English Version
This Site Is Available In English

تیپرینگ

تیپرینگ

سیزدهمین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی دکتر مجید، نگهبانی آقای مهندس و دبیری دکتر علی با دستور جلسه «تیپرینگ» روز جمعه 2 آذرماه 1403 رأس ساعت 8:00 صبح آغاز به کار نمود.

سخنان استاد
سلام دوستان دکتر مجید خدابخشی هستم مؤسس و جانشین فنی نیکان گلستان.
بر خودم می‌بالم که بار دیگر خدمت استاد خودم و‌ بنیان کنگره ۶۰ هستم از دبیر محترم خیلی متشکرم و خوشحالم که در خدمت دوستان هستم یک نگاهی داشته باشیم به درمان‌های قبل‌ از دی اس تی و درمانی که در کنگره است واحد آماری کلینیک‌ها و بیمار و پزشک است در کنگره هم واحد آمار رهجو‌ است، ما همگی عاشق بیمارانمان هستیم و بیماران عاشق ما در کلینیک بیمار نباشد پزشک در آنجا معطل است و اگر عشق بیمار به پزشک نباشد آن کلینیک محکوم به شکست است در کنگره هم واحد آماری رهجو است عشقی بین رهجو به راهنما و راهنما و رهجو است ما یک جایگاه خطیر را در حال تجربه هستیم و ممکن است با غرور و منیت در خطر باشد ما تاریخ را چرا می‌خوانیم؟ تا درسی باشد برای ادامه مسیر در قرن دوازدهم ریچارد شیردل در جنگی زخمی می‌شود و گفتند باید بازویت قطع شود چون ممکن است باعث مرگ شود او گفت من قوی هستم و چیزی نمی‌شود دو الی سه هفته بعد او فوت کرد تا زمانی که پنی‌سیلین کشف شود مسئله سخت بود شش قرن طول کشید و در این زمان در جنگ‌ها یک عضو را قطع می‌کردند چون درمان آنتی‌بیوتیک وجود نداشت، شش نسل جهان در این ظلمت بود تا کشف میکروب و درمان‌های آنتی‌بیوتیکی که کشف شد صادقانه بگویم من وقتی بیمارستان لقمان رفتم خیلی چیزها را نمی‌دانستم و خیلی چیزها را از دوستانی که لباس مقدس پرستاری داشتند یاد گرفتم، وقتی در لوئی پاستور شروع به کار کردم آقای بهمن که الآن دستیار آقا بابک هستند خیلی به من کمک کردن، می‌دانستیم تیپر کردن چه می‌شود و باید کم‌کم کمش کنیم ولی سازگاری و‌ حال بیمار را نمی‌دانستیم، و آن چیزی که با کنگره انجام می‌شود بسیار متفاوت است زمان‌ها دوهفته‌ای هست ضریب کاهش 25 درصد هست؛ به‌طور مثال دارو اگر پانزده میلی‌گرم داده شود دو هفته دیگر می‌شود 12میلی‌گرم، دو هفته بعد 9میلی‌گرم دو هفته بعد 6 میلی‌گرم و دوهفته بعد 3میلی‌گرم اگر حال بیمار خوب بود و علائمی نداشت مانند موارد گوارشی، اضطراب و خواب آن 25 درصد آخر را قطع می‌کنیم در سه یا چهار مرحله دوهفته‌ای حدود دو ماه تیپرش می‌کنیم اگر مشکلی داشت قدم آخر را دوازده و نیم درصد می‌گذاریم تا زمان ببرد این کمک می‌کرد تا من داروی مثلاً آنتی سایکوتیک را قطع کنم زمانی که مریض شش ماه مشکل نداشته باشد کم می‌کردیم، در کنگره ما تیپر آف و به سمت بالا بردن را داریم مثلاً یک مصرف‌کننده تریاک را با 9 سی‌سی شربت اوتی بالا نمی‌بریم اول به سازگاری می‌رسانیم 9 سی‌سی را به سه قسمت تقسیم می‌کنیم؛ 3 سی‌سی صبح 3 سی‌سی ظهر و 3 سی‌سی شب این در عدد قبلی 20 درصد اعمال می‌شود نه عدد کلی. تفاوت کنگره با جهان پزشکی این است که عدد بالا را می‌گرفتیم و سه تا سه تا کم می‌کردیم 9، 12، 15 و پانزده دوازده،‌نه شش سه و قطع، حدود چهارده دفعه این تدریجی بودن اقدام می‌شود یا مثال دیگر شانزده و نیم سی‌سی سقف تجویز مصرف اوتی در کنگره است که ضربدر بیست درصد کاهش یا افزایش می‌شود وقتی اعمال شد مثلاً 9 سی‌سی بعد از بیست‌ویک روز اگر قرار باشد با روش تیپرینگ خارج از کنگره باشد باید با پنج یا شش پله قطع شود درحالی‌که کنگره می‌گوید شانزده و نیم سی‌سی می‌شود عدد پنج و نیم سی‌سی در هر وعده و مجموع شانزده و نیم سی‌سی و باید یک و یک‌دهم سی‌سی از هر وعده کم شود ما گرد می‌کنیم یک و می‌شود چهار و نیم سی‌سی. برای بیست‌ویک روز دوباره ضربدر 20درصد می‌کنیم و این بار می‌شود نه‌دهم سی‌سی و می‌شود سه و شش‌دهم که جناب مهندس در کتاب چهارده مقاله که باید گرد شود برای کلینیک و مصرف‌کننده، پله سه سی‌سی بعد از بیست‌ویک روز ضربدر 20 درصد از آن کم شود می‌شود دو هشت که مجدد روند می‌شود سه، به این شکل می‌شود که از پنج و نیم سی‌سی شروع می‌کنیم بیست یک روز بعد چهار و نیم سی‌سی پله‌های بیست‌ویک روزه، سه و نیم سی‌سی، سه سی‌سی، 5/2 سی‌سی، 2 سی‌سی، 5/1 سی‌سی، 2/1 دهم سی‌سی، 1 سی‌سی 20 درصد، هشت‌دهم می‌شود، پله بعد شش‌دهم، سه‌دهم، ما دوازده تا چهارده پله داریم برای درمان و می‌توانیم برای حال خوب رهجو دو تا سه پله افزایش هم داشته باشیم به‌جز مصرف‌کنندگان محرک؛ مانند شیشه که از سه‌دهم می‌بریم بالا تا عدد مطلوب تقریباً چهارده پله حرکت دارند و می‌شود تقریباً ده ماه که حداقل زمان درمان هست، برای رهجو ها سه تا چهار هفته زمان سازگاری لحاظ شده تا فرد بتواند آنتی ایکس جدید را جایگزین آنتی ایکس قدیمی کند و در این مدت فیزیولوژی، متابولیسم و بیوشیمی بدن به مخدر جدید عادت می‌کند و فرایند درمان آغاز می‌شود، قبلاً برای تریاک خود تریاک تیپر‌ می‌شود ولی الآن جناب مهندس فرمودند که برای همه‌ی مواد مصرفی شربت اوپیوم جایگزین شود که کاری بسیار مفیدی بود، ترک تدریجی بسیار کمک می‌کند به فعالیت دوباره شبهه افیونی‌های بدن و چشمه‌های بدن شروع می‌کند به ترشح کردن، حال مریضی که در کنگره می‌آید با توجه به روش دی اس تی بسیار مناسب هست و میل برگشت بسیار کم، تیپر کردن بسیار کار حکیمانه‌ای هست دارو، روش دی اس تی دو بازویی است که من در کنگره دیدم از جناب مهندس تشکر می‌کنم به‌عنوان یک پزشک که این علم را در اختیار جامعه پزشکی گذاشتند خود من شاید می‌گفتم کسی بخواهد بیاید باید هزینه ورودی بدهد دست مهندس را می‌بوسم دست بچه‌های اوتی را می‌بوسم بارها من مشکل داشتم که با دیده‌بانان صحبت کردم و راهنمایی گرفتم متشکرم که حوصله کردید و به صحبت‌های من گوش کردید.
جلسه به مشارکت گذاشته شد


