خداوند از روح خود در انسان دمیده و انسان دارای مراتب نفس است

جلسه هشتم از دوره نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه  مسافران نمایندگی یوسف‌آباد، با استادی راهنما مسافر احسان، نگهبانی مسافر عرفان و دبیری مسافر اصغر با دستور  جلسه" وادی دهم و تاثیر آن روی من" روز دوشنبه 5 آذر ۱۴۰۳، ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا باید از تمام عزیزانی که در راه‌اندازی شعبه جدید خدمت‌رسانی کردند تشکر کنم و امیدوارم بتوانیم در شعبه جدید به عزیزان بیشتری خدمت کنیم.
دستور جلسه امروز، دستور جلسه بسیار مهمی است، جناب مهندس در این وادی می‌فرمایند: "صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است"، ما درکنگره یاد گرفتیم تمام هستی جاری است و چیزی وجود ندارد که ثابت باشد. جناب مهندس هم در این وادی به همین نکته تأکید دارند، چرا که  انسان دارای مراتب نفس است و خداوند از روح خودش در انسان دمیده است و این ویژگی در سایر موجودات وجود ندارد.و وجود این روح متعالی، انسان را به اعمال ارزشی و صراط مستقیم هدایت می‌کند. شما اگر به یک حیوان درنده نگاه کنید، مشاهده می‌کنید که دارای نفس و برنامه مشخصی است و برای بقاء و تولید مثل شکار می‌کند و در درون خود آن صدایی که انسان را هدایت می‌کند ندارد.
در سی‌دی تشخیص که در مورد مراتب نفس است، جناب مهندس می‌فرمایند: به تکامل رسیدن کار آسانی نیست و با مثالی به درستی تشریح می‌فرمایند که ما در ابتدای سفر اول شاید دچار مشکلات محدود جسمی شویم مثل عرق سرد، به سختی به خواب رفتن و غیره.
صدای تاریک درون ما از ما می‌خواهد که از راه بایستیم و به مواد برگشت کنیم حتی برای یک شب. درست مانند قاچاقچی که به سرباز نگبهان رشوه می‌دهد که او را از راه راست باز دارد. به راستی به تکامل رسیدن آسان نیست، به بیان دیگر ما با رد شدن از مشکلات به تکامل می‌رسیم و جاب مهندس همیشه گفته‌اند که این مشکلات رحمت خداوند است.
چند روز پیش در ساختمان آکادمی بودم و یک از عزیزان ماجرای جالبی برایم تعریف کرد که نقل این داستان بی‌ربط به دستور جلسه امروز نیست، ایشان میگفت: قصد کردم پهلوان شوم و تمام شرایط را مهیا نمودم و تنها اجازه جناب مهندس مانده بود، با رفتن خدمت ایشان اجازه صادر شد و همان هنگام جنگی درون من شروع شد. گفتگویی درونی‌ام  شعله‌ور شد. مدام از خودم می‌پرسیدم که چرا این کار را انجام می‌دهم! در صورتی که خواست آن درون من وجود داشت و برای انجام این خدمت به شدت مشتاق بودم. اکنون به خوبی درک می‌کنم افرادی که برای پهلوانی پیش‌قدم می‌شوند بسیار کار بزرگی انجام می‌دهند و به همان میزان بزرگ می‌شوند.
زمان ورود من به کنگره درست همین دستور جلسه مطرح شد و بسیار یه من انرژی و روحیه بخشید. چون من بارها برای ترک مواد مخدر اقدام کرده بودم اما موفق نمی‌شدم و خودم را باخته بودم. آخرین بار خاطرم هست دو ماهی مواد مصرف نکردم، اما بعد از دوماه دوباره به مواد برگشت کردم و با ناامیدی وارد کنگره شدم. وقتی در لژیون با این وادی برخورد کردم معنی آن را به خوبی متوجه نشدم و از راهنمایم معنی آن را پرسیدم، ایشان گفت: این وادی یعنی این که ما می‌توانیم صفات خود را تغییر دهیم و این اصلاً برایم باورکردنی نبود که انسان بتواند صفات خود را تغییر دهد. راه آن را جویا شدم و ایشان به من سفر در کنگره را توضیح دادند و برایم روشن کردند که باید صبر و حوصله به خرج دهم و فرمانبردار باشم. از این موضوع چند سالی می‌گذرد و من اکنون معنی این وادی را به درستی درک می‌کنم که صفات گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.

تهیه گزارش، تایپ و ارسال: مسافر ایمان لژیون 2