جلسه سوم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی صبا به استادی، همسفر ناهید، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر طلعت با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری » روز سهشنبه ۲۹ آبان ماه، سال ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
همانطور که میدانید یادگیری در لغت، به معنای آموزش گرفتن، علم و بالا بردن خود است. در محتوای کنگره یاد گرفتیم، هدف خداوند از خلقت انسانها دوچیز است، اول آموزش گرفتن و بعد خدمت کردن، اول از هر چیز؛ باید آموزش و یاد بگیریم که چه طور زندگی کنیم و تعادل را در زندگی برقرار کنیم یا وقتی مشکلی در زندگی برای ما به وجود میآید، به چه شکلی برخورد کنیم و مشکل را برطرف کنیم که کمتر آسیب ببینیم، در واقع باید؛ یاد بگیریم چگونه بهتر باشیم و زندگی کنیم و در نهایت به تکامل برسیم. "زگهواره تا گور دانش بجوی" یعنی وقتی انسان از شکم مادرش متولد میشود تا زمانی که دنیا را ترک میکند دنبال این است که به علم، دانش و معلومات خود، اضافه کند. در طی زمان عمر خود چیزهای مختلفی را یاد میگیریم، این یادگیری اصلاً مخصوص یک سن و دوره خاص نیست و نباید؛ بگوییم از ما گذشته و سن من بالا رفته و دیر شده است. ما در هر موقعیت، شرایط و هر سنی که باشیم؛ باید تلاش کنیم؛ حتی ذرهای، یادگیری و دانش خود را بالا ببریم؛ زیرا این علم و دانش با مرگ از بین نمیرود و در بعدها و جسمهای دیگر همراه انسان است و ما بدون داشتن علم و آگاهی نمیتوانیم از گذرگاههای سخت زندگی عبور کنیم. در مسئله اعتیاد هم، آقای مهندس اول یادگیری به مسئله اعتیاد را یافتند و بعد اعتیاد را شناختند؛شکافتند و موضوع اعتیاد را باز کردند و توانستند به درمان اعتیاد راه پیدا کنند.این یادگیری، بسیار مهم و ارزشمند است؛ اما معرکه گیری، در زمانهای قدیم در محلهها یک عده افراد که به آنها مارگیر یا پهلوان میگفتند و معرکهگیر نام داشتند، کارهایی را انجام میدادند تا بتوانند مردم را سرگرم کنند، مثلاً با بازوهای خود زنجیر پاره میکردند یا با ماشین از روی بدن رد میشدند و هیچ اتفاقی برای آنها نمیافتاد و با این کار پول جمع میکردند. رابطه معرکهگیری و یادگیری این است که این دو موضوع نقطه مقابل همدیگر هستند و رابطه معکوس باهم دارند؛ یعنی تا زمانی که معرکهگیری کنیم؛ نمیتوانیم یادگیری داشته باشیم. معرکهگیری مانند چه چیزی است؟ آقای مهندس در سیدی، مثالی را گفتند: مرد خانه از سرکار به خانه میآید و همسرش برای ناهار نیمرو یا املت درست کرده به همسرش میگوید: من از صبح تا شب سرکار میروم و خسته میشوم، زحمت میکشم پول در میآورم که تو غذای خوب درست کنی و بعد همسرش به جای این که بگوید وقت نکردم یا نرسیدم، کار داشتم و دفعه بعد غذای بهتری درست میکنم با تندی جواب میدهد همین که هست یا این هم از سرت زیاد است یا گذشته را به میان می آورد، در واقع موضوع اصلی را کنار و بحثهای دیگر را مطرح میکند به این عوض کردن موضوع، معرکهگیری میگوییم. معرکهگیری یعنی، وقتی ما یک اشتباهی را انجام میدهیم و آن را در نظر نمی گیریم و قبول نداریم و بحثهای دیگر را به میان میآوریم و به شکلی، از طرف مقابل طلبکار هستیم و شروع به غر زدن و حاشیه درست کردن؛ میکنیم، برای چه چیزی؟ برای این که خطاهای خود را پنهان کرده و به اصطلاح دست پيش میگیریم که پس نیفتیم. حال، چه کسانی وارد معرکهگیری میشوند؟ انسانهایی که در کارها و زندگی خود با شکست مواجه میشوند، اینها نمیتوانند شکست را بپذیرند، به این علت دنبال یار میگردنند تا بتوانند این کار اشتباه و شکست خود را معقول جلوه بدهند، اینجا بیش از همه کسی که آسیب میبیند خود آن فرد است؛ اگر تجربه خود را بگویم، هنگامی که بحثی بین من و همسرم پیش میآمد، بحثهای گذشته را پیش میکشیدم و فکر میکردم از خودم دفاع می کنم و ناراحتیهای خود را خالی میکنم، در واقع اشتباه میکردم و با اینکار، حال خود و طرف مقابل را خراب میکردم. با ورود به کنگره آموزش گرفتم در این مواقع نباید بحث را ادامه دهیم؛ باید اشتباه خود را بپذیریم، تا زمانی که اشتباهات را قبول نکنیم؛ نمیتوانیم آموزشپذیر باشیم و به سمت ضدارزشهای دیگر مثل منیت، دروغگویی میرویم. امیدوارم بتوانیم روی خودمان کار کنیم و ضدارزشها و معرکهگیری را کنار بگذاریم و یک درجه بهتر از خودمان، برای بعدهای دیگر خود بسازیم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر سیاره رهجوی راهنما همسفر افسانه ( لژیون سوم)
تایپ: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
ارسال؛ همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
72