بنام قدرت مطلق الله
روزهای خوب خواهند آمد اندکی صبر، رهایی نزدیک است
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر با بیش از 13 سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی، شیره و اپیوم بود. حدود 10 ماه است که سفر میکنیم ، به روش DST و با داروی OT باراهنمایی استاد عزیزم آقا عبدالله ورزش در کنگره والیبال و شنا را انجام میدهم و در حال حاضر دوز مصرف داروی بنده یک گرم بیست روز... است.
واژهای که انسان همیشه با آن درگیر است، ترس میباشد و هرزمانی که انسان از آینده بترسد ، همهچیز تحت تأثیر آن قرار میگیرد و فرد ثبات و آرامش زندگی خود را از دست میدهد. چندین سال با ترس زندگی کردم. ترس از اینکه یکوقت معتاد نشوم زیرا در ابتدا بهصورت تفننی و پراکنده مصرف میکردم .
اما غافل از اینکه عنکبوت اعتیاد تمام وجودم را تسخیر کرده و زمانی که به این مسئله پی بردم ، افکار و درونم آشفته و پریشان شد. تندخو و بداخلاق شدم. بارها تصمیم گرفتم که ترک کنم ، اما هر بار به شکست منتهی شد و وضعیت من بدتر از قبل...
تا اینکه با کنگره آشنا شدم. با افکار پریشانی که داشتم ، حقیقتش تا چند جلسه اول چیزی از حرفهای کنگره ، درک نمیکردم. باگذشت زمان متوجه شدم که اصلاً هدف کنگره چیست والان چنان به کنگره و عزیزان خدمت گزارش و دوستان همحسم وابسته شدهام که نمیتوانم خود را از این مجموعه جدا ببینم.
خودم را مدیون کنگره و راهنمای عزیزم آقا عبدالله میدانم که با جوانمردی و عشق ، آرامش و حال خوب را به من و خانوادهام هدیه دادند. در آخر امیدوارم تمام عزیزانی که در تاریکی اعتیاد به مواد هستند، هر چه زودتر راه خود را انتخاب کرده و برای درمان خودشان به کنگره متصل شوند و به حال خوب برسند
کاش میشد تمام آدمهای دربند را در آغوش گرفت و با چند کلام ساده به وجودشان آرامش بخشید و این را قاطعانه در گوش آنها زمزمه کرد که با خواست و تلاش خودت تمام غم و اندوه رفتنی است و روزهای خوب درراه ...
دل نوشته ای از مسافر مجید، لژیون یکم ،نمایندگی بویینزهرا
تایپ : مسافر رضا
تنظیم : مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
147