در رابطه با یادگیری و معرکهگیری باید بگویم که با وجود سه عزیز دلم که همگی در دام اعتیاد و تاریکیها بودند، حال و روز من روز به روز بد و بدتر میشد تا جایی که دیگر تحمل آن مقطع از زندگی برایم سخت و دشوار شده بود، تا اینکه بعد از سالها که فکر و ذهنم فقط به درمان مصرفکنندها از راهها و هزینههای زیادی که همه میدانیم، خداوند کریم و مهربان نظری به من کرد و راه کنگره را به من نشان داد در اینجا یاد گرفتم که مصرفکننده بیمار است و از روی هوا و هوس مرتکب این کار نشده بلکه؛ باید به آن مثل یک بیمار نگاه کرد مانند: کسی که دچار یک بیماری شده و در راه درمان آن است .
در کنگره یاد گرفتم علاوه بر جسم، روان و جهانبینی مسافرم بیمار شده و در اینجا به درمان قطعی میرسد. برای بهبود و قطع مصرف، مصرفکنندهها همه میدانیم که آنها به هزار و یک دلیل بهانه میآورند؛ اما با ورود به کنگره و گوش دادن به صحبتهای راهنمای محترم و رعایت قوانین کنگره خلق و خوی آنها عوض میشود و این کار در کنگره به صورت تدریجی و روش DST صورت میگیرد؛ قبل از ورود به کنگره فقط به ظاهر قضیه نگاه میکردم که در اینجا یاد گرفتم که صور آشکار و صور پنهان هر دو باید به درمان برسند. خلاصه اینکه خدا را شکر که به این دانایی نسبتا اندک رسیدهام که باید خود را درمان کنم، تا بتوانم به عزیزانم یاری برسانم و این که برای انجام هر کاری اگر آن دانایی موثر نباشد، اشکالگیری آن و بهانههای جورواجور ادامه پیدا میکند و باعث میشود که دیرتر به هدف خود برسم.
تایپ: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر سیاره رهجوی راهنما همسفر افسانه ( لژیون سوم)
ارسال : همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
38