English Version
This Site Is Available In English

مشارکت گروهی لژیون دوم

مشارکت گروهی لژیون دوم

طیبه هستم همسفرحبیب
وادی دهم و یا راه دهم می‌گوید؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است. در بعضی از چیزها هم صفت قابل‌تغییر نیست، مثل آب دریا که همیشه شور است و هیچگاه تغییر نمی‌کند. شب سیاه و روز روشن و نمی‌توانیم  این صفت‌ها را تغییر دهیم؛ ولی صفت انسان قابل‌تغییر است. آدم چاق محکوم به چاقی نیست و می‌تواند تغییر کند، آدم لاغر هم می‌تواند تغییر کند، آدم بی‌سواد می‌تواند باسواد شود.

نکته مهم این است  که انسان در هر شرایطی که باشد، می‌تواند ویژگی صفت‌های خود را تغییر دهد. شهر یکباره دچار طغیان می‌شود، منظور شهر در این نوشته شهر وجودی یا جسم انسان است؛ اگر ما در بالاترین نقطه باشیم نباید بگوییم تمام شده؛ چون انسان جاری است و همیشه باید تلاش و کوشش کند و هرگاه صفت ما تبدیل به صفت زشت شد ما را از بهشت به طبقات زیرین جهنم فرو خواهند کشید؛ بنابراین به هر جایگاهی رسیدیم؛ باید آن جایگاهمان را حفظ کنیم؛ چون شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه انسان می‌شود.

زهرا هستم همسفر یوسف
انسان با نیرویی که خداوند به او داده است که نیروی اختیار است، می‌تواند صفت‌های زشت  خود را تغییر دهد و این تغییر صورت نمی‌پذیرد. در وجود انسان‌ها تا زمانی که بپذیرد آن صفت زشت را دارد و در این تغییرات؛ باید زمان را هم در نظر داشته باشد. صفت‌های زشت یک‌مرتبه در انسان  وجود نیامده. مدت‌ها طول کشیده و برای رفع و درمان آن؛ باید زمان گذاشت و صبر و تحمل و شکیبایی  به خرج داد  و سپس حرکت کرد. برای تغییر صفت؛ باید به دانایی رسید و در کنگره ۶۰ دانایی از سه ضلع تشکیل شده آموزش، تفکر و تجربه. در کنگره انسان یاد گرفته برای رسیدن به دانایی؛ باید از مثلث جهالت عبور کند.

منیت را زیر پا بگذارد تا آموزش بگیرد، ترس خودش را کنار بگذارد و با آن روبه‌رو شود و در مرحله آخر ناامیدی را کنار بگذارد و از آن عبور کند و حس خودش را تغییر دهد. برای تغییر حس؛ باید تزکیه انجام شود تا به عشق سالم دست پیدا کند. تنها چیزی که باعث می‌شود در تاریکی بماند جهل، نادانی و نیاز است. تنها انسان است باتوجه‌به ساختاری که دارد می‌تواند تلاش کند، آموزش بگیرد و حرکت کند به سمت روشنایی و به صفت‌های خوب برسد. اگر رسید توقف نکند و دچار منیت نشود به راه خود ادامه دهد و اگر این‌طور نشد، مجدداً به قعر تاریکی‌ها برمی‌گردد. خداوند را شاکر هستم که وارد کنگره شدم و در حال  آموزش گرفتن هستم تا بتوانم خود را تغییر دهم و از آقای مهندس تشکرمی کنم.

زهرا هستم همسفر علی
آیا می‌دانستید که بخشش می‌تواند راهی برای یافتن آرامش و شادی باشد؟ بسیاری از ما بار سنگین کینه‌ها و دلخوری‌ها را با خود حمل می‌کنیم؛ اما وقت آن رسیده است که خود را از این بندها رها کنیم. البته بخشیدن چهار گروه از افراد می‌تواند زندگی ما را تغیر دهد. پدر و مادر، ممکن است  والدین ما در دوران زندگی اشتباهاتی کرده باشند؛ اما بخشش والدین به معنای پذیرش انسان بودن آنها است با قدردانی از زندگی  که  به  ما داده‌اند می‌توانیم  گذشته را رها  کنیم و به سمت آیندهٔ روشن‌تر حرکت کنیم.

شریک عاطفی، روابط با شریک عاطفی می‌تواند زخم‌هایی بر جا بگذارد، با گفتن من می‌بخشم تو را و برای تو آرزوی خوشبختی می‌کنم نه‌تنها آن‌ها  را رها می‌کنیم؛ بلکه برای خودمان نیز فضایی پر عشق و شادی ایجاد می‌کنیم. افرادی که به ما آسیب‌زده‌اند، زندگی پر از چالش‌ها و تجربیات دشوار است با بخشیدن کسانی که به ما آسیب‌زده‌اند به خودمان اجازه می‌دهیم  بهبود پیدا کنیم  و از افراد منفی دوری کنیم.