دکتر احسان
باید تحسین کرد به خاطر اتفاق تیپر کردن که در کنگره رخ داده، یک وقتی می‌خواهیم دارویی را از شخصی بگیریم به او می‌گوییم یک هفته رانندگی نکن روی چهارپایه نرو‌، خودکشی نکند ولی تو کنگره ۶۰ می‌بینیم‌ که با اوتی که بیست‌وپنج آلکالوئید یعنی بیست‌وپنج نوع دارو دارد به‌درستی و محاسبه دقیق تیپر کردن انجام می‌شود و نهایتاً وقتی‌که درمان اتفاق می‌افتد و دارو‌ قطع می‌شود ما جشن می‌گیریم و گل رهایی می‌دهیم و هرسال فرد جشن می‌گیرد ولی در جای دیگر که فرد قطع می‌کند موجب افسردگی می‌شود چون جایگزینی انجام نمی‌شود و دائماً احساس خماری دارند این می‌شود تیپر کردن که در کنگره ۶۰ اتفاق می‌افتد آقای مهندس در این مورد فقط به جسم نگاه نکردند و مثلث جسم روان جهان‌بینی اتفاق افتاده و مسئله ترک سیگار بعدش رقم خورد که وقتی شخص سیگار مصرف می‌کند دوپامین ترشح نمی‌شود و شرطی می‌شود و بعد افزایش وزن و سیستم جونز بود، بدن بر سیستم بقا پاداش می‌دهد یعنی کسی‌ که وزنش متناسب است هنگام غذا خوردن بدن دوپامین ترشح می‌کند ولی وقتی کسی که ‌اضافه‌وزن دارد بدن آن پاداش را نمی‌دهد و دوپامین ترشح نمی‌شود‌، ورزش در کنگره‌ام باعث ترشح دوپامین می‌شود این تیپر کردن هم در NGO های دیگر هم اتفاق می‌افتد خانمی نگران فرزندش بود که در کلینیکی دارو‌هایش را کم کرده بودند فیلمش را دیدم که چشمانش برمی‌گشت و واقعاً وحشتناک بود و نتوانستم نگاه کنم، معما چو حل شد آسان شد باید قدردان این سیستم بود ممنونم که به صحبت‌هایم گوش‌ کردید.

مسافر محمد مشاور و‌ روان‌درمان
مسئله کم کردن از گذشته وجود داشته اما چگونه بود؟ مصرف‌کنندگان قدیم آشنا هستند که آب شیره می‌گرفتند و می‌گفتند یک درب می‌خوری و یک درب آب به آن اضافه می‌کنی، یا خود من تجربه کردم که گفتند شربت تریاک بگیر و استفاده‌ کن و بعد هر بار استفاده یک درب به آن آب اضافه کن، شیب آن‌قدر تند بود که بعد از ده روز دیگر هیچ خاصیتی نداشت و شده بود آب و آن خماری و به‌هم‌ریختگی را همراه داشت، دوستی در کلینیک دیگر با من بحث می‌کرد که این بیست درصد کاهش یا افزایش اختراع کنگره ۶۰ نیست و می‌گفتند ما هم در پزشکی داریم اما صحبت من این بود که در پزشکی چه مدت این اتفاق می‌افتد؟ در کنگره ۶۰ مدت ده ماه و پله‌های بیست‌ویک روزه داریم و بیست درصد را از کل کم نمی‌کنیم و از باقیمانده کم می‌کنیم که باعث می‌شود ده ماه زمان ببرد من این تجربه را در سال ۷۸ داشتم که یکی از پزشکان حاذق در مغز و اعصاب تشخیصی دادن چون من سردردهای بسیار شدیدی می‌گرفتم و گفتند که شما شبهه میگرن دارید و باید این قرص را مصرف کنید مدتی مصرف کردم و بهتر شده بودم و به‌طور اتفاقی دیدم دوستی که به منزل من آمده بود و مشغول ظرف شستن بود بی‌هوش شد خدا رحم کرد بعد از به هوش آمدن گفت شاید آبگرمکن گازش خارج نمی‌شود و بعد از چک کردن متوجه شدم که خروجی آب گرمکن کاملاً مسدود شده و گازی که پس‌زده می‌شد در خانه باعث شده بود که من فشار سردردهای وحشتناک را تجربه کنم این شد که منزل را عوض کردیم و من سردردم خوب شد حالا مشکل شد قرص، قرص هم کنار گذاشتم و با مفهوم تیپر هم آشنا نبودم، دچار حالات بسیار عجیبی شده بودم، عدم تعادل خشمگین و می‌خواستم همه رو بزنم به داروخانه‌ای مراجعه کردم و گفتند که مدت دو هفته تا یک ماه زمان نیاز هست، هشت قسمت تقسیم کن و هرکدام را یک هفته کم کن درمان اعتیاد هم همین‌طور ما پروتکل داریم یک وقت‌هایی مقاومت هست من با دوستانی که کلینیک دارند گاهی صحبت می‌کنم و‌ می‌گویم علم شمارا می‌دانم من هم دوره MMT را رفته‌ام و همه‌ی دوره‌های مرتبط با شما را بلدم، علم شما را می‌دانم و علم کنگره ۶۰ را هم درک کردم پیشنهاد می‌دهم به دوستان خودم در کنار روشی که شما دارید یک گروه هم انتخاب کنید و پروتکل ما را پیاده کنید شما که علاقه دارید به کنگره ۶۰ پروتکل هم در چهارده مقاله هست در جزوه راهنما و راهنمایی در کنگره ۶۰ هست بیایید و اجرا کنید و اشتباهی که عزیزان پزشک روان‌شناس ما دارند در کلینیک‌ها می‌گویند معجزه کنگره ۶۰ در بخش جهان‌بینی و ریکاوری است بله من قبول دارم و خودم آرزو دارم یک روز نظریه آقای دژاکام را داشته باشم در بحث روان‌شناسی آما اصل داستان بحث دارو و تیپرینگ و بازسازی جسم است که در مدت ده ماه اتفاق می‌افتد و این را نمی‌خواهد قبول کنند خیلی از دوستان، پیشنهاد می‌کنم این مقوله را امتحان کنند و ببینند که چه تفاوتی وجود دارد ممنونم که به من وقت مشارکت دادید.

خانم سمیه همسفر
به نظر من تیپر کردن نزدیک‌ترین مورد به قانون طبیعت است در جهانی که زندگی می‌کنیم برای رشد کردن هر چیزی زمان مشخصی لازم است مثل تبدیل یک دانه به یک‌ گیاه یا رشد یک‌ جنین و تبدیل شدن به یک نوزاد تیپر کردن هم با دانایی کامل یک زمان مشخصی تعیین‌شده توسط آقای مهندس و به رشد جسم درزمینهٔ بازسازی جسم به انجام می‌رسد ممنون بابت وقت مشارکت.

