جلسه سیزدهم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی محمدیپور قم به استادی راهنما همسفر سودابه، نگهبانی همسفر الین و دبیری همسفر لیلا با دستورجلسه «رابطهیادگیری و معرکهگیری» روز دوشنبه ۲۸ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در جمع شما عزیزان هستم و فرصت خدمت به شما و آموزش برای من فراهم شده است. از نگهبان جلسه خانم الین و دبیر خانم لیلا تشکر میکنم و همچنین خداقوت میگویم به ایجنت محترم شعبه خانم عطیه و مرزبانان خانم مریم و خانم بهار.
همچنین از راهنمای خودم، خانم الهام، تشکر میکنم؛ زیرا آرامش و جایگاه امروزم را مدیون زحمات ایشان هستم و از راهنما خانم آمنه بابت دعوتشان تشکر میکنم.
دستور جلسه با عنوان رابطه یادگیری و معرکهگیری است.
مانند همه دستور جلسات کنگره، کاربردی است و در تمام سطوح زندگی ما نقش دارد. این موضوع تنها مختص حضور در کنگره نیست. رابطه معرکهگیری و یادگیری دو پارامتر کاملاً متضاد هستند. جایی که یادگیری و آموزش نباشد، انسان دچار معرکهگیری میشود و بالعکس.
یادگیری شامل کسب دانش و ایجاد تغییر در افکار و رفتار ما با استفاده از آن دانش است. من ابتدا ندانستهها را آموزش میبینم و سپس آن آموزشها را بر روی خودم عملی میکنم و این عمل کردن میشود یادگیری. شاید در بدو ورود به کنگره، اگر با نگاه سطحی به موضوع بنگریم، سوال کنیم که چرا باید آموزش بگیریم؟ آموزش به کلاس درس دانشگاه مربوط میشود و نوشتن سیدی از حوصله من خارج است. اما واقعیت این است که خلقت انسان اصولاً با آموزش و یادگیری عجین شده است. تا زمانی که شناختی از خودم، صور آشکار و پنهان این جهان هستی که در آن زندگی میکنم نداشته باشم، کوچکترین حرکتی نمیتوانم انجام دهم.
موفقیت درمان اعتیاد در کنگره به این خاطر بود که آقای مهندس ابتدا به شناخت رسیدند، سپس تشخیص دادند و در نهایت یافتههای خود را عملی کردند. تمام آموزشهایی که ما در کنگره میبینیم، راه درست زندگی کردن را به ما میآموزد. مسیر صراط مستقیم، کوتاهترین مسیری است که میتوانم به درمان اعتیاد و اهداف خود برسم. اکثر ناکامیها و شکستهای ما در زندگی ناشی از جهل و نادانی خودمان است. هرچه دانایی خود را افزایش دهیم، یعنی مثلث دانایی (تفکر، تجربه، آموزش) را به تعادل برسانیم، به راحتی و آرامی میتوانیم با مسائل زندگیمان برخورد کنیم.
در مواجهه با مشکلات، به جای اینکه عواطف و احساسات منفی تصمیمگیرنده باشند، عقل وارد عمل میشود و تصمیمات درستی اتخاذ میکند.
تکامل عقل ما بستگی به دانایی ما دارد و آموزشهایی که به تدریج و پلهپله میبینیم، ادامه دارد. یادگیری پایانی ندارد. وقتی وارد کنگره میشویم، یکسری آموزشها میگیریم و مجهولات به معلومات تبدیل میشوند، اما نباید فکر کنیم که دیگر نیازی به آموزش نداریم. انسان و جهان هستی بیانتهاست و آموزش آغاز و پایانی ندارد. هرچقدر آموزش ببینیم، هنوز هم چیزهایی وجود دارد که از آنها بیاطلاع هستیم. در کنگره، آقای مهندس به عنوان الگوی ما، پیوسته در حال آموزش هستند.
پس انسان باید همیشه در حال یادگیری و ارتقای خود باشد. ما به آموزش نیاز داریم چرا که هیچ تغییری بدون علم صورت نمیگیرد و در سایه آموزش است که ما کیمیاگری کنگره را مشاهده میکنیم. انسانی که تا دیروز یک مصرفکننده بیتعادل بوده، حالا به انسانی متعادل و سالم تبدیل شده که میتواند راهنما، ایجنت یا مرزبان باشد و دست دیگران را بگیرد.
ما زمانی وارد معرکهگیری میشویم که هیچ آموزشی را دنبال نکنیم و برخلاف مثلث دانایی حرکت کنیم. ترس، منیت و ناامیدی در درون ما وجود دارد. ترس از دیده نشدن، انتقاد دیگران، گذشته و آینده، همه باعث میشود که وارد فاز معرکهگیری شویم. همچنین، منیت و کبر مانع پذیرش آموزش میشود. عناصر دیگری مانند حسادت، خشم، قضاوت و قیاس نیز از نادانی ما نشأت میگیرند. زمانی که دانایی نداشته باشیم و هیچ آموزشی را دنبال نکنیم، پر از صفات ضد ارزشی و ناخالصی خواهیم بود و هیچ آرامشی نخواهیم داشت. برای توجیه خود، به دیگران ایراد میگیریم و هم حال خود را خراب میکنیم و هم دیگران را در حال خراب خودمان شریک میکنیم.
استاد امین میفرمایند که کل کنگره و لژیون مانند یک گله است که از مکان بد آب و هوا به سمت مکان خوش آب و هوا مهاجرت میکند. تا زمانی که نتوانم خود را با این مسیر و سیستم همسو کنم، هرگز به آرامش نخواهم رسید و وارد فاز معرکهگیری میشوم.
به انتقاد از دیگران میپردازیم. بنابراین ناگزیر هستیم در سیستمی که هستیم، خودمان را سازگار و هماهنگ با آن مسیر کنیم و آموزش بگیریم. حالا طبق قوانین و فرامین عمل کنیم و در ادامه خدمت کنیم. یکی از دیدهبانها صحبت میکرد و خیلی روی حضور مستمر در کنگره تأکید داشتند. زیرا گاهی میبینیم که بچهها و رهجوها آموزشهایی میگیرند، اما این نظم و استمرار در کنگره کمک میکند که آموزشها به درون من وارد شود و تغییرات ذرهذره در من شکل بگیرد.
در ادامه، چیزی که مهم است، خدمت است. یعنی زمانی که من بیایم، ولی خدمتگزار نباشم و مانند یک بازیگر یا تماشاچی فقط دوربین را روی خدمت دیگران بگذارم و مدام از آنها ایراد بگیرم، این وضعیت به من کمکی نمیکند. اما زمانی که خودم خدمتگزار باشم، تمام توجه خود را معطوف به کیفیت خدمت خودم میکنم و بررسی میکنم که آیا خدمت خوبی دارم یا نه. اگر نقصی از من هست، باید بدانم کجای کارم اشکال دارد. در این حالت، تمام دوربین روی خودم است و دیگر فرصتی برای انتقاد کردن از دیگران و حاشیه رفتن ندارم.
امیدوارم که قدردان این سیستم آموزشی کنگره باشیم و از آموزشهای ناب آن بهرهمند شویم تا بتوانیم خودمان را بسازیم و در ادامه زندگی خوب و آرامی داشته باشیم.
تایپ: همسفر شادی رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیوندوم)
عکاس: همسفربهار مرزبان خبری
ویرایش و ارسال: همسفرالین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
203