پیرامون دستور جلسه هفتگی: «وادی دهم و تأثیر آن روی من؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.» گفتگویی صمیمانه با همسفر رضوانه داشتیم، شما عزیزان را به مشاهده ادامه آن دعوت میکنیم:
با عرض سلام و خداقوت لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید.
سلام دوستان رضوانه هستم یک همسفر
به نظر شما چرا خداوند به انسان صفتِ بخشندگی عطا کرده است؟
کلمه عفو؛ نگرفتن انتقام دربرابر خطای دیگران توسط شخص قادری که حق انتقام گرفتن دارد، نزدیکترین معنا با کلمه بخشش را دارد. هر دو دیدگاه بر تأثیر عفو در ایجاد صلح، افزایش بهزیستی روانی و رضایت از زندگی تأکید دارند. اما در قرآن کریم، علاوه بر بیان روابط بخشش با متغیرهای دیگر، فضل را علت بخشش میداند و عفو کردن را مشروط به شرایطی کرده است و همچنین با جهتگیری اُخروی، بیشترین انگیزه انجام بخشش را در معتقدان به خود ایجاد میکند.
هر صفتی که در خداوند وجود دارد در انسان نیز موجود است، صفت بخشش یکی از این صفات است.
از دیدگاه شما چرا باید دیگران را ببخشیم؟
این سوالی است که هنگام عصبانیت یا ناراحتی عمیق از کسی که به شما آسیب زده است، در ذهنتان ایجاد میشود. ما در اینجا به سوالات بخشش چیست؟ چه فوایدی دارد؟ و چرا باید دیگران را ببخشیم؟ چه کار کنیم تا دیگران ما را ببخشند؟ میپردازیم اما به این معنی نیست که با اجبار این عمل انجام شود، زیرا از نظر خداوند بخشش باید از اعماق قلب شما اتفاق بیفتد و گرنه هیچ تأثیری ندارد.
بخشش چیست؟ چرا باید دیگران را ببخشیم؟ چگونه باید دیگران را ببخشیم؟ بخشش برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد. با این حال عموماً شامل تصمیمی برای رها کردن رنجش و افکار انتقامجویی است. عملی که باعث آزار شما شده، ممکن است همیشه با شما باشد، اما بخشش میتواند تسلط شما را کاهش دهد و به شما کمک کند، از کنترل فردی که به شما آسیب رسانده رها شوید.
بخشش به این معنا نیست که آسیبی که به شما وارد شده است را فراموش کنید یا بهانه برایش بتراشید یا با فردی که باعث آسیب شده است کنار بیایید. بخشش؛ نوعی آرامش به ارمغان میآورد و به شما کمک میکند، به زندگی ادامه دهید.
لطفاً به ما بگویید؛ چرا باید در زندگی بخشش و گذشت داشته باشیم؟
در جهانی که انسانها معصوم نیستند و دچار خطا و اشتباه میشوند اگر قرار باشد همه ما در پاسخ خطای دیگری به تلافی، انتقام و یا کینهورزی برخیزیم، آنوقت یک رابطه سالم، یک دوستی و محبت واقعی و… پیدا نخواهد شد. آدمها از هم فراری خواهند شد و از دین هم اکراه خواهند داشت. حال به این سؤال میرسیم که چرا باید دیگران را ببخشیم؟
گذشت؛ یکی از اصول اساسی در برخورد با لغزش افراد است. قرآن کریم، حتی در همان آیاتی که کیفر و مجازات را برای مجرمان و گناهکاران تشریح میکند، مؤمنان را از خطر و زیان آنان برحذر میدارد، گذشت و چشمپوشی از خطای آنان را نیز به عنوان یک ارزش برتر مطرح میسازد. همچنین امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
« اذا اُسیءَ اِلَیكُم فَاعْفُوا واصفَحوا كما تُحِّبُّون أَن یُعفی عَنكُم.»
اگر کسی به شما بدی کرد، شما چشمپوشی کنید و گذشت داشته باشید همانطور که دوست دارید دیگران هم نسبت به شما گذشت داشته باشند.
شما فکر میکنید، برای اینکه بتوانیم صفت گذشته را تغییر دهیم چه کنیم؟
وادی دهم میگوید؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. در اینجا این نکته مطرح میشود که عبارت " جاری است" هم در مورد انسان، هستی و طبیعت صدق میکند.
اگر گفته میشد؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است، مسئله جاری بودن در مورد انسان بود. اما گفته شده جاری است، در نتیجه همه جاری هستند، هم انسان، هم طبیعت و هم هستی، هیچچیزی در هستی در حالت سکون قرار ندارد.