 دکتر رزیتا 
چند هفته پیش تحقیقی می‌کردم که تیتری توجه ام را جلب کرد، نوشته بود که جدول‌ ترک تدریجی تریاک کنجکاو شدم و گفتم حتماً روشی از کنگره الگوبرداری شده، مطلب را خواندم و دیدیم اولش خیلی خوب شروع‌شده که ترک ناگهانی خیلی بده و باعث تخریب می‌شود باید هفت هشت ماه زمان داده شود تا به ترک‌ خوب رسید، در ادامه نوشته بود که ماه اول برای رسیدن به ثبات رفتاری و اراده راسخ در نظر می‌گیریم ماه دوم هرچه که مصرف می‌کند فرد، مصرف بکند و یک روز در هفته رو مصرف نکند، ماه دوم دو روز را مصرف نکند و پنج روز را مصرف کند ... درنهایت نوشته بود که انشالله در مدت شش ماه بتواند ترک کند و در انتها جدولی بود با عنوان جدول ترک تدریجی در یازده روز، روز اول صد میلی‌گرم روز دوم نود میلی‌گرم و همین‌طور تا صفر پایین می‌آمد و در یازده روز انتظار دارد که تریاک را بتواند ترک کند این روش‌ها علمی نیست و در کنگره ۶۰ تمام پله‌ها بر اساس سازگاری و فیزیولوژی طراحی شده و یکی از محاسن خوب کنگره این است که آزمایش و خطا دارد، نه‌دهم می‌شود هشت‌دهم بازخورد می‌گیرند یا مثلاً برای درمان هروئین خیلی خوب جواب نمی‌داد و جناب مهندس راهکار دیگری ارائه کردند، یک و نیم، دو و دونیم یعنی دست راهنما را باز گذاشتند و این اتفاقات خوب افتاد ممنونم که به مشارکت من گوش دادید.

دکتر شهرام
با تشکر از وقت مشارکت. من 10 دقیقه دیرتر به جلسه رسیدم و سخنان ابتدایی جناب دکتر را متوجه نشدم. مهندس دژاکام خلبانی را به‌خوبی بلد بودند، واژه‌هایی که در کنگره انجام می‌شوند مانند پرواز است یعنی خلبان دارد، تیک آف دارد و... دارد. همان‌طور که تیک آف یک هواپیما کار دشواری است، در کنگره نیز در ابتدا که افراد می‌خواهند در این مسیر قدم بگذارند دچار اضطراب و ... می‌شوند. این اقدام باید خیلی با مراقبت شروع و ادامه پیدا کند که مبادا مشکلی برای فرد پیش نیاید و سالم به مقصد برسد و تمام مسائلی که در طی پرواز برای هواپیما اتفاق می‌اُفتد را شاید بتوان به‌عنوان وادی‌ها در نظر گرفت و به عقیده من با وادی‌ها متناظر است؛ افراد از بالا به مسائل نگاه می‌کنند و به گونه‌ای دیگر فکر می‌کنند تا بتوانند در این سرزمین زندگی کنند.
من تشکر می‌کنم از نگهبان و دبیر جلسه همین‌طور از دکتر مجید. قصدم از مشارکت اشاره به چند نکته است.
تکرار پله؛ به عقیده من تکرار پله نکته مهمی است و مانند یک مهارت است. این‌گونه نیست که بگوییم همیشه یک جدولی جلوی ما است و ضرب‌در ضریب مشخصی می‌کنیم و دارو را کم می‌کنیم. گاهی اوقات پیش می‌آید که بیماری در یک پله‌ای یک‌بار یا دو بار تکرار بخورد.
مسئله دیگر این است که افرادی را دیده‌ام که می‌گویند زیر cc1 مرفین خاصی ندارد ولی من احساس می‌کنم که برخی از بیماران از cc 0.6 تا cc 0.4 مسئله دارند.
مسئله دیگر که در پروتکل هم به عقیده من هنوز جای کار دارد مسئله محرک است. افرادی که محرک مصرف می‌کنند میانگین 2 تا 3 ماه طول می‌کشد تا این دارو با جسم آن‌ها مأنوس شود. مواردی مانند اضطراب، خواب و... در این افراد مسئله دارد. به عقیده من باید به این نکات توجه کرد. روش درمانی کنگره از این قسمت که بخواهد خودش را به بقیه ثابت کند گذشته است. گاهی اوقات ممکن است فردی سخنی بگوید که درست باشد و ما می‌شنویم و پروتکل خود را بهتر می‌کنیم. ما پاسخ خود را گرفته‌ایم و هر کس که هر طور دیگر به این مسئله فکر می‌کند خب فکر کند ما نتیجه خود را گرفته‌ایم و می‌توانیم با او صحبت کنیم. زمانی که روش درستی وجود داشته باشد دیگر فرقی نمی‌کند که دیگران چه می‌گویند.

