جلسه ششم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی خرمدشت؛ با استادی راهنمای محترم مسافر سهراب، نگهبانی مسافر باقر و دبیری مسافر احسان، با دستور جلسه « وادی دهم و تاثیر آن روی من» سهشنبه 6 آذر ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سهراب هستم یک مسافر
در ابتدایی صحبت هایم تشکر می کنم از نگهبان محترم، گروه مرزبانی و ایجنت محترم که به من فرصت دادند در این جایگاه خدمت کنم. از همان بدو ورود که به این شعبه آمدم، تا این لحظه خیلی خوشحالم، بابت این خوشحالی از خداوند متعال سپاسگزارم. این بستر فراهم شد من مفهوم درست بودن، درست شاد بودن، راست گفتن را پیدا کنم. شاید اگر قبلا پیشرفتی در صنعتی یا ساختمانی از دوستان بود، من می رفتم آن شادی اش شادی کاذب بود یعنی فقط در کلام شاد بودم. سپاسگزاری می کردم و خدا قوت به کسانی که در این شعبه خدمت کردند که این شعبه ساخته شود، بخصوص احمد آقا و آقا سعید و همه کسانی که در این شعبه خدمت کردند. دستور جلسه در مورد صفت است. برداشت من از آن تجربه خودم است، من فکر می کنم اگر صفتی تغییرکند، به دو روش می شود انجام داد، یک روش؛ روش تجربی است و روش دیگر علم و دانش است. اگراین صفت را بخواهیم تغییر بدهیم باید جایگاهی باشد. قبل از این که ما مصرف کننده باشیم صفتی داشتیم تغییری داشتیم بعد مصرف کننده این مواد مخدر قطعاً یک روشی بود تجربی باید می رفتیم و تجربه به دست می آوردیم. بعد آمدیم صفت مان را تغییر دادیم صفت مصرف کنند بودن وبه بهانه مصرف کننده بودن آمدم تغییرات کلی دیگری در خودمان ایجاد کردیم. و آن به وسیله دانشی بود که کنگره در اختیار ما قرار داد. یعنی اگر ما بخواهیم خودمان تغییر کنیم یا یک تغییر کوچکی بخواهد رخ بدهد این تغییر نیازمند یک کمکی است. یعنی یک تغییر نیازمند است که خارج از من باشد. حال چه خوب،چه بد که قبل کنگره کامل تجربه کردیم.صفت زیادی داشته ایم، صفتهای بد ما فقط در اعتیاد نبود، اعتیاد یک مجموعه ای است، بر گرفته از کلی اتفاق هایی ناخوشایند، که مثلاً مثلث منیت مثلث جهالت است. ترس ناامیدی ومنیت داخل آن وارد شده بود. حال با آمد ن به کنگره ۶۰ صفت خود را تغییر دادیم. دانشی که در کنگره ۶۰است و خواهد بود این تغییر از نظر من فکر میکنم که از طریق وادی دهم که گفته نور،صوت و حس، در اینها روی انسان یا شخص کار میکند. واز طریق این صحبت ها از طریق حس و مفهوم حس را به انسان می آموزد که ما از این سه طریق می توانیم.نور، صوت،وحسی که خداوند در هر انسانی قرار داده است و روی آنها کار می کند و صفت ما تغییر میکند. ما همه مصرف کننده مواد مخدر بودیم. خودمن وخیلی از دوستان دیگر خوشحال از این قضیه که ما مصرف کننده شدیم. یعنی از طریق اعتیاد آمدیم . با کنگره آشنا شدیم. در داخل لژیون زیاد صحبت نمیکنیم شاید خیلی کم و شاید یک در صدباشدالباقی در مورد جهان بینی است. این تغییر ماست. یعنی ما می خواهیم انسان را تغییر بدهیم . افرادی که آمدن سفر می کنند. سه یا چهار ماه بسته به زمان اش در کنگره بودن. آموزش ها را می بیند. همه مطالب را متوجه می شود . حرفی است که با سند واین تجربه است که همه شما ها دارید انجام می دهید. فقط تجربه من نیست. که شما یک برداشتی از صحبت های من داشته باشید. این صحبت ها همان تجربه خود شما است. فرقی نمی کند. پس وقتی که صفت ما در کنگره ۶۰ تغییر میکند،به واسطه دانشی که در کنگره است.جای دیگری نیست. یعنی دنبال در جای دیگری نگردید. من خیلی مکان های بودم که باید می رفتم خودم را پیدا می کردم و تغییر حاصل می شد. خیلی کم، ولی کنگره بستر را فراهم می کند. نه تنها دانش است بستر هم فراهم می شود. می توانیم ای کار را انجام دهیم.این از طریق صوت،وحس است. از این که به صحبت هایم توجه کردید.ممنون و سپاسگزارم
عکس : مسافر حسین
تایپ:مسافر باقر
بارگزاری : مسافر آرمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
105