یک زمانی یکسری کارها را انجام میدهیم که صفتمان تغییر میکند و گاهی اوقات هستی باعث میشود، آن صفتِ ما تغییر کند. برای مثال؛ شخص ثروتمندی در کار دلار و طلا است، یک مرتبه اتفاقی میافتد که قیمت آنها نصف میشود، آن شخص ثروتمند ورشکسته و بدهکار میشود و یا کشاورزی که تولیدات بسیار وسیعی دارد، بسیار خوب به محصولات خود رسیدگی میکند، یکمرتبه همه آنها را سرما میزند و از دست میرود، این مسئله بهخاطر کوتاهی آنان نبوده بلکه جاری بودن طبیعت این اتفاق برایشان افتاده و این جاری بودن هم در مسائل منفی و هم در مسائل مثبت است. مثلا؛ من تا سال پیش سیگاری بودم ولی الان نیستم و این مسئله برای من تمام شده است. اگر کسی سیگاری باشد قرار نیست تا آخر عمر سیگاری باقی بماند و میتواند صفت خود را تغیبر دهد، مگر آنکه روش درمان را بلد نباشد.
به طور کلی در این وادی به ما گفته میشود؛ اگر امروز ما دارای صفت ثروتمندی هستیم، ممکن است در آینده آن را از دست بدهیم یا اگر در گذشته بیمار بودهایم ممکن است، امروز حالمان بهبود پیدا کرده باشد، ممکن است در حال حاضر مسئولیت و مقام مهمی داشته باشیم و فردا دیگر آن پست و مقام را نداشته باشیم.
حتی ممکن است در گذشته بسیار گنهکار بودیم و امروز دیگر مانند قبل نباشیم. اگر انسان تغییر نکند آنگاه رحمت خدا چه میشود. کسی که در گذشتههای دور مرتکب گناه و اشتباهی شده است و امروز از عمل خود پشیمان است و آن را جبران کند، دیگر نباید به چشم گذشته به او نگاه کرد.
من خود در گذشته کاستیهای زیادی داشتهام که بواسطه آموزشهای کنگره و کاربردی کردن آنها توانستم تا حد زیادی از آنها را اصلاح کنم.
اینکه وادی دهم میگوید؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست منظور چیست؟ کمی توضیح دهید.
در این مورد باید بگویم؛ انسان ممکن است در گذشته مرتکب خطا و اشتباهی شده باشد ولی انسان جاری است و ثابت نیست، ممکن است ده سال پیش گناهکار بوده باشد و امروز دیگر نباشد.
برعکس این مطلب نیز میتواند صدق کند که در قبل انسانی صالح بوده و اکنون گنهکار شده است. یک فرد مصرفکننده مواد نیز دلیلی ندارد تا ابد مصرفکننده مواد بماند. نمیتوان گفت انسانی که خطایی مرتکب شده تا آخر عمر باید به همین شکل بماند و این داغ ننگ بر پیشانی او حک شود، اصلاً به این شکل نیست زیرا انسان جاری است. انسان در حرکت است و در هر نقطهای از تاریکی قرار داشته باشد میتواند از آن خارج شود.
خداوند میگوید؛ شما را از ظلمت خارج کرده و به سوی نور میبریم، پس نمیتوان گفت چون دیروز مرتکب این گناه شدهاید امروز نیز به همان شکل است و اگر به آیات خداوند نیز اعتقادی نداشته باشیم، هیچ خروجی از ظلمت صورت نمیگیرد و هر که در ظلمت است در آن میماند و هر که در بهشت، در آن جاوید میماند.
به هیچ عنوان به این شکل نیست، ممکن است شما در قسمت نورانی باشید و با ارتکاب خطا و گناه از آن بالا به پائین بیایید.
در این وادی گفته میشود؛ هم سقوط وجود دارد و هم صعود، هم انسان میتواند به بالا رود و هم سقوط کند و به پائینترین درجات برسد. در کل اگر ما روزی مصرفکننده مواد مخدر بودیم، دلیل بر این نیست که صفت معتاد بودن را تا آخر عمر با خود حمل کنیم، هر انسانی در هر نقطهای از ظلمت قرار گرفته باشد، میتواند حرکت کند و از ظلمت خارج شود و رحمت خداوند شامل او خواهد شد. بنابراین نمیتوان انسانهایی که روزی خطایی انجام دادهاند یا گناهی کردهاند تا آخر عمر مورد سرزنش قرار دهیم و اعتمادی به آنها نداشته باشیم.
انسان تا زمانی که در حال دوچرخه سواری است و رکاب میزند، در حال حرکت است اگر رکاب نزند نمیایستد، بلکه سقوط میکند. اگر انسان در جایگاههای ارزشی قرار داشته باشد و تلاشی نکند و از جایگاه خود مراقبت نکند، ممکن است به اعماق جهنم سقوط کند.
نویسنده متن: همسفر رضوانه، رهجوی راهنما همسفر آتنا (لژیون دهم)
تهیه و تنظیم گزارش: رابط خبری لژیون دهم همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر آتنا (لژیون دهم)
ارسال مطلب: همسفر الهام، رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
125