مهندس دژاکام
پله 0.4 تا 0.6 را بررسی می‌کنیم. سازگاری مواد محرک 2 تا 3 ماه طول می‌کشد. سازگاری در کنگره 60 بسته به نوع مواد 20 روز تا 2 ماه طول می‌کشد که سیستم راه‌اندازی شود. در گذشته می‌گفتند آمفتامین 11 برابر دوپامین را بالا می‌برد ولی تریاک 4 برابر پس چطور می‌تواند تریاک پاسخ آمفتامین را بدهد؟
باید پاسخ داد که تنها دوپامین نیست، هزاران مدار وجود دارد که یکی از این‌ها مدار دوپامین است. لااقل 100 مدار را خود من در آزمایش‌هایی که روی موش‌ها انجام داده‌ایم دیده‌ام و دیده‌ایم مصرف مواد چه چیز‌هایی را تغییر می‌دهد. سروتونین انرژیک، دوپامین انرژیک، مدارهای ایمنی، کلسیم سیگنالی و... داریم که مصرف مواد روی این قسمت‌ها اثر می‌گذارد و سازگاری نیز طول می‌کشد. تریاک چون مدارهای زیادی دارد می‌تواند جواب‌ آمفتامین نیز باشد که مقاله این موضوع را ما نیز داده‌ایم. ما دوز را در ابتدا پایین می‌گیریم، برای دوز شیشه 0.3 مدنظر گرفته می‌شود آن‌هم روزانه و دو یا سه ماه طول می‌کشد که دوز فرد بالاتر بیاید چون اگر از ابتدا بالا باشد فرد دچار مشکل می‌شود پس طبیعی است که دو ماه سازگاری طول بکشد.
بدترین مسئله برای انسان این است که سرمایه خود را از دست بدهد، یعنی ورشکسته شود. سرمایه مادی است اما مواقعی است که انسان باید معلومات خود را بیرون بریزد. اطلاعاتی کسب کرده که باید آن را بیرون بریزد چون برای او جواب‌گو نیست و از بنیان غلط است. انجام این کار سخت است که انسان بفهمد که دانشی که تا به امروز کسب کرده به درد نمی‌خورد. بحث امروز ما تیپرینگ است؛ ما چرا تیپرینگ می‌کنیم؟ برای این‌که ابتدا بدانیم اعتیاد چیست. تعریف‌هایی که از ابتدا بود مانند سم‌زدائی و مسمومیت دارویی که ما امروز متوجه شده‌ایم که معنی ندارد. اعتیاد یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرونی با درونی، مرفین به‌جای دینورفین و... این کل ماجرا است که هیچ مرکز علمی نمی‌خواهد این مطلب را بپذیرد چون‌که باید اطلاعات قبلی خود را بیرون بریزد. وقتی می‌گوییم جایگزینی یعنی چیزی آمده و جایگزین چیز دیگری شده و شما باید آن را بازگردانی که این کاری 100% پزشکی است. باید ذره‌ذره جایگزین را بیرون کنی و ماده اولی را بیاوری روی کار. در اینجا است که ما می‌گوییم راجع به معتاد باید چکار کنیم. اگر بپرسیم که ازنظر علمی شما روی معتاد می‌خواهید چه‌کار کنید؟ پاسخی وجود ندارد، شاید بگوید می‌خواهیم مصرف نکند، می‌گوییم برای چه متادون به او می‌دهید؟ برای این‌که سمت مواد نرود! آن نقطه موردنظر هنوز مشخص نشده، مثلاً کلیه دارای سنگی است، سنگ از فلان نوع است با فلان اندازه و... که باید این سنگ را به فلان صورت از بدن خارج کنیم، تمام معلوم است، قرنیه چشم مشکل دارد، باید فلان کار شود، آنزیم کبد بالا رفته باید فلان کار شود و... تمام این کارها معلوم است ولی در معتاد چه چیزی خراب است؟ اگر بیمار است چه مشکلی دارد؟
وقتی جایگزینی صورت گرفته، نمی‌توان به‌صورت ناگهانی آن را برداشت چون از درون دیگر ماده اصلی تولید نمی‌شود و باید از بیرون آن را دریافت کند و به این خاطر است که ما آمده‌ایم سیستم تیپرینگ را قرار داده‌ایم تا حساب‌کتاب کنیم ببینیم یک فرد چقدر از بیرون مواد (b2، تریاک، حشیش یا...) دریافت می‌کرد. مثلاً دو گرم شیره از بیرون می‌گرفت می‌گوییم خب باید 15 cc الی 30cc OT به او دهیم. از بیرون آمفتامین می‌گرفت خب به او باید cc 0.3 شربت بدهیم، از بیرون هروئین تزریق می‌کرد خب به او فیس cc 1 تا cc 3 داروی OT می‌دهیم آن‌هم بسته به مقدار حجم هروئین مصرفی.
در ابتدا جایگزین آن را قرار می‌دهیم که معادل‌سازی کنیم که این عمل با چند جدول معمولی قابل‌تشخیص است؛ وقتی جای مواد فرد با OT جایگزین شد حال چطور این OT را برداریم؟ این عمل یک‌مرتبه امکان‌پذیر نیست، باید زبان بدن را درک کنیم، باید بدانیم با چه آهنگی این کار را انجام دهیم که این کار جواب بدهد؛ ما با میلیاردها سلول سروکار داریم که تک‌تک آن‌ها به‌طور خاص برنامه‌نویسی شده و ما باید ضریب درست و همسو با این ریتم را پیدا کنیم. من طبق کتاب 60 درجه هر 15 روز یک‌بار دارو را کم می‌کردم که در ادامه متوجه شدم به بدن جواب نمی‌دهد و در ادامه هر 21 روز روی یک ایستگاه ماندن را به دست آوردم. در 7 روز اول بدن تلاش می‌کند خود را سازگار کند، ممکن است کمی لنگی هم بزند که در هفته دوم عادی می‌شود و در هفته سوم بدن شارژ می‌شود و بعد از 21 روز که ارگانیزم و سیستم بدن خود را سازگار می‌کند و فرد آماده می‌شود برای پله دوم که برای این‌که مشکل زیادی در فرد به وجود نیاید هر چه مصرف می‌کرد را ضرب‌در 0.8 یا همان 20% می‌کنیم که پله بعدی به دست می‌آید؛ در پله بعدی نیز در هفته اول بدن ممکن است ریپ بزند زیرا که 20% از مصرف او کم شده اما در هفته دوم دوباره اوضاع عادی می‌شود و در هفته سوم کاملاً بدن شارژ می‌شود. در هفته اول که بدن ممکن است کمی ریپ بزند، بدن از درون خود سازندگی پیدا می‌کند یعنی در همین کم‌آوردن‌ها است که بدن خود را می‌سازد. شما می‌توانی cc200 خون بگیری اما نمی‌توانی 2 لیتر خون بگیری. چون 20% کم می‌کنی بدن لنگی می‌زند و در ادامه کمبود خود را جبران می‌کند. همین‌طوری که کم می‌شود بدن جبران می‌کند، مقداری که دوپامین کم می‌شود بدن خود جبران می‌کند و به پله بدی می‌رود. طی این مراحل ما جایگزین کرده‌ایم و مقداری ما می‌دهیم و مقدار دیگر را بدن خود تهیه می‌کند. اگر مانند کارخانه در نظر بگیریم، ما از چین مقداری کفش وارد می‌کنیم و مقدار دیگر را خودمان تولید می‌کنیم و ذره‌ذره تولید خود را بالا می‌بریم و واردات را کاهش می‌دهیم تا می‌رسیم به نقطه صفر. طی این مسیر بدنی که با 7 گرم تریاک نشئه می‌شد حال با عمل تیپرینگ با cc0.3 نیز نشئه می‌شود.
نکته دیگری که می‌خواهم بگویم این است که ما یک مورد اوردوز توسط OT در کنگره نداشته‌ایم آن‌هم در این 27 سال، حتی در اوایل سفر بچه‌ها که سفر با تریاک بود و در ادامه روی شربت OT آمد. این مسئله به این دلیل است که افراد آموزش دیده و می‌بینند و مواد را نیز به کاهش است. اگر فردی خواسته از 0.5 گریزی بزند به‌طور مثال 1 گرم مصرف کرده. برای درمان اعتیاد از این مسیر راهی بهتر پیدا نمی‌شود. ما باید زبان بدن را در نظر بگیریم که نمی‌گیریم! در سیگار هم همین است، در کاهش وزن و لاغری هم همین است در تمام قسمت‌ها این است. ما می‌خواهیم بدن را به ضرب تازیانه به راه بیاوریم به ضرب تازیانه نمی‌شود! باید زبان آن را بفهمیم؛ با این روش بچه‌ها به‌راحتی در حال تیپر هستند، خطرناک‌ترین ماده را در حال تیپر کردن هستند و این مطلب را دنیا درک می‌کند، چون من تمام این موارد را به‌صورت مقاله درمی‌آورم و این موارد در آمریکا چاپ می‌شود درزمینه آزمون‌های سلولی و هر مدل آزمایشی که بگویید در حال انجام آن هستیم. من عاشق تحقیقات هستم، تحقیقات من در کنگره ۶۰ و آموزش علوم و فنون دانشگاه خوارزمی قشم، دانشگاه هم مربوط به کنگره ۶۰ هست و کارهایش در حال انجام است و در آینده در خصوص اعتیاد، رشته‌های مخصوص خواهد گذاشت.
جهان‌بینی مؤثر است ولی این کار صرفاً یک کار پزشکی و فیزیولوژی است این‌که زبان بدن را ازنظر فیزیک و جسم ندانیم، هیچ قدمی نمی‌توانیم برداریم. مگر می‌شود انسان گرسنه را با حرف سیرش کنید؟ مگر شما می‌توانید به آدمی که خمار است جهان‌بینی آموزش بدهید؟ انسان خمار به‌هیچ‌عنوان حرف گوش نمی‌دهد و امکان‌پذیر نیست. فرد مصرف‌کننده در هنگامه نشئگی خوش‌اخلاق است و در هنگام نبود مواد و خماری، بداخلاق‌ترین آدم است. تمام خصلت‌های بد (بدون کنترل، بدون چاک دهان و پرخاشگری و...) را دارد خب ما تنها کاری که در کنگره ۶۰ انجام دادیم این بود که این انسان‌ها را نشئه نگه داریم، هنگام ورود به آن‌ها OT می‌دهیم و جوری این OT را کم می‌کنیم که خودشان هم متوجه نمی‌شوند و همیشه خوش‌اخلاق هستند و هنگام قطع OT هم سیستم شبه افیون بدن راه افتاده و کار خودش را انجام می‌دهد. این سیستم تیپرینگ دیگر مختص اعتیاد نیست و مباحثی که در کنگره ۶۰ وجود دارد در تمام فرایندها ممکن است مورداستفاده قرار بگیرد. هم‌اکنون اگر داروی روان‌گردان به کسی بدهند دیگر نمی‌توانند آن را پس بگیرند، شاید بتوانند نوعش را عوض کنند، ولی پس نمی‌توانند بگیرند، ما با سیستم DST می‌توانیم این عملیات را انجام بدهیم که بعدازآن مسئله، مسئله سازگاری، جایگزینی و خیلی مسائل دیگر مهم هست؛ بنابراین عملیات تیپرینگ را ما ناگزیریم که انجام بدهیم چون آخرین راه‌حلی است که ما می‌توانیم به نتیجه برسیم که نمونه آن را شما مشاهده کردید.
شما در مکان‌هایی که کنگره ۶۰ است بویی از اعتیاد می‌بینید؟ شما در پارک طالقانی در بین بچه‌ها بویی از اعتیاد می‌بینید؟ اعتیاد هم بو دارد و هم طعم. به چهره‌ها نگاه می‌کنید آیا اثری از اعتیاد است؟ در تمام پارک طالقانی شما یک فیلتر سیگار نمی‌توانید پیدا کنید! یک دعوا و درگیری نمی‌بینید! بچه‌ها در پارک با لباس هماهنگ از ساعت چهار صبح اینجا هستند، چهل، پنجاه نفر فقط مسئول نظم ماشین‌ها هستند! هر هفته به‌صورت نوبتی از شعب مختلف مسئول نظم هستند! ضمناً بنده اعلام کردم در لژیون پزشکان هرکسی در رشته‌های علوم انسانی، روان‌شناسی، مددکاری، اعتیاد و پزشکی دارای مدرک دکترا است می‌تواند در جلسه شرکت نماید، حتی اگر عضو کنگره ۶۰ نباشد ولی حضورش کلاً آزاد است. با آن‌هایی که در جلسه شرکت می‌کنند بعداً گواهینامه شرکت در جلسات داده می‌شوند.