خودمان، شاید سخت‌ترین نوع  بخشش بخشیدن خودمان باشد. اشتباهات گذشته را بپذیرید و به خودتان اجازه دهید تا رشد کنید با تکرار جمله من خودم را کاملاً می‌بخشم، می‌توانید از بار سنگین پشمانی ها آزاد شوید. به یاد داشته باشید بخشش به معنای تأیید رفتار غلط دیگران نیست؛ بلکه راهی برای رهایی خودتان از درد و رنج است. با بخشیدن راه را برای رشد شخصی و سلامت روان خود هموار کنید. آیا آماده‌اید تا با بخشش زندگی‌تان را متحول کنید؟ با بخشیدن می‌توانیم خیلی صفت‌های  بد را در خود تغییر دهیم. زمانی که وجود خود را از کینه پاک می‌کنیم؛ یعنی من می‌خواهم این صفت که خیلی بد است را در خود تغییر دهم  و من این آموزش را از این وادی به‌خوبی گرفته‌ام.

سلما هستم همسفر مرتضی
وادی دهم می‌گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. هیچ انسانی مجبور نیست صفت‌های زشت خود را تا ابد داشته باشد. انسان به واسطه اختیاری  که خداوند به او عطا کرده می‌تواند هر صفت و ویژگی خود را تغییر دهد. البته تغییر می‌تواند در جهت منفی باشد که باعث سقوطش می‌شود و یا تغییری باشد که به سمت مثبت و باعث صعودش شود. مثل مسافرهای ما که صفت بد اعتیاد را از وجود خود برداشته‌اند و از بند اعتیاد رها شده‌اند.

حال هرکدام از ما اگر صفت بد و یا زشتی داشته باشیم می‌توانیم آرام‌آرام با تغییردادن این صفت‌ها به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم و از ضدارزش‌ها  دوری کنیم مثلاً؛ خود من یک انسان زودرنجی بودم و باهر مسئله کوچکی ناراحت می‌شدم  و زود شروع  به گریه می‌کردم من سعی کردم با تغییردادن این صفت به سمت ارزش‌ها حرکت کنم و از ضدارزش‌ها دوری کنم  و تمام این تغییرها  با تلاش، کوشش، آموزش و جهان‌بینی انجام می‌شود.

لیلا هستم همسفر الیاس
وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. به نظر من وادی‌ها لذت عبور از یک پله  و رفتن  به  پلهٔ بعد و ساختن آرزوهای جدید و تماشای به ثمر نشستن آنها است. همه وادی‌ها لذت‌بخش هستند و هزاران رمز و راز کشف حقیقت در خودشان دارند. اینجا بود که من یک تصمیم با خودم گرفتم  که چطور می‌توانم به طور کامل و با کمک این وادی‌ها زندگی‌ام را تغییر دهم، آیا اصلاً امکان‌پذیر است؟  آیا من می‌توانم تغییر کنم؟  حالا؛ باید چه‌کار کنم  که  بتوانم  رشد کنم؟  ویژگی‌ها و صفات من نیاز به پرورش دارند و قابل رشد و تغییر هستند؛ بنابراین انسان صفات  ذاتی ثابتی که غیرقابل‌تغییر باشد ندارد.

من همسفر در طول سفر شاهد تغییرات در بعضی از صفات خودم بودم  که  این  بازتاب  یک فرایند رشد طبیعی است که در طول سفر با گرفتن آموزش‌ها در من رخ‌داده است و با تغییرکردن بعضی از صفت‌های خودم  شاهد این بودم  که  واکنش‌های من نسبت به خیلی از مشکلات  تغییر کرده است  و به این تصور رسیدم  که چقدر شبیه  خود واقعیم  شده‌ام  و یا با تغییر مسافرم احساس می‌کنم  که او دوباره  به من برگشته است. همیشه داشتن امید در هنگام رسیدن به برخی  مسیرها سبب هموارشدن مسیر می‌شود و چه‌بهتر  که این مسیر به ارزش‌ها ختم  شود. انسان به‌واسطهٔ اختیاری که دارد می‌داند برای رفع نواقص خود فقط خودش است که مسئول زندگی خود است و دیگران را همراه و مکمل خود بداند.  صفات در اثر عمل  و تکرار به‌صورت  روتین زندگی درمی‌آیند و انجام آنها آسان می‌شود.

گاهی اوقات چالش‌هایی سر راهمان قرارمی گیرد که این چالش‌ها و این دست‌اندازها باعث می‌شود ما به عزت  برسیم  پخته‌تر شویم و به خواسته‌های  درونمان  برسیم. ما؛ باید در طول مسیر زندگی‌مان خداوند را فراموش نکنیم که در چه گذرگاه‌های سخت زندگی دست ما را گرفته  و ما را از طوفان‌های بد  زندگی نجات داده است. خدا را شکرمی کنیم که کنگره در مسیر زندگی من  قرار گرفت و من را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کرده است. خدا را شکر می‌کنم  و سپاسگزار خداوند هستم که من در کنگره  به این آموزش رسیده‌ام  که صفات گذشته در انسان صادق نیست؛ بلکه هر لحظه در حال تغییر هستند.

ویراستاری، ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .