سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. "صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است." وقتی به گذشتهٔ خود فکر یا نظاره میکنم، میبینم صفات عجیبی در من وجود داشت که مشخص نبود آنها را چه زمانی و کجا بروز میدهم؟ تمام امورات زندگی و خواستههایی که به ذهنم میرسید را نمیتوانستم تحلیل یا بررسی کنم؛ چون ذهنم تخریب شده بود، بنابراین همیشه بدون علم و تفکر آنها را انجام میدادم و معمولاً با خودم میگفتم؛ دیگر تکرار نمیکنم! ولی دائماً در حال تکرار بودم و این نقطهضعف در وجودم عقده گشته بود؛ چون سلامت مسیرم مشخص نبود. اما امروز خدا را شکر میکنم، زیرا تمام مسائلی که در زندگی با آنها مواجه هستم را ابتدا با کمی صبوری، بررسی و تحلیل نموده و دستور معقول صادر شده را هرچند با تأخیر اجرائی میکنم. امیدوارم به کمک تفکر، در حل مسائل با مشکل مواجه نشده و قبل از عملکردن به مزایا و معایب موضوع فکر کنم یا همان هدفی که در نظر دارم را از ابتدا تا انتهای کار به طور دقیق در دید خود قرار بدهم. با آموختن مطالب و آموزشهای کنگره ۶۰ به این نتیجه رسیدم که تمام مشکلات گذشته به علت رفتار و صفاتی بوده که درونم وجود داشته و از اطرافیان نیز دریافت میکردم، برای همین به جهل و لجبازی اصرار داشته و تمام افکار منفی را برای خودم مثبت در نظر میگرفتم، بنابراین روزبهروز با نگاه منفی بیشتر، پیش میرفتم که این موضوع در روانم بیتأثیر نبود و مبتلا به بیماری دگرآزاری شدم. خدا را شاکرم و خوشحال که علیرغم آن حال خراب و باوجود انرژیهای منفی و اعتیادی که داشتم، با کنگره آشنا شدم، بابت تمام خدماتی که برای من صورت میگیرد سپاسگزارم. از درگاه خداوند میخواهم که از عمر من کاسته و به عمر آقای مهندس بیفزاید.
نگارش: مسافر حسن از لژیون دوازدهم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
420