خلاصه صحبت‌های دکتر مجید
خدمت آقای دکتر شهرام باید عرض کنم که بنده هم با درمان محرک‌ها مشکل داشتم، بنده هم کلینیک دارم و هم در شعبه لویی پاستور هفته‌ای سه جلسه به‌عنوان راهنما حضور دارم.
موردی که در خصوص محرک‌ها داریم این است که بعضی از رهجوها یا بیماران محرک‌ها را به‌صورت پیور (pure، خالص، تکی) مصرف می‌کنند و اینجا مسئله رسپتورهایشان و نوروسپتورهایشان مطرح است، یک ماده است، اما مشکل بعدی ازنظر سن هم است، بعضی‌ها سن پایینی دارند و انگیزه برای درمان ندارند و باز مصرف‌کنندگانی داریم که محرک مصرف می‌کنند و چندگانه هستند و قبل سوابقی در مصرف داروهای دیگر مثل متادون و THC و امثال این‌ها را دارند، این قبیل به دلیل یک سری از گیرنده‌های مورفینی و اندروفینی زودتر با شرایط اوپیوم سازگار می‌شوند. من در اینجا از آقای مهندس خواهش می‌کنم که اگر صلاح دانستند در بخش تحقیقات مولکولی سلولی یک‌قسمتی از تحقیقات را روی رسپتورها بگذاریم.

آقای مهندس
ما به روی رسپتورها کار کردیم و از این بحث پایین‌تر رفتیم و پشت سر گذاشتیم، به قسمت بیان ژن‌ها که تمام رسپتورها بر مبنای بیان ژن‌ها یا همان اپی ژنیک کار می‌کند و آنجا مشخص می‌شود که کدام ها هستند که می‌آیند مدارهای اپی ژنیک دوپامین را انجام می‌دهند، یعنی هم اعتیاد و هم تمام بیماری‌هایی مثل (MS، کرون، کَنسِر، آندومتریوز، شوگرن و RP) که انتهای آن می‌خورد به مدارهای اپی ژنیک که یک سری از ژن‌ها دیس رگوله شدند (از تنظیم خارج شدند) و باعث بروز این‌ها می‌شود. در اعتیاد هم به این صورت است یک سری از تنظیم خارج یا دیس رِگولِه شدن و باعث انواع و اقسام ناهنجاری‌ها شده‌اند، اگر ما بتوانیم این سیستم‌ها را بیاوریم رِگولِه کنیم آن بیماری برطرف می‌شود و این کار را ما در بیماری‌های متعددی انجام دادیم و هفته گذشته بنده در مریلند آمریکا سخنرانی راجع به بِرِست کَنسِر (سرطان سینه) داشتم که روی همین مدارهای اپی ژنیک بوده که بررسی کردم.

دکتر بهرام هستم
آقای مهندس بنده می‌خواستم لزوم یک تحقیقی رو که الآن کلینیک‌ها با آن مواجه هستند را بدهم و آن محدودیت اُوپیوم است و از طرف دیگر بحث B2 و متادون که شاید دو برابر ظرفیت اُپیوم به ما از این داروها می‌دهند، کلینیک با دو مشکل مواجه است؛ یکی محدودیت دارو و دیگری که یک سری مراجعین وجود دارند و مقاومت یا اصلاً انگیزه‌ای برای رفتن به روی اُپیوم را ندارند. بنده می‌خواستم بدانم که این تیپرینگ به روی B2 و متادون در کنگره انجام شده یا نه؟
یا برنامه‌ای برای این وجود دارد یا نه؟ چون این بحث کاربردی است ما در کلینیک یک عده را بردیم به روی اُپیوم و علیرغم میل باطنی آن‌ها و آن‌ها رفتند و نماندند و بحث بعدی محدودیت دارویی است که ما در دو نوبت ۱۰۰ عدد اُپیوم می‌توانیم بگیریم، از طرف دیگر ۲۰۰ عدد متادون و ۱۶۰ عدد B2 است و این مسئله کلینیک را دچار چالش کرده. بنده درخواست کردم که داروی ما را به اُپیوم تغییر دهند قبول نکردند. چند بار این درخواست را داشتم، چون اینجا بحث درمان است و از این‌طرف ما شروع کردیم که روی B2 یا متادون به همین شکل کار کردن و تیپر کردن، چون راهنماهای من مقاومت می‌کنند برای دارو دادن، خود من شروع کردم به تیپر کردن و آرام‌آرام من فکر می‌کنم، این هنوز چیز مُسَجَّل و قانونی نشده.
اگر ما بتوانیم راهنمایی داشته باشیم که مقاومتش راجع به این موضوع کمتر باشد و بتوانیم متادون و B2 را به‌عنوان یک کار پژوهشی یا پایلوت انجام بدیم و ببینیم که آیا می‌توانیم افرادی را به درمان برسانیم. البته کلینیک این کار را کرده و به رهایی رسانده و بنده دو نفر از رهایی‌ها را به اینجا آوردم که آقای مهندس فرمودند دیگر به اینجا نیاورید.

