English Version
This Site Is Available In English

شعری به مناسبت هفته بنیان از همسفر خانم الهه صادقی

شعری به مناسبت هفته بنیان از همسفر خانم الهه صادقی

گمگشته در بیابان، لب تشنه کام و عطشان
آب حیاتِ من تو، جوینده ی تو بودم

چون هاجرِ پریشان، هرول کنان و حیران
بین صفا و مروه، یابنده ی تو بودم

خاری به پا و  در چشم صدها سرابِ سیّال
با زخم می‌دویدم، کاونده ی تو بودم

تنها و اشک ریزان، از فتنه‌ها گریزان،
در راهِ عشق، سوزان؛ پوینده تو بودم

هر دم سپاهِ شیطان تیری نشانه می‌رفت
در قلب زخم پنهان، پُرخنده ی تو بودم

چون مرغکِ اسیری در دامِ شیر و اژدر
در خونِ خود غریق و خیزنده ی تو بودم

بر آتشین گدازه پایم چو می‌نهادم
داد از نهاد برخاست، پوینده ی تو بودم

در دردهای پنهان، در صبح و  شامگاهان
من مُرده بودم، اما دل زنده ی تو بودم

از هر طرف که رفتم، تاریکی م کمین بود
من کور بودم، اما بیننده ی تو بودم

تا نورِ تو برآمد ناگه ز آسمان‌ها
چشمم چو روشنا شد؛ زیبنده ی تو بودم

گرچه ز روی ظاهر، دردم نهان بُد از خلق
صدها عذاب بر تن، جستنده ی تو بودم

من لال بودم اندر چشمِ فسوق کاران
ساکت ولی خروشان کوشنده ی تو بودم

از خصم ترس لا، لا؛ با دشمنان مُدارا
الگوی راهِ من تو، پُرسنده ی تو بودم


از صبر و از شکیب ت، از دانشِ وسیع ات
از عقلِ بی بدیل ات، روینده ی تو بودم

چون قطره ای به دریا هم پای موج و مرجان
محوِ فضای عشق و توفنده ی تو بودم

تا حرف عشق و امّید از حلقِ حق برآمد
جانی به مُرده اعطا، من زنده ی تو بودم

ای جانِ خوبِ جانم، ای راحتِ روانم
آیینه دار من تو، تابنده ی تو بودم

بادا مبارک این جشن، این عاشقیّ و شادی
صدها تبرک الله، پاینده ی تو بودم

 

سراینده: همسفر خانم الهه صادقی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .