اگر شناخت در مورد هر چیزی کامل باشد به نتیجه میرسیم در غیر این صورت به شکست منجر میشود؛ مثلاً وقتی کسی را درست نمیشناسیم و به او پول قرض میدهیم و سروقت، قرض خود را پس نمیدهد؛ یعنی ما از او شناختی نداشتهایم. روح و نفس هر دو مربوط به شناخت انسان است. تنها انسان است که در میان مخلوقات، دارای روح است و مراتب نفس هم بهخاطر وجود روح؛ فقط در انسان کامل میشود. همه میگویند روح همان نفس است؛ ولی استاد دژاکام این گفته را رد میکند و این دو را جدا از هم میدانند. به گفته ایشان نفس در ظاهر و باطن، تعیین موجودیت میکند و یک سری خواسته دارد؛ حتی زمانی که در خوابیم و خواب میبینیم آن هم نفس است با آن جسمیت. جنس آن را ما نمیدانیم، ورای ماده است. در حقیقت، نفس از بُعد دیگری میآید و ذرهذره به یک گیاه بیابانی و یا یک حیوان و یا یک انسان تبدیل میشود. وقتی ما مُردیم جسم خود را از دست میدهیم؛ ولی نفس ما به بُعد دیگری میرود. در قرآن کریم هم آمده است که فرشتگان نفس شما را تحویل میگیرند و جایی گفته نشده که روح شما را میگیرند؛ پس قبض روح معنایی ندارد. گفتیم نفس تعیین موجودیت میکند. موجود باید یک سری اطلاعات، شعور و آگاهی داشته باشد تا بر طبق آن در مراتب خلقت، ببینیم در چه مرتبهای قرار میگیرد. زندگی انسان از روز اَلَست شروع شده و فقط میزان شعور و آگاهی است که تعیین میکند آیا او به مرتبهای رسیده که انسان باشد؟
گفتیم مراتب نفس به علت وجود روح فقط در انسان کامل میشود؛ پس القا و الهام فقط با بودن روح اتفاق میافتد و در حیوانات وجود ندارد. یک میمون برای برداشتن موز از میان تنه درخت دستش را مشت میکند دیگر نمیتواند دستش را بیرون بکشد؛ چون به او القا نمیشود. در انسان به واسطه روح تغییرات ایجاد میشود. قل روح من امر ربی: روح به امر خداوند است؛ فقط در وجود انسان است. ما صداهایی درون خود میشنویم که با ما سخن میگوید و همین تفاوت بین انسان و حیوان است. انسان، حیوان ناطق نیست؛ بلکه ویژگی خاصی به نام روح به او داده شده که او را از بقیه مخلوقات متمایز میکند. روح الهی است. ما ارواح خبیثه نداریم. ارواح همه پاک و طیبه هستند. روح امین و روحالقدس هستند. روح پاک و منزه است. روحِ پلید نداریم. نفس شیطانی و یا نفس رحمانی داریم؛ ولی روح جمله از خداوند است و معلم و رب است. در وجود همه ما یک روح هست که میگوید این کار را بکن و یا نکن. بهخاطر همین است که انسان اشرف مخلوقات است و خداوند او را جانشین خود در روی زمین قرار داد؛ چون این قدرت را به او داد و روح را انحصاراً به انسان تفویض نمود. وقتی ما به سخن روح گوش میدهیم به طرف تکامل و پاکی حرکت میکنیم و نیرویی دیگر هم در وجود ما هست که به پلیدی دستور میدهد که اگر به او گوش دهیم به سمت فساد و امور منفی میرویم. پس تکامل انسان در اثر وجود روح می باشد که توسط رب و یا مربی به او رسیده است؛ مانند متد DST که در وجود راهنماست که به رهجو درس و اطلاعات میرساند تا موفق شود؛ پس روح در انسان منحصربهفرد و مانند پادشاهِ جسم است. انسان در هر مرتبه و مقامی که باشد، اگر نفس او به درجه کمال نرسد، روح در آن معنایی ندارد. اگر انسانها به دنبال سیروسلوک باشند بدون روح نمیتوانند به مقام انسان واقعی برسند. چون روح هست که به انسان القا میکند. پس همانگونه که در بدن ما یک روح وجود دارد یک شیطان هم وجود دارد که فریب میدهد. دانستن این مطالب کمک میکند که خود را بهتر بشناسیم و پی به نیروهای درون خود ببریم. اعتقاد به جهان پس از مرگ تأثیر به سزایی بر روی زندگی ما دارد و هرچه ما این جسم را بهتر بشناسیم بهتر میتوانیم عمل کنیم؛ همانطوری که اگر ما اعتیاد را نمیشناختیم، نمیتوانستیم درمانش کنیم. بهخاطر شناخت بود که توانستیم در کنگره ۶۰ راه درمانش را پیدا کنیم.
منبع: سی دی مثلث تشخیص ۲
نویسنده و ویرایش: همسفر فاطمه رابط سایت و لژیون پنجم
ویراستار: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ثبت و ارسال: نگهبان سایت راهنما همسفر سهیلا (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
104