جلسه چهارم دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی مسافر داود، نگهبانی مسافر فتحالله و دبیری مسافر کریم با دستور جلسه رابطه یادگیری با معرکه گیری روز سهشنبه 29 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان داود هستم یک مسافر، شاکر خداوند هستم که به من توفیق داد در حضور شما دوستان عزیز باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. به نمایندگی از اعضای سایت، خدمت شما دوستان هستم، از نگهبان عزیز و همچنین استاد عزیزم اصغر آقا غلامی تشکر میکنم. اما در مورد دستور جلسه؛ « رابطه یادگیری و معرکهگیری» همه ما انسانها در ابتدای ورود با یک ظرف وجودی پا به عرصه زندگی میگذاریم.
ظرف وجودی هر کدام از ما میتواند یک لیوان پر یا خالی باشد. این دستور جلسه را به دو قسمت تقسیم میکنیم: یکی قبل از کنگره و دیگری بعد از کنگره، آیا من قبل از کنگره یادگیری نداشتم؟ اگر داشتم چه چیزی یاد گرفتم؟ اولین باری که من با کلمه اعتیاد آشنا شدم گفتند موادی است که برای مصرف آن نیاز به ابزار خاص دارد.
یک بسته مواد از پدر دوستم دزدیدم به خانه بردم روی سنگ مرمر آشپزخانه گذاشتم، فکر میکردم منظور از سنگ این است و یک سیخ کبابی داغ میکردم و روی آن میگذاشتم، بعد از این کار یک هفته هم حال بدی داشتم، یاد گرفتم که روش سیخ و سنگ یک چیز دیگر است،
بعد دوباره شنیدم که مواد دیگری آمده است که روش مصرف آن با دو سنجاق انجام میشود و هیچ بویی هم ندارد با خودم گفتم چقدر خوب است! اولین باری که فویل دستم گرفتم مواد را میسوزاندم بعد آرام آرام یاد گرفتم دماغی بزنم، خلاصه پلههای ترقی را یک به یک طی کردم و تا نهایت رفتم.
این هم یادگیری بود ولی در جهت منفی، من با خود چه کار کردم؟ این ظرفی که داشتم، پر از ترس، ناامیدی، منیت، همه الفاظ زشت و صفات زشتی که زیر مجموعه این سه مورد اصلی قرار میگیرد را داخل ظرف ریختم، پر از تهی شدم، پر از خالی و یک جایی این را احساس کردم که پر از خالی هستم.
سپس به کنگره آمدم و به خودم گفتم که شما برای از بین بردن منیت باید آموزش ببینی، آموزش که توسط راهنما به من داده شد و ظرف وجودی من اندک اندک پر شد، راهنما به من گفت باید تجربه کنی، مجدد با تجربه ظرف وجودی من پر شد، آموزش گرفتم، تجربه کردم.
سپس تفکر کردن را به من آموخت و با تفکر مجدد ظرف وجودی من پر شد. ظرف من خالی بود اما الان نصفه شده است، در من تغییری شکل گرفت و تغییر هم سخت است و به رایگان نیست، اگر من نتوانم وظایف خودم را درست انجام بدهم قطعاً وارد معرکهگیری میشوم.
من اگر آگاه باشم وارد معرکه گیری نمیشوم، کسی که وارد سفر شود، درست سفر نکند، از راهنمای خود فرمانبرداری نکند، مشکل از کار خودش است، نمیتواند با معرکه گیری این تقصیر را بر عهده دیگران بیندازد، که مثلا مشکل از کنگره، راهنما یا آقای مهندس است، مشکل خود فرد است که از مسیر خارج شده است و وارد مقوله معرکهگیری شده است. خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
مرزبان کشیک مسافر مهدی
دیتاشو: مسافر رضا ل۲، مسافر غلامعلی ل۹
ضبط صدا : مسافر حمید ل18، مسافر مجتبی ل4
تایپ: مسافر یحیی ل6، مسافر رامین ل4
ویراستار: مسافر مرتضی ل9
تنظیم و ارسال: مسافر ایمان
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1091