جناب مهندس
به اعتقاد من بردن یک شخص به‌اجبار از روی متادون به روی اُپیوم تینچر کار درستی نیست. ما همیشه باید آن آزادی اختیار را به بیمار بدهیم حتی اگر بدانیم این کار کاملاً به ضررش است، بهترِ است بریم روی OT ولی باید بگوییم این را خودت انتخاب کن. تیپر کردن همین برنامه‌ای که ما روی اُپیوم انجام می‌دهیم، با ضرایب DST و این عمل را با متادون اگر انجام دهیم، قطعاً به نتیجه می‌رسید. تردید ندارم، اما اینجا یک نکته است؛ به نتیجه می‌رسید ولی بازسازی ندارید.
من صبح که اینجا بودم و رهایی می‌دادم، آقایی آمد گفت من تعداد اسپرم‌هایم پایین بود چهار، پنج سال بود که بچه‌دار نمی‌شدم، با متد DST که جلو رفتم، الآن پنج ماه گذشته و من بچه‌دار شدم. این یعنی همان بازسازی مدارات اپی ژنتیک. ولی آیا در اعتیاد اگر ما متادون را تیپر کنیم به نتیجه می‌رسید؟ بله از همه روش‌ها هم نتیجه خیلی بهتری می‌گیرید و فشار زیادی هم روی مصرف‌کننده نمی‌آید و به درمان اعتیاد هم می‌رسد، ولی مثل شربت OT نمی‌تواند به درمان برساند! چرا نمی‌تواند؟ به خاطر اینکه ما در متادون با یک ماده طرفیم که آن‌هم متادون است، فقط یک بازه داریم، ولی در تریاک شما با یک معجون عجیب‌وغریب طرف هستید، در دنیا نظیر ندارد. هیچ دارویی در دنیا پیدا نمی‌شود مثل اُپیوم باشد. به دلیل اینکه مورفین ۳ درصد تا ۲۳ درصد را از تریاک می‌گیرند؛ یکی از مهم‌ترین داروهای اتاق عمل و بیمارستانی، مورفین است که از تریاک است. کدئین ۰/۳ تا ۳ درصد پرفروش‌ترین داروی جهان است که مسکن درد است، بعد در تریاک پاپاورین داریم که به مسائل اریکشن (جنسی) مربوط است و پروتوپین داریم که تنظیم‌کننده ضربان قلب است و نارسئین داریم که ترامادول ها برای نارسئین هستند و تبائین داریم که گویا احتمالاً متادون نقش تباین دارد، ترکیبات و مشتقات بسیار زیادی داریم فسفر، کلسیم، رزین و کلی املاح معدنی و خیلی چیزها داریم.

شما وقتی می‌‌‌خواهید خانه‌ای را تعمیر کنید آیا فقط با سیمان می‌توانید تعمیرش کنید؟ شما برای تعمیر سیمان می‌خواهید، شیشه، سرامیک، سیم برق، کلید و پریز هم می‌خواهید کلی وسیله نیاز دارید، جسم انسان هم همین‌طور است وقتی می‌خواهیم این جسم بیولوژیک که از مدار خارج شده را ترمیم کنیم به‌کلی مواد نیاز داریم، از ۱۱۴ ماده در جدول مِندِلیف ۶۸ عدد ماده در بدن ما موجود است مثل (پتاسیم، کلسیم، سدیم، مس و آهن و ...) پس برای بازسازی به مواد اولیه نیاز داریم، منظورم این است. به این دلیل تریاک، چون  آلکالوئیدهایش بین ۲۵ تا ۵۰ عدد مفید است و کلی مسائل معدنی و آلی دارد، برای بازسازی فیزیولوژی بسیار ماده مؤثری است، به‌شرط اینکه یاد بگیریم درست از آن استفاده کنیم. تریاک از یک‌جهت می‌تواند مخرب‌ترین داروی دنیا باشد. از یک‌جهت می‌تواند بهترین داروی دنیا باشد؛ مثل تیغ جراحی می‌ماند می‌تواند خطرناک‌ترین چاقوی دنیا باشد و می‌تواند شفابخش‌ترین چاقوی دنیا باشد.
تنظیم: مسافر سعید
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .