ولى واقعا مِهر آقا ميثم در نگاه اول به دل من نشست و ايشان را به عنوان استاد انتخاب كردم.
در زمان هاى قديم مى‌گفتند دانش آموزان و دانشجويان، اساتيد حاذق را انتخاب مى‌کردند و اين رسم زیبا هنوز در كنگره وجود دارد و رهجوها، استاد خودشان را انتخاب مى‌کنند، به همين دليل است كه پیوند محبت ميان آن‌ها وجود دارد، باعث گرم نگه‌داشتن قلب آدم‌ها می‌شود، موجب به دل نشستن آموزه‌هاى استاد مى‌شود.
خداروشكر مى‌كنم كه در کنگره هستم و دوستان عزيزم کنار من هستند و هر كسى باهر فكرى به نحوى به من آموزش مى‌دهند. به نظر من بچه‌هاى كنگره در زندگی بيرونشان به راحتی مسائل‌شان را حل مى‌کنند چون آموزش‌هاى ناب از يك جايى به دل آدم مى‌نشيند كه همیشه يادش مى‌ماند و خدمت كردن باعث مى‌شود اين آموزش‌ها بهتر صورت بگیرد. در انتها از آقای مهندس تشكر می‌کنم؛
تشكر اصلى را مى بايست از ايشان انجام دهم. جناب مهندس مى‌توانستند اين راهکار را براى خودشان نگه‌دارند، همه مى‌دانند كه آقای مهندس چقدر محبت عمیقی دارند كه باعث شدند همه ما به رهايى برسيم. از خودشان و خانواده محترمشان كمال تشكر را دارم واميدوارم سايه ایشان همیشه بالاى سر ما باشد.

تایپ: مسافر حسام، مسافر حمید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .