English Version
This Site Is Available In English

از وقتی به کنگره آمدم گویا وارد منطقه امنی شده‌ام

از وقتی به کنگره آمدم گویا وارد منطقه امنی شده‌ام

به نام خدای محبت و زیبایی؛

خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که این سعادت را نصیب من گردانید و مسیر زندگی‌ام را به کنگره وصل نمود.
تا قبل از این، زندگی‌ام پر از ترس، نگرانی و ناراحتی بود، تحملم در برابر ناملایمات زندگی، کم شده بود، نگرانی از هم پاشیدن زندگی‌ام را داشتم. ترس از آینده مبهم را با خود یدک می‌کشیدم.
برای تحمل مشکل اعتیاد در خانواده، چشمانم را به روی خیلی از مسائل بسته بودم. درونم غم بی‌پایانی را احساس می‌کردم، ولی همیشه به وعده حق، ایمان داشتم که پایان هر شب سیاهی، روشنی روز است.

از وقتی به کنگره آمدم گویا وارد منطقه امنی شده‌ام. با انسان‌هایی آشنا شدم که مالامال از عشق و محبت‌اند و پر از هم‌حسی و هم‌دلی هستند، این عشق را به من منتقل ‌کردند، راهنمایی که با آموزش‌ درمورد زندگی‌ام، چراغ راه من شدند، مسیر را برای من هموار و روشن نمودند.
کلامش، کلام خدا بود و تنها هدفش آموزش و خدمتی؛ بی حد و اندازه و بدون هیچ انتظاری؛ زیرا که پایه کنگره عشق و محبت است.

با تشکر از بنیان‌گزار کنگره60 و تمام کسانی که در این مسیر در کنار من بودند، مرا یاری کردند تا حال دلم خوب باشد، با امید به اینکه من هم بتوانم با عشق و محبتی بدون مرز، خدمت‌گزاری برای کنگره باشم.

نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی اروند آبادان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .