چهارمین جلسه از دور پانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی گرگان با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" روز پنجشنبه 8 آذر 1403 ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، از تمامی خدمتگزاران نمایندگی گرگان که خالصانه خدمت میکنند سپاسگزارم، از ایجنت مرزبانی و راهنمایان محترم مخصوصاً از راهنمای خودم آقا اسماعیل سپاسگزارم.
دستور جلسه این هفته از دو بخش تشکیل شده است یکی وادی دهم و تاثیر آن روی من و دیگری تولد یکسال رهایی مسافر علیرضا است. من این روز زیبا را به ایشان و خانواده محترمشان و همه شما عزیزان و راهنمای تازه واردین ایشان آقا یاسر تبریک عرض میکنم و به رسم کنگره از ایشان خواهش میکنم در جای خود بایستند تا با ایشان آشنا شوید.
در کتاب 14وادی از وادی دهم به عنوان یک شمشیر دولبه یاد میشود که هم نوید دهنده و هم هشدار دهنده است هم زندگی است و هم مرگ، یعنی کسی که در پایینترین نقطه جهنم قرار دارد میتواند به بالاترین نقطه بهشت برسد و برعکس.
وادی دهم عنوان میکند: (صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است) یعنی انسان زنده و همیشه در حال تغییر است اگر به طبیعت و هستی بنگریم خواهیم دید که دائم در مسیری حرکت میکند و در حال تکامل است تمام سیر تکاملی طبیعت به خاطر این است که من به عنوان یک انسان به تکامل برسم. اگر بخواهیم در مورد صفات انسان صحبت کنیم ابتدا باید بدانیم صفت یعنی چه؟ صفت، یک واژه یا واژگانی است که انسان را توصیف میکند. یعنی همان ویژگیها یا خصوصیات یک انسان را مطرح مینماید. این خصوصیات چگونه به وجود میآید؟ ساختارهایی که در مدت زمان طولانی و با تکرار توسط یک فرد انجام میشود صفتهای او را به وجود میآورد به عنوان مثال اگر شخصی در یک موضوعی به صورت پرتکرار آموزش بگیرد به آگاهی میرسد در این صورت است که به آن، شخص آگاه گفته میشود و آگاه بودن صفتی است که در او به وجود آمده است. اگر شخصی به صورت مکرّر مواد مصرف کند به او صفت مصرف کننده اطلاق میشود.
حال این صفات و ساختارها چگونه و از کجا نشأت میگیرد و ریشه در چه قسمتی دارد؟ کلّیه اعمالی که ما در طول زندگی خودمان انجام میدهیم برای برطرف کردن نیازهایمان است و یک انسان در طول شبانه روز دائماً به دنبال بر طرف کردن نیازهای خودش است و هر نیازی یک خواسته در من به وجود میآورد و هرخواسته یک تفکر و هر تفکر یک تصویر ذهنی در فرد به وجود میآورد که در آخر حس ایجاد میشود و این حس مسیر حرکت را به فرد القاء میکند و اگر در مسیر درست حرکت نماید صفت مثبت در آن به وجود میآید و در غیر اینصورت صفت منفی به وجود میآید.
همه شما علیرضا را میشناسید باید بگویم یکی از رهجوهایی است که وادی دهم در او به خوبی شکل گرفته است که از خدمت کردن ایشان این موضوع قابل رویت میباشد. علیرضا در روز اولی که وارد کنگره و لژیون شد به دلیل شرایط نامساعد جسمی حتی توان نشستن روی صندلی را نداشت و یک فرد بسیار خجالتی و با اعتماد بنفس پایین بود که از مشارکت کردن و سیدی نوشتن گریزان بود اما آن چیزی که من را نسبت به علیرضا امیدوار میکرد، سه مؤلّفه: خواسته، ایمان و فرمانبرداری بود که در ایشان وجود داشت و در نهایت با تواناییهایی که داشت توانست به درمان برسد و چهل سیدی خود را تحویل دهد و در سفر دوم هم خدمت خود را از قسمت آبدارخانه شروع کرد سپس دبیر جلسه و در حال حاضر نگهبان روزهای یکشنبه میباشد و سیدی سفر دوم را به اتمام رسانده است و مطمئن هستم که تواناییهای او بیش از اینها میباشد. از این که به صحبتهای من توجه کردید از شما متشکرم.
در ادامه جشن تولد یکسال رهایی مسافر علیرضا برگزار شد
خلاصه سخنان مسافر علیرضا:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که در این جایگاه قرار دارم از جناب مهندس و راهنمای خوبم و استاد امین بابت آموزشهایی که از آنها گرفتم سپاسگزارم. همه دوستان هم لژیون من میدانند که در روزهای اول حضورم در کنگره چه شرایطی داشتم. با درد پا و کمر درد وارد لژیون شدم و حتی به دلیل سواد کم شرایط نوشتن سیدی هم نداشتم در شش ماه اول سفرم، حال خوبی نداشتم و کمتر در کارگاه آموزشی شرکت میکردم ولی هر طور که بود چهل سیدی خود را به اتمام رساندم و برای گرفتن رهایی خدمت جناب مهندس حاضر شدم. بعد از آن بود که انرژی رهایی من را بیشتر به کنگره متصل کرد و قدمهایم استوارتر شد.
در سفر اول به یاد دارم طبق گفته راهنما قبل از مصرف Ot ابتدا خدا را شکر میکردم و سپس دارو را مصرف میکردم. همیشه طبق دستور راهنمای خودم عمل میکردم، ایشان مدام به من توصیه میکردند که برای رسیدن به هدفم ابتدا باید خواسته قوی داشته باشم. امروز که در جایگاه نگهبانی روزهای یکشنبه خدمت میکنم هیچگاه تصور نمیکردم که بعد از خدمت آبدارخانه بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم اما تحت فرمان راهنمای خودم عمل کردم و امروز بسیار خوشحال هستم. خیلی دوست داشتم در طی حضورم درکنگره، همسفر در کنارم حضور میداشت زیرا همسفر بال مسافر است و حامی او محسوب میشود اما به دلایلی من از این نعمت محروم هستم. اما خدا را شکر که راهنمای من در این مسیر هم همسفر من است و هم همراه و یاور من و با وجود ایشان جای خالی همسفر را هرگز حس نکردم، به همین دلیل از زحمات ایشان کمال تشکر را دارم و در آخر از همه شما عزیزان که در جشن تولد یکسال رهایی من شرکت کردید سپاسگزارم.
عکس: مسافر محمد
تایپ: مسافر جواد